تاملي در پویایی و پیرایش یک مجموعه متفاوت تفسیر قرآن
«نو اندیشی دینی» در پرتوي از قرآن آيتالله طالقاني/ حجت الاسلام سید محمد ثقفی
حجت الاسلام دکتر سید محمد ثقفی، پژوهشگر حوزه و دانشگاه مقاله ای را درباره کتاب تفسیر پرتوی از قرآن آیت الله طالقانی برای خبرگزاری کتاب ایران نوشته است که می خوانید:
خصلت علم زدودن ابهام و روشن ساختن مسیر و تبیین مسایل اجتماعی فکری است و طبیعتا باعث شکوفایی عقلانیت و رفع موانع رشد فکر و در نتیجه زدودن خرافات ميگردد. خرافات به سان بتهای ذهنی و اجتماعی است که مانع درست اندیشیدن و بصیرت داشتن میشود و مانند تار عنکبوتی که به بدنۀ موجودی تنیده شود هرگز نمی گذارد ذهن آدمی درست فکر کند و خوب بفهمد.
به قول دکتر شریعتی: سید به خوبی ميفهمید که تار و پود جامعههاي مسلمان، مذهب آن هم اسلام است. اما این اسلام با اینکه در ابتدای ظهورش عامل پویایی و تحرک بوده است، اما متأسفانه امروزه، عامل ایستایی و در جا زدن است. پس نخست باید خرافات را از بدنه اسلام زدوده و به عمل پاکسازی و پیرایش دست زد. منظور سید از جامعه مسلمانان یک جامعه اسلامی است اما کدام اسلام؟ اسلام عقلانی خود بسنده؟ یا اسلام تقلیدی بدون تفکر؟ آری این مسألۀ اصلی نهضت نواندیشی دینی است صاحبان این اندیشه، طرفدار جامعه پویا و مذهب خالص و بیپیرایه هستند.
طبیعی است که مخاطبان سید، گر چه به ظاهر همۀ امتهاي اسلامی هستند، اما مشخصا او نخبگان و فرهیختگان جامعه اسلامی را مخاطب ميداند و از همین جهت است که به عالمان زمان نامه ميفرستد و آنان را برای رفع استبداد و مبارزه با استعمار فرا ميخواند. تلاشهای اجتماعی سید قشر و گروهی را در جامعۀ اسلامی پدید آورد که آنان رسالت آگاهی دادن به جامعۀ اسلامی را به عهده دارند و «بیدار گران اقالیم قبله اند.» این نهضت قطعا در دل هر مسلمان آگاه به زمانی که حائز دو ویژگی است نفوذ دارد: نخست تعهد اسلامی و سپس تخصص علمی، و در این میان نخبگان نو اندیش که دو فرهنگی اند (اسلامی و علوم عصری) حضور بارزی دارند.
از میان عالمان دینی از شیخ عبده و رشید رضا تا آیت الله نایینی، از شیخ هادی نجم آبادی تا آیتالله طالقانی و شهید مطهری، از میان دانشگاهیان از اقبال لاهوری تا مهندس بازرگان، از دکتر یدالله سحابی تا دکتر شریعتی و استاد محمد تقی شریعتی و از میان نویسندگان از محمود عقاد تا مالک بن نبی و جلال آل احمد به این سلسلۀ جلیل تعلق دارند. این گروه متفکران اجتماعی خصلتهاي فضل و فضیلت را در خود جمع کرده اند. علم را با ایمان و اخلاق و تعهد و رسالت احتماعی همراه ساخته اند. سیاست مدارند، اما سیاست را با اخلاق عجین ميدانند و پویایی جامعه را همراه سلوک اخلاقی توأمان دنبال ميکنند.
آگاهی از مفاهیم اصلی قرآن
بیدارگری اقالیم قبله، که مشخصه بارز این گروه اندیشمند است، تلازم دارد که جامعه اسلامی، آغاز بیداری اجتماعی خود، با آگاهی از منبع اصیل و نخستین اسلام، یعنی قرآن کریم آغاز کند. از این جهت است که این بیدارگران توجه خاص خود را به تفسیر و تبیین مفاهیم قرآنی پرداختند و علم تفسیر و مطالعه قرآن را امری لازم در جامعه سلمان ضروری می دانستند.
این نهضت قرانی، خود، مکتبی را برآورده است که مهمترین ویژگی این مکتب قرآنی، آشنایی و توجه به مسائل هدایت گری قرآن در عصر حاضر است.
چگونه زیستن، چگونه ماندن و چگونه ساختن آینده از مسائلی است که تناسب با سیر تکاملی تحول علم را در شکل گسترده تری مطرح می سازد. این مکتب تفسیری را می تون « مکتب تفسیری : ادبی ـ اجتماعی » تلقی کرد.
«این مکتب، سبکی ادبی ـ اجتماعی در تفسیر دارد و گوشه هایی از بلاغت قرآن و اعجاز بیانی آن را ظاهر می سازدو معانی و جوانب مختلف آنها را مشخص می کند و سنتهای حاکم بر جهان هستی و جامعه را که در قرآن بدان اشاره شده، آشکار می کند بویژه مشکلات جامعه اسلامی و جامعه بشری و طرح ارشادات و راهنمائهاي قرآن می پردازد.
علاوه برآن یبن قرآن و نظریات صحیح و ثابت علمی مطابقت و هماهنگی برقرار می کند و برای مردم روشن می سازد که قرآن کتاب جاوید الهی است و می تواند همگام با تحولات زمان پیش برود تا اینکه خداوند زمین را به بندگان صالح خود وا گذارد. » پیشوای این مکتب تفسیری، امام محمدعبده است که اساس این بنیان عظیم را پی افکنده و باب « اجتهاد» در تفسیر را پس از چندین قرن گشود.
