خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- ماهرخ ابراهیمپور: نخستین نشست از سلسله نشستهاي ايرانيان و فرهنگ باستاني ايران در صدر اسلام با عنوان «نمایي از ايران پيش از اسلام» با سخنراني اكبر ثبوت، مصحح و محقق با تکیه بر کتاب «تاریخ اجتماعی ایران» جلد دو به قلم سعید نفیسی، ادیب و تاریخ نگار «عهد اردشیر» به زبان عربی از احسان عباس و ترجمه به فارسی سیدمحمدعلی امام شوشتری و «تاریخ سیاسی ساسانیان» جلد دو اثر جواد مشکور، ادیب و مورخ شنبه 26 مهر در انديشگاه فرهنگي كتابخانه ملي برگزار شد.
ترجمه خدای نامک به عربی پس از ورود اسلام
ثبوت در ابتدای سخنانش با توجه به دانشگاه جندی شاپور گفت: در دوره ساسانی با توجه به وجود دانشگاه جندی شاپور(گندی شاپور) تعداد زیادی کتاب در رشتههای مختلف علمی تالیف و ترجمه شد، از جمله کتاب «منطق ارسطو» که به زبان پهلوی ترجمه و بعدها از سوی عبدالله بن مقفع به عربی برگردانده شد. همچنین کتاب «کلیله و دمنه» به یک معنی تالیف و به یک معنی دیگر در دوره ساسانی ترجمه شد.
وی افزود: بعد از ورود سپاهیان اسلام به ایران کتاب «خدای نامک» یا «آیین نامک» 20 بار به عربی ترجمه شد. کتابی که به سیره، مناقب و چگونگی حکومتداری شاهان ساسانی میپرداخت و به عنوان کتابی راهنما و در کسوت هدیه برای خلفای اموی مکرر ترجمه شد و بسیار مورد توجه خلفا قرار گرفت.
حمایت انوشیروان از دانشگاه جندی شاپور
این مصحح و محقق ادامه داد: اما برای اینکه بدانیم کتابهای زیادی از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده و دانشمندان عرب توجه ویژهای به میراث علمی ایرانیان که در کتابهای آن دوره جمع شده داشتهاند و همچنین برای رد شایعههایی مبنی بر این که پس از ورود اعراب به ایران دوره ساسانی به کتابخانهها تعدی شده است باید به سراغ ابنالندیم، کتابشناس متبحر رفت و فهرستی از بهترین کتابهایی را که به زبان پهلوی وجود داشته و وی به آنها اشاره کرده است بررسی کرد.
وی افزود: کتابهایی که به دلیل وجود دانشگاه جندی شاپور با قلم علما و مولفان آن روز نوشته و گاه ترجمه شدهاند. این دانشگاه بزرگترین مرکز علمی عیسویان و مرکز تجمع علما و دانشمندان بود که مورد توجه شاپور ساسانی نیز قرار گرفت. وی دستور داد تا بسیاری از کتابها را از زبان یونانی به پهلوی برگردانند. همچنین پس از شاپور این شهر با مرکزیت دانشگاه در زمان انوشیروان رونق بسیار پیدا کرد و در این دانشگاه طب از علمای مختلفی بهره گرفته میشد و با حمایت این شاه ساسانی به جز کتابهای یونانی، کتابهایی از زبان هندی نیز به پهلوی ترجمه شد.
پیوند مستحکم دین و حکومت در دوره ساسانیان
ثبوت اظهار کرد: اما برای ترسیم یک نما از رابطه روحانیون و شاهان ساسانی باید گفت در کل تاریخ ما هیچ مقطعی نداریم که به اندازه این دوره روحانیون دارای اقتدار بیحد و حصر و بینهایت بوده باشند. علت این امر این است که در حکومت ساسانی دین و سیاست کاملا با هم پیوند خورده و اردشیر خود روحانیزاده و پدرش متولی معبد مهم آناهیتا بوده و عنوان روحانی داشته است و بنای حکومتش را نیز بر دین گذاشته بود.
وی افزود: اردشیر جمله معروفی دارد که این جمله در دوره اسلامی به عنوان یک کلام مهم و با ارزش در متون حکمت علمی و دینی ما مسلمانان بارها تکرار شده و این جمله حکایت از عمق پیوند دین و حکومت دارد و حتی در پارهای از کتابهای شیعه و سنی به عنوان حدیث معصوم نقل شده است. که من این جمله را از کتاب «کارنامه اردشیر بابکان» برایتان نقل میکنم.
ترجمه کارنامه اردشیر بابکان به عربی در دوره خلفای عباسی
پیش از نقل سخنان موسس سلسله ساسانی، نخست باید بگویم این کتاب در دوره خلفای عباسی به عربی ترجمه شده است و در دوره رضاشاه و محمدرضا پهلوی به عنوان یکی از افتخارات آن دوران به فارسی برگردانده و چاپ شده است اما در این کتاب برخی نقل قولهای اردشیر درباره پیوند محکم دین و حکومت حذف شده است گویا عوامل نشر کتاب نخواستند به پیوند مستحکم دین و سیاست در دوره ساسانی اشاره شود.
وی افزود: بنده زمانی که مشغول مقابله متن عربی کتاب با متن فارسی آن بودم با بخش حذف شده درباره پیوند دین و حکومت در ترجمه فارسی کتاب مواجه شدم. البته این نقل قول را در کتاب «بحارالانوار» و «اخلاق ناصری» نه با انتساب به اردشیر بابکان بلکه منتسب به برخی بزرگان و علما مشاهده کرده بودم.
اقتدار طبقه روحانیون و سقوط دولت ساسانیان
اما در نقل قول اردشیر درباره پیوند دین و حکومت در کتاب «کارنامه اردشیر بابکان» آمده است: «دین و حکومت مانند دو برادر همزادند و هیچکدام از این دو بدون هم قوام ندارند مگر به یاری یکدیگر. زیرا دین ستون حکومت است و ملک و حکومت، نگهبان دین است. از طرفی دین پایه حکومت و حکومت نگهبان دین است. زیرا آنکه نگهبان ندارد از بین میرود و آنچه هم پایه ندارد ویران میشود.» این جملات بیانگر پیوند میان دین و حکومت در دوره ساسانی است. بنابراین در این دوره بیشترین اقتدار و اختیار متعلق به طبقه روحانی است و این انحصار چنان مفاسدی را در برداشت که منجر به سقوط دولت ساسانی که متکی به این طبقه بود، شد.
وی در پایان سخنانش به کتاب سعید نفیسی اشاره کرد و گفت: در کتاب «تاریخ اجتماعی ایران در دوره ساسانی» درباره مساله اقتدار بیحد و حصر طبقه روحانی و مفاسدی که این طبقه در پی داشت، آمده است: «از جمله جهات آشفتگی این دوره اختیارات نامحدودی بود که روحانیون مخصوصا موبدان داشتند زیرا ساسانیان حکومت خود را بر انتشار دین زرتشتی استوار کرده بودند و اردشیر خود موبدزاده بود. به همین دلیل اختیارات موبد به اندازهای بود که تا زمانی که موبد بر سر ولیعهد تاج نمیگذاشت به حکومت دست نمییافت.»
یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۴
نظر شما