از مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر منتشر شد
راویت خاطرات داریوش همایون در «آیندگان و روندگان»
کتاب «آیندگان و روندگان» از مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم و سومین جلد آن است و گفتوگو با داریوش همایون از رجال سیاسی رژیم پهلوی و موسس روزنامه آیندگان را شامل میشود.
مجموعه پژوهشهایی همچون پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم را ميتوان پارهاي از فرهنگ اسلامي و ايراني در طول تاريخ دانست که در آن نه تنها سخنان مخالفان همواره شنيده شده بلکه به گونهاي در تاريخ نيز مانده است. در اين ميراث درخشان اسلامي، حق داوري به جاي گزينشگران به رهگذران و مخاطبان تاريخ سپرده شده است تا آنان سرهها را از ناسرهها جدا سازند. پس اين سنتها و عبرتهاي تاريخياند که نقدها را عيار ميگيرند نه واهمه از نقلها و روايتهاي تاريخي بر اين پايه.
پروژه تاریخ شفاهی راه نقد درباره رژیم پهلوی را باز کرد
در اين پروژه باب نقد بخش مهمي از تاريخ معاصر ايران گشوده شد تا جامعه امروز ما بتواند در پرتوي آن فهم تاريخي، توان خويش را از اينکه چرا رژيم پهلوي در برابر انقلاب مردم ايران فروپاشيد و چرا بايد فروميپاشيد، درک کند.
این مجموعه 50 جلدی که در حال حاضر چهار جلد آن منتشر شده، مجموعهای از دهها گفتوگوی پژوهشی با تصمیمسازان و بازیگران اصلی پهلوی دوم است که با حمایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، کتابخانه مجلس، کتابخانه کنگره، سیمای جمهوری اسلامی و به سرپرستی حسین دهباشی تولید شده است.
کتاب «آیندگان و روندگان» سومین جلد از مجموعه چهارجلدی تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم است که دربرگیرنده خاطرات دکتر داریوش همایون از فعالان سیاسی رژیم پهلوی با سمتهایی همچون وزیر اطلاعات و جهانگردی، دبیر حزب مشروطه ایران و بنیانگذار روزنامه آیندگان است.
«آیندگان و روندگان» روایتی از ژورنالیستی است که وزیر شد
گفتوگو با داریوش همایون درسال 1387 در ژنو سوئیس، روایت دست اولی از مشاهدات وی در مباحثی همچون تحولات دوره رضاشاه، نهضت ملی نفت و نخست وزیری دکتر محمد مصدق، کودتای 28 مرداد، تشکیل و حضور در احزاب سیاسی، فعالیتهای روزنامهنگاری تاسیس سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، دربار سلطنتی و حواشی آن، تاسیس احزاب رستاخیز و سومکا، وزارت اطلاعات و جهانگردی روزهای انقلاب و فروپاشی حکومت پادشاهی و... است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «تلویزیون روشن بود، ناگهان گفتند که شاه پیامی دارد و شاه ظاهر شد و درهم و شکسته و با لکنت زبان و روحیهای بسیار خراب و به حال نیمهگریه و یک نطقی هم خواند که سراپا التماس و درخواست و آنجا هم گفت که «من پیام انقلاب شما را شنیدم» و بگذارید خلاصه من خودم رهبر انقلاب باشم. اجازه بدهید، تمنا میکنم. همهاش التماس بود و بعد حکومت نظامی را اعلام کرد ولی باز گفت نترسید این هیچ کاری نمیکند، هیچ وحشتی نداشته باشید. خب چرا حکومت نظامی میدهید؟ و ما هم متحیر، نمیدانستیم چه بگوییم. واقعا نمیدانستیم چه بگوییم. بهت زده شده بودیم...میدیدم اینها با اراده آزاد، به میل و هوای دل خودشان به قول سعدی، دارند نابود میکنند خودشان را و خیال میکنند که با این کارها میشود جلوی این انقلاب را گرفت.»
«روشن بود برایم که این یعنی پایان رژیم. دیگر اصلا تردید نداشتم که این رژیم رفته است... بلافاصله اولین اقدام حکومت نظامی این بود که بیست نفری از رجال پیشین را دستگیر کرد از جمله هویدا و خود من و نصیری و خیلیها را... اصلا چه بگویم؟ جایی گفتم در این انقلاب، این جامعه خودش را برهنه کرد. خودِ خودش را نشان داد، از شاه تا گدا از چپ تا راست.»
درباره داریوش همایون
داریوش همایون (1307 تهران- 1389 ژنو)، دورهای متنوع و طولانی از فعالیت سیاسی از جمله عضویت در حزب پان ایرانیسم، حزب ملت ایران ملت، حزب سوسیالیست ملی کارگران (سومکا) و قائم مقامی حزب رستاخیز را در کارنامه خود دارد. وی همچنین سردبیری سرویس خارجی روزنامه اطلاعات و تاسیس روزنامه آیندگان و سمت وزیر اطلاعات و جهانگردی را در سوابق خود دارد.
چاپ نخست کتاب «آیندگان و روندگان» در 495 صفحه، رقعی، جلد سخت همراه با نمایه، اسناد و چکیده انگلیسی با بهای 33 هزار تومان توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منتشر شده است.
در اینباره بخوانید:
روایت خاطرات سید حسین نصر در «حکمت و سیاست»
خاطرات سپهبد آذربرزین در «فرماندهی و نافرمانی»
نظر شما