وی روش تقلید از گذشتگان را ب کناری نهاد و به عقل و آزادی نقد و تحقیق روی آورد. این مکتب بوسیله مفسران بعدی که بیشتر از مکتب محمد عبده متاثر بودند، تکمیل گردید.
بزرگانی بمانند: رشید رضا، شیخ محمد قاسمی، شیخ احمد مصطفی مراغی و پس از آنان علمای دیگری مانند: سید قطب، شیخ محمد جواد مغنیه، شیخ محمد صادقی ، سید محمد حسین فضل الله، سید محمد شیرازی ، شیخ سعید حوئی، محمد طاهر ابن عاشور، سید محمد تقی مدرسی ، ناصر مکارم شیرازی، استاد محمد تقی شریعتی، دکتر وهبه زحیلی، آیت الله سید محمود طالقانی ، مهندس مهدی بازرگان و در راس این گروه علامه سید محمد حسین طباطبائی قرار می گیرند.
پرتویی از قرآن : سید محمود طالقانی
آیتالله طالقانی ، تفسیر خود را نخست برای جوانان مسلمان در « انجمن اسلامی مهندسین» و در مسجد هدایت بیان کرده و توانسته است که مفاهیم و حقایق و معارف الهی را به ضمیر پاک جوانان و سپس خوانندگان، ایصال نماید.
به نظر آقای طالقانی همانند بسیاری از مفسران، قرآن کتاب هدایت است. اصولا کار و وظیفه دین ومذهب هدایت و ارشاد است. ارشاد راه هدایت است طریق، قرآن نه کتاب علمی و فیزیکی و ادبی و... نیست بلکه آنچه در نزول آیات الهی هدف اصلی، جنبه هدایتی آنهاست. این حقیقت در آیات متعددی یادآوری شده است. مضمون آیات 10 تا 14 سوره زخرف، این حقیقت را روشن می سازد.
کلیدواژه مرحوم طالقانی در تفسیر خود « واژه» هدایت به غایات، است. رسیدن به کمال و شاهد هدف را در آغوش کشیدن، هدف اصلی کتاب هدایت است: «هدایت به غایات، هم استعداد ها را هر چه بیشتر بکار می اندازد و قوای بشری را در راه خیر و صلاح پیش می برد، م آنچه مسخر آدمی می گردد در راه کمال و امنیت بکار می رود. این همان طریق «اقوم» است که از هیچ مکتب و کتابی جز مکتب پیامبران و قرآن ساخته نیست. ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم، قرآن چون کتاب هدایت عموم است همه می-توانند در پرتو هدایت قرآن قرار گیرند. »
از این منظر است که مرحوم طالقانی، محور اصلی را خود قرآن قرار می دهدو به تفسیرهاي متنوع در طول زمان تاریخ اسلامی، چندان اهمیتی قائل نمی شوند، بلکه احیانا این تفسیرها و تفسیر به رای ها، که در پرتو مکاتب و مذاهب، تحریر یافته اند، خود «حجابی» بوده اند که مانع رسیدن نور هدایت قرآن به ضمایر دلهای پاک هر نسل شده اند و بجای اینکه روشنایی بخشند، تعصب آفریده اندکه رفتن به راه تعصب، خود خامی و ناپختگی است!
طالقانی کتاب خود را تفسیر نمی نامد که از قرآن پردهبرداری تلقی شود و ایهام مقصود نهائی قرآن بحساب آید. زیرا آنچه به عنوان تفسیر قرآن نوشته می شود محدود به فکر و معلومات مفسرین است و با آنکه قرآن برای هدایت و بهره همه مردم در هر زمان تا روز قیامت می باشد . پس اعماق حقایق آن نمی تواند در ظرف ذهن مردم یک زمان درآید. در این صورت از « سیر تکاملی» باز می ماند....
از این جهت کتاب خود را «پرتوی» از هدایت قرآن که خود یافته است، مناسبتر می بیند. آیتالله طالقانی به خوبی دریافته بود که، دور افتادن مسلمانان از فضای انوار هدایت قرآنی، آنان را پراکنده ساخته، اسیر هوا و هوس گمراه ساخته و آنها را ذلیل ملتهای استعمارگر قرار داده است. مسلمانان اگر بخواهند روزی سیادت خود را باز یابند.باید قرآن حاکم در همه شئون زندگی خود گردانندو در پرتو هدایتهای آن، عزت و شرف و استقلال خود را باز یابند. قرآن کتابی است که با ضمیر هر انسانی سروکار دارد و ضمیر مبداء فعال سازمان انسانی است و می تواند در میان تاریکیهای ماده، درون انسانی را برافروزد و چون شب پر ماه و ستاره آنرا فروزان گرداند، آنگاه بامداد روشنائی ار افق باطن پدید آورد. وظیفه رسالت عالمان دین، در هر عصر و زمان هدایتگری و تاباندن انوار قرآنی به ضمائر انسانی است و با بازگشائی اشارات و لطائف قرآن، مسلمانان را متحول سازند و جامعه اسلامی را پیشرو دیگر انسانها قرار دهند.
طالقانی خود سوخته این هدایت قرآنی بود و به همین جهت بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طریق رسانه ملی هدایت های قرآنی را با بینندگان دوره تحول اسلامی در میان می گذاشتو با کارگردانی شاگردش دکتر سید محمد مهدی جعفری برنامه «قرآن در صحنه» را از تلویزیون جمهوری اسلامی اجرا می کرد.
نظر شما