چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۱
مساله حقوق شهروندی و جامعه مدنی در آثار مربوط به زنان

عالیه شکر‌بیگی، مولف و مترجم آثار جامعه‌‌شناسی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب ایران به مساله حقوق شهروندی پرداخته و آن را جزو لاینفک جامعه مدنی عنوان می‌کند. وی معتقد است باید نقش زنان را در کتاب‌های اجتماعی بیش از پیش جدی بگیریم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- مروری کوتاه بر عناوین کتاب‌هایی که در حوزه شهروندی تالیف شده است نشان می‌دهد عمدتا به طور کلی به این موضوع مهم اجتماعی – شهری پرداخته یا ابعادی از این مساله شهری را در زیر‌شاخه‌های آن مورد بررسی قرار داده است اما آن‌‌چه در بین تالیفات مغفول مانده، بررسی نقش زن در معماری شهرها و حضور فعالانه آن ها به عنوان گروهی از شهروندان در شهر است. عالیه شکربیگی،‌استاد جامعه‌شناسی و فعال حوزه زنان در گفت‌وگویی که می‌خوانید، معتقد است باید نقش زنان  در کتاب‌های اجتماعی به صورت جدی‌تری تبیین شود.

- شهروندی و حقوق شهروندی امری چند‌وجهی است ابتدا برای روشن‌تر شدن موضوع «شهروندی و حقوق آن» لطفا تعریفی از آن ارایه دهید؟

بله،‌ شهروندی و حقوق شهروندی امری چند‌وجهی است اما در کل می‌توان گفت که شهروندی، نوعی پایگاه و نقش اجتماعی مدرن است برای تمام اعضاء جامعه که حاوی مجموعه‌ است به هم وابسته‌ از وظایف، تکالیف، حقوق، مسوولیت‌ها و تعهدات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که به طور همگانی برابر و یکسان است به طوری‌که مروج و مشوق احساس عضویت و تعلق اجتماعی مدرن برای مشارکت اجتماعی در جامعه شده است و در نهایت به برخورداری عادلانه و منصفانه تمام اعضای جامعه از منابع، منافع و امتیازات قانونی‌، فارغ از این‌که شهر دارای چه پایگاه زبانی، قومیتی و...است، توجه دارد.

- آیا این مفاهیم نو،‌نشان از تغییر این حقوق در گذر جوامع سنتی به مدرن است؟

این مفاهیم نو در اجزای شهروندی دیده می‌شود، باید بگویم،‌ شهروندی، جزو لاینفک جامعه مدنی به شمار می‌رود، چراکه امکان مشارکت داوطلبانه‌ همه افراد را در تمام قسمت‌های جامعه فراهم می‌کند. بنابراین در گذر از جوامع سنتی به مدرن تغییراتی در جهت تحقق حقوق شهروندی در سطوح فردی و اجتماعی پدید می‌آید. هم‌چنین با اتفاقات پیش آمده در نظام جهانی از جمله گسترش ارتباطات، جهانی‌شدن و چند‌فرهنگ‌گرایی، ایران نیز تحت‌تاثیر نظرات جدید در رابطه با حقوق شهروندی قرار گرفته و همین موارد ضرورت بررسی حقوق شهروندی خصوصا در میان زنان را بیشتر می‌کند.

-ضرورت بررسی حقوق شهروندی در میان زنان با توجه به آن‌چه در جامعه دیده می‌شود دارای تناقض نیست؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم،‌ ملیحه شیانی در سال ۸۲ در رساله دکترای خود با عنوان «وضعیت شهروندی و موانع تحقق آن در ایران» اصلی‌ترین موانع تحقق حقوق شهروندی را فقدان منابع و فرصت‌های اجتماعی در سطح کلان جامعه دانسته که بر توانمندسازی جامعه برای پاسخگویی به نیازها و خواست اعضای خود بازمی‌گردد و نبود آگاهی و شناخت مهارت‌های فکری و مشارکتی، نبود وضعیت رفاهی مناسب و مشارکت در امور داوطلبانه و نوع نگرش‌ها و ارزش‌های افراد که به توانایی اعضای جامعه مربوط می‌شود، دلالت دارد، که این موضوع در میان زنان نیز صادق است و در کمتر کتابی نیز به این موضوع اشاره شده است.

-به عنوان پژوهشگر خانواده، کم بودن تالیفات درباره حقوق زنان در امر شهروندی،‌ نشان از تناقض درباره نقش زن در جامعه نمی‌دانید؟

به هر حال در ایران دیدگاه‌هایی در مورد زنان وجود دارد. زن انسانی در برابر مرد و در دیدگاه دیگر زن «جنس دوم» تلقی می‌شود، که دیدگاه دوم عموما ریشه در ساختار دارد. محور مشترک همه نظریات جامعه‌شناسی در زمینه حقوق شهروندی را تاکید بر حقوق و وظایف شهروندی، مشارکت، برابری شهروندان هویت شهروندی نقش و پایگاه شهروندان جدا از پایگاه اجتماعی، قومی، زبانی و دینی جامعه می‌دانم، البته ما هنوز نتوانستیم این مفاهیم را درایران به عینیت برسانیم.

-شما به عنوان یک مولف آثار جامعه‌شناسی تا چه میزان پای‌بند به تالیف کتاب‌هایی برای زنان در تمام زمینه‌ها به‌طور عام و در زمینه مشخص مانند حقوق شهروندی هستید؟

به طور کلی در زمینه خانواده و مسایل مبتلا به آن در حال فعالیتم و همیشه عرصه اجتماع و حضور زنان برایم دغدغه مهمی بوده و است. شاید تالیف «دایره‌المعارف خانواده» یکی از گام‌هایی بشود که در این زمینه برداشته‌ام اما به هر نویسنده‌‌ای که می‌خواهد گامی در راستای تالیف کتاب در زمینه حقوق شهروندان و زنان بردارد باید توصیه کنم تا کلیات منشور حقوق شهروندی را با دیدگاه انتقادی ببیند چرا که این منشور که در ایران به تصویب رسیده در سه فصل و 15 ماده تدوین شده است اما خالی از ابهام و اشکال نیست.

- لطفا به برخی انتقادات وارد بر این منشور اشاره بفرمایید؟
 دولتی شدن منشور حقوق شهروندی از جمله انتقادات وارد بر این منشور است. حقوق انسان ذاتی حیات اوست، بنابراین شهروند به کسی می‌گوییم که به عنوان انسان از حقوق انسانی برخوردار و در جامعه ملی از حقوق ملی بهره‌مند باشد. این حقوق را هر شهروندی دارد و این حقوق نیازمند دخالت دولت نیست و دولت نباید مزاحم برخورداری شهروند از حقوق ذاتی خود شود و او باید به عنوان ناظری بی‌طرف به اجرایی شدن مباحثی که در این منشور آورده شده اعمال کنترل کند. در این منشور شهروند کسی است که دولت کار تنظیم آموزشش را برعهده گیرد.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها