قدرت جادو و استفاده از آن باید به شخصیتهای داستانی ارزش دهد. مثلاً در داستان The One قهرمان داستان بر اساس پیشگویی میخواهد جهان را نجات دهد. به قهرمان قدرتهای جادویی دادهشده که هیچ دلیلی برای آنها بیاننشده است و هرگز معلوم نمیشود که او چگونه از یک آدم ساده و بیدستوپا تبدیل به یک سوپر جادوگر شده است. نمیتوان The Oneرا دوست داشت زیرا هیچ قانونی در آن وجود ندارد.
اما داستانهایی وجود دارند که به معنای واقعی خیالانگیز و تأثیرگذارند و حتی شاید جادوییتر و اسرارآمیزتر از هری پاتر باشند. برخی از آنها عبارتاند از:
استاد پنج جادو نوشته لیندون هاردی
سیستم جادویی که هاردی در این کتاب ایجاد کرده هنوز هم یکی از جالبترین فضاهای جادویی در این نوع کتابها است. او جهانی را تصور کرده که از ابتدا پنج اصل جادویی دارد: سحر، کیمیاگری، شعبدهبازی، جادو و طلسم. هریک از این جادوها قواعد خاص خود را دارد که در همه آنها یک سیستم منطقی وجود دارد و قهرمان داستان باید آن را یاد بگیرد.
نیمهشب در چاه ارواح نوشته جک آل. چاکر
چاکر در سری کتابهای چاه ارواح یک ایده ساده را بیان میکند: جهان فقط یک معادله پیچیده ریاضی است. اگر یاد بگیرید متغیرهای آن را تعیین کنید میتوانید واقعیت را تغییر دهید. این متغیر اساساً جادو است، جادویی با سیستم پیچیده. باید به این ایده فکر کنید که اگر بتوانید در سطح ریاضیات با جهان ارتباط برقرار کنید، میتوانید هر جای آن را فقط با دستکاری اعداد تغییر دهید.
طلسمی برای آفتابپرست نوشته پیرز آنتونی
اگر این کتاب را پس از سیزدهسالگی بخوانید ممکن است از آن متنفر شوید. در این جهان هرکسی در پادشاهی جادویی و اسرارآمیز یک طلسم یا قدرت جادویی دارد. بعضی از آنها در سطح شعبدهبازی هستند. در این دنیا مهم نیست که چقدر قدرت جادویی دارید بلکه موضوع این است که چگونه از آن استفاده میکنید. به نظر میرسد شخصیت اصلی چند کتاب اول هیچ استعداد جادویی ندارد ولی در حقیقت او یکی از قدرتمندترین افراد در آن دنیا است.
جادوگر شهر اوز نوشته آل. فرانک باوم
کتابی درخشان و الهامبخش که در آن باوم به خواننده صریحاً میگوید که با گفتن یک کلمه جادویی میتوان تبدیل به هر موجودی شد. اما این کلمه بیخطر است زیرا ازآنجاکه تلفظ آن بسیار دشوار است، کسی نمیتواند آن را بهدرستی تلفظ کند!
نظر شما