جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
ياسمي: امام(ره) داعیه شاعری نداشتند/ شعر همواره در میان علما حضور فعال و زنده داشته

بهروز ياسمي گفت: امام خميني(ره) از سر تفنن شعر مي‌سرودند و ايشان به عنوان يك شاعر حرفه‌اي شعر نمي‌گفتند. اغلب علما البته شعر مي‌نوشتند. در اين بين مي‌توان علامه طباطبايي را مثال زد. اين سنت البته از قديم باب بوده و بسياري از رهبران سياسي-مذهبي و علما شعر مي‌سرودند.

این شاعر در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: اين دغدغه همواره با سياستمداران و علما و فيلسوفان همراه بوده و شعر بخشي از هويت تاريخي ايرانيان محسوب مي‌شده است. حالا فرقي نمي‌كرد كه در چه زمينه و موضوع خاص هنري تبحر و تخصص داشتند. شعر همواره بين علماي ما حضور زنده و فعال داشته و همواره در مقاطع تاريخي مختلف سروده مي‌شد. شعر مناسبت بيشتري با احوالات علما و روحانيوني مانند امام(ره) داشت.

اين شاعر ادامه داد: جلوه‌هايي از عرفان نيز در وجود امام(ره) بود و همه اين‌ها ايجاب مي‌كرده كه ايشان شعر هم بگويند و شعر نيز يكي از ابزارهاي عالم عرفان و فلسفه و عالم دين و آيين است. از جوانب مختلف اين انگيزه در وجود حضرت امام(ره) بوده كه شعر بسرايند اما از آنجا كه به شكل حرفه‌اي شعر نمي‌گفتند علاقه‌اي هم به ابراز آن نداشتند. به گمانم اين شيوه و برخورد امام(ره) با شعر خيلي هم منطقي بوده چرا كه ايشان نه داعيه شاعري داشتند و نه دغدغه‌شان شعر بود.
 
شاعر «همان گناه هميشه» توضيح داد: اين موضوع تا روز 14 خرداد 1368 براي عموم و آحاد مردم پوشيده ماند و آن موقع براي نخستين بار غزل «من به خال لبت اي دوست گرفتار شدم» از تلويزيون پخش شد. البته طبعاً نزديكان حضرت امام(ره)چه در دوران طلبگي و چه در دوران مرجعيت از اين موضوع باخبر بودند اما خودشان گفتند كه همسر احمدآقا ايشان را به جمع كردن شعرهايشان ترغيب كردند. بنابراين امام(ره) چندان در قید و بند مطرح كردن شعر و شاعري‌شان نبودند و حتي تا آنجا كه مي‌دانم براي ديگران هم شعر نمي‌خواندند.
 
اين شاعر اضافه كرد: امام(ره) در زمان‌هايي كه لابه‌لاي كارهايشان فراغتي پيدا مي‌كردند شعر نيز مي‌گفتند اما نه مي‌خواستند و نه دوست داشتند كه شاعر باشند. درست است كه شعر ايشان از استخوان‌بندي و قوت و استحكام خاصي برخوردار است اما اين شعرها بيشتر در سبك عراقي و به شيوه شاعران و قدماي ماست و ايشان نيز تمايلي به بازگو كردن شاعري‌شان نداشتند و به اين موضوع هم فكر نمي‌كردند كه حالا به فرض زبان شعري‌شان زبان امروز باشد.
 
وي يادآور شد: زبان شعري امام زبان سنتي شعر فارسي است و همان‌طور كه گفتم با وجود اين‌كه زبان محكم و استواري‌ دارند، شعرشان داراي ويژگي‌ها و مشخصه‌هاي شعر سبك عراقي است. امام خميني(ره) در شعرهايشان اسلوب و سبك پيشينيان را خيلي خوب اجرا كرده‌اند ولي در بند اين نبودند كه چيزي به شعرهايشان اضافه كنند و زبان را به سمت زبان امروز بياورند و از مصالح شعر امروز و شعر بعد از نيما كه اتفاقاً با دوران ايشان همزمان بوده بهره ببرند. مي‌خواهم بگويم كه امام(ره) دغدغه شعر نداشتند و اين شعرها نيز ادامه منطقي غزل دوران ايشان است و غزل ايشان نيز غزل روز بود. يعني از جنس همان غزل‌هايي كه به طور مثال اميري فيروزكوهي و شهريار مي‌گفت يا دلبستگان سبك عراقي در دوران بازگشت مي‌سرودند.
 
ياسمي گفت: امام(ره) دغدغه‌هايي جدي‌تر و مهم‌تري از شعر و شاعري در زندگي‌شان داشتند و اين شعرها نيز در ميان مشغله‌هاي روزمره ايشان سروده شده‌اند. مي‌خواهم بگويم شعر هميشه بخشي از دغدغه همه سياستمداران و اغلب عالمان و متفكران بزرگ ديني بوده است. شعر براي علما گويي ابزار مناسب‌تري براي بازگویي حالاتشان بوده و به جز اين بحث‌هاي كلامي و فقه و اصول كه امام(ره) مدرس اين حوزه‌ها بودند دغدغه‌هايي چون فلسفه و عرفان داشتند و اگر اين دو وجه را به وجوه مختلف شعري امام(ره) بيفزاييم دليل شعر و شاعري ايشان نيز روشن مي‌شود. امام(ره) به رغم اين‌كه از ابزار شعر به نحوي درست در اين زمينه بهره بردند اما همان‌طور كه گفتم نه ادعاي شعر و شاعري داشتند و نه مي‌خواستند كه شعرشان اين‌گونه باشد.
 
بهروز یاسمی متولد 1347 ایلام است . از میان کتاب‌های او می‌توان به «همان گناه همیشه»، «تقویم گناهان تازه» و «گزیده ادبیات معاصر» اشاره کرد.

گفت‌وگوی پرویز عباسی داکانی را در این باره بخوانید
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها