حدادعادل در این مراسم در مقدمه سخنانش گفت: بنده در صدد گفتن نکتهای نویافته و تازه درباره آیت الله طالقانی با حضور پژوهشگران این موسسه نیستم اما میخواهم درک و تلقی نسل خودم از جایگاه و تاثیر ایشان مرور کنم.
وی افزود: آیتالله طالقانی از نظر خانوادگی به یک خانواده اصیل روحانی تعلق داشت و در یک منطقه فرهنگپرور ایران در شهر طالقان به دنیا آمد. وی مصداق بارز حدیث امام صادق (ع) بودند که روایت کردند «کسی که عالم زمان خود باشد گرفتار تیرگیهای نمیشود» چنانکه آیتالله طالقانی روزگار خود را به خوبی شناخته بود و از آن درکی درست به دست آورد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه عمر پربرکت طالقانی از چند جنبه مفید بود گفت: طالقانی به دلیل «معرفی اسلام حقیقی و زدودن غبار خرافه از اسلام» نقشی اساسی داشت. وی معتقد بود علت دین گریزی جوانان پیرایههایی است که به دین بسته شده و چیز دیگری به نام دین معرفی شده است و به همین دلیل بود که سراغ سرچشمههای اصلی دین اسلام یعنی قرآن و نهجالبلاغه رفت و گفتمان دینی ایشان براساس این دو منبع شکل گرفت و به نسل بعد معرفی شد.
حدادعادل با اشاره به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی طالقانی عنوان کرد: در دهه 20 که انجمن اسلامی تشکیل شد وی جزو نخستین دانشجویان در انجمن اسلامی بود. توجه طالقانی به نیازهای جدید فکری و مذهبی بود که ایشان را به مسائل اقتصادی مثل مالکیت و غیره کشاند و در صدد برآمد که کتابهایی در این زمینهها بنویسد. وی در گشودن راهها و مفاهیم جدید به روی نسل جوان پیشقدم بود و با قلمی روشن و زبانی گویا آثارش صرف اسلام حقیقی شد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی به جنبه دیگری از شخصیت طالقانی اشاره کرد و گفت: آیتالله طالقانی شخصیتی مبارز بود و این شخصیت مبارزاتی در تمام دوران حیات او و زمان رضا خان شروع شد. وی محور و قهرمان مبارز ملی بود. به طوری که ما میدانیم نواب در زمان اختفای خود مدت زمانی میهمان آیتالله طالقانی بوده و این نشان دهنده تشخیص درست سیاسی و استقامت وی است. طالقانی روحانی به تمام معنا سیاسی بود که هم به کار تشکیلاتی اعتقاد داشت و هم به مبارزه.
وی در ادامه افزود: طالقانی از زندان رفتن باکی نداشت. شجاعت و صراحت لهجه وی زبانزد بود چنانکه ایشان در دادگاهی بعد از شنیدن حکم خود از راه و اعتقادات خود دفاع کرد و هنوز هم هرکس متن دفاعیه وی را در آن زمان بخواند مو بر تنش راست میشود و از شجاعت وی متعجب.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی عنوان کرد: طالقانی به درستی دریافته بود که بستر علت اصلی عقبماندگی کشور ما استبداد و استعمار است و در تمام طول عمر خود در هر دو جبهه مبارزه کرد. مبارزه استعماری وی از حضور در نهضت ملی شدن صنعت نفت و پشتیبانی از مصدق شروع شد. او از کسانی بود که بعد از 28 مرداد از عناصر موثر در تشکیل مقاومت ملی بوده که همین حضور بعدها منجر به نهضت آزادی میشود و لحظهای در درستی مبارزه با استعمار و استبداد تردید نکرد و یکی را بر دیگری ترجیح نداد.
حدادعادل با بیان اینکه طالقانی نمونه بارز چهره واقعی روحانیت سیاسی است گفت: تنها کسی که بعد از امام خمینی (ره) میتوان به عنوان مظهر روحانیت مبارز تلقی کرد آیتالله طالقانی بود. خصوصیات فکری و تصور درست از مفاهیم اسلامی و حضور عملی وی در مبارزه باعث شد همه گروهها که پس از انقلاب به نحوی میخواستند با استبداد و استعمار مبارزه کنند او را پدر معنوی خود تلقی کردند. او به معنای واقعی حلقه وصلی بین دانشگاهیان و حوزویان (روحانیت و دانشگاه) بود، چنانکه شهید مطهری و دیگر چهرههای فرهنگی جامعه برای ایشان احترام زیادی قائل بودند و جاذبه طالقانی ناشی از وارستگی و روحیه مبارزاتی ایشان بود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: این احترام چهرههای فرهنگی، سیاسی و مذهبی نسبت به وی و احترام او نسبت به آنها متقابل بود چنانکه وی در کتابی که درباره مفاهیم اسلامی مینویسد آن را به دکتر حسابی تقدیم میکند و این نشاندهنده احترام او به شخصیتهای فرهنگی این کشور و شناخت او از آنها بود.
وی در پایان سخنانش در پیشنهادی به پژوهشگران موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران گفت: جای بسیار دارد که زندگینامهای با قلم روزپسند و به صورت حماسی و با سبک و سیاق و ادبیاتی که برای جوانان جذاب باشد درباره آیت الله طالقانی نوشته شود تا جوانان امروز و نسل آینده شناخت بهتری از وی حاصل کنند.
نظر شما