به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) نشست تخصصي «ما و ميراث فكري عرب» امروز (15 ارديبهشت) با حضور دكتر نصرالله آقاجاني مؤلف كتاب «اسلام و تجدد مصر با رويكرد انتقادي به انديشه حسن حنفي»، محمدرضا وصفي، دبير كميته ناشران بينالملل نمايشگاه كتاب، نجفعلي ميرزايي مدير عامل خانه كتاب، موسي بيدج و مالك شجاعي در سراي اهل قلم بينالملل بيست و هفتمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد.
در این نشست، نجفعلی ميرزايي با بيان اينكه نخبگان و فرهنگيان ايراني هنوز عمق جهان عرب را نشناختهاند گفت: اگر چه اعراب به لحاظ سياسي و وابستگيهاي استراتژيك وضعيت اسفباري دارند اما ما نسبت به انديشههاي اعراب شناخت درستي نداريم. اعراب در بسياري از مسايل فرهنگي و اجتماعي از ما پايين تر هستند اما در رشد علم از ما جلوتر هستند. در واقع اعراب از لحاظ نخبگان و تفكر در جهات مختلف رشد و توسعهاي بيش از ايران داشتهاند و به طور مثال در مصر 10 برابر ايران درباره موضوعاتي مانند فقه كار شده است.
وي ادامه داد: در حوزه انديشه سياسي نيز اعراب در توليد محتوا از ما جلوتر بودهاند و در حوزه مسايل معاصر مانند مساله فلسطين بسيار بيشتر از ما توليدات علمي داشتهاند. حتي در حوزه اسلاميسازي علوم، اعراب تجربيات بسيار بيشتري از ما دارند و مراكز پژوهشي بزرگي مانند مركز آموزشي ـ پژوهشي امام خميني در قم كه كار اسلاميسازي علوم را در ايران دنبال ميكنند عقبتر از جهان عرب در اين زمينه هستند.
وي افزود: در جهان عرب توليد انديشه در راستاي توسعه و تمدن قرار گرفته است، در حاليكه ايرانيان يا انديشه را در درون خود نگه داشتهاند يا غربگرا هستند اما اعراب انديشه را در خدمت تمدن به كار گرفتهاند. حسن حنفي، رهبر جريان نواعتزالي جهان عرب است. اين جريان بزرگترين سد در مقابل جريان سلفي و تكفيري است و اكنون حسن حنفي در مصر بنياد فلسفه دارد.
به گفته اين كارشناس ارشد فلسفه اسلامي، در مغرب عربي حركت فلسفي و از جمله جريان ابنرشديها بسيار فعال است.
مديرعامل خانه كتاب تاكيد كرد: بايد برگرديم و جهان عرب را آكادميك و با مناسبات علمي دقيق بشناسيم. متاسفانه حتي هنوز بستر فهم درك ادبيات عرب در ايران وجود ندارد. درباره زبان انگليسي صدها فرهنگنامه تخصصي تاليف شده اما در زمينه ادبيات عرب چنين چيزي وجود ندارد.
وي با بيان اينكه گسست تاريخي معاصر ايران و جهان عرب فاجعه است گفت: شيعه اقليت كوچكي را از جهان اسلام تشكيل ميدهد، در حاليكه اعراب با جمعيت 400 ميليوني و دارا بودن بيش از 25 كشور درصد بسيار بزرگي از جهان اسلام هستند، بنابراين ائتلاف عربي ـ ايراني يك ضرورت تمدني است.
ميرزايي گفت: ايرانيها با سنگپراني به اعراب و نشناختن صحيح آنها نميتوانند كاري از پيش ببرند بنابراين بايد نهادهاي مشترك علمي تقويت شوند. شما ببينيد كه امسال چه تعداد از ناشران عرب در نمايشگاه حضور دارند.
مديرعامل خانه كتاب در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به افكار و آثار حسن حنفي، رهبر نواعتزالي جهان عرب گفت: اگر يكي از كتابهاي حنفي را بخوانيد فكر ميكنيد با يك نظريه پرداز انقلاب اسلامي ايران مواجه شدهايد. حسن حنفي در مقابل انقلابهايي كه در جهان عرب صورت گرفت سكوت كرد چرا كه معتقد است اين انقلابها چهره عقلاني ندارند.
چرا دیگران را به رسمیت نميشناسيم؟
محمدرضا وصفي در بخشي از اين نشست با بيان اينكه رابطه ما و ميراث جهان عرب رابطه امتناع است گفت: اين امتناع نيز به دو علت مذهب و زبان به وجود آمده است. البته ما ميتوانستيم در زمينه مذهب به گونهاي عمل كنيم كه به امتناع نينجامد. ممكن است طرف مقابل نيز شرايط را به گونهاي فراهم كرده كه ما مجبور به امتناع شديم. اما در هر حال ما به دو دليل زبان و مذهب در حالت امتناع با اعراب قرار داریم. در اين زمينه ترجمه هم چندان راهگشا نيست چرا كه آثار اروپاييها را نيز ترجمه ميكنيم اما با آنها حالت امتناع نداريم. حال اينكه اين گسست به چه علتي ميان امت اسلامي پدید آمده جاي سؤال دارد.
وي با اشاره به شركتنكردن محققان و انديشمندان جهان عرب در كنفرانسهاي علمي ايران گفت: اكنون كنفرانسهاي علمي بسياري در زمينههاي مهندسي و پزشكي در ايران برگزار ميشود اما در هيچ يك از آنها متفكران و انديشمندان عرب حضور ندارند، چرا كه ما حتي تركيه را به رسميت علمي نميشناسيم حال اين اوضاع در زمينه علوم انساني بسيار بدتر است. در حالي كه جهان عرب در زمينه پزشكي و مهندسي، نخبگان بسياري دارد.
وصفي ادامه داد: از سوي ديگر خود جهان عرب در ذاتش با نوعي شبه امتناع مواجه است، بدين معني كه جهان عرب ميخواهد با برخي از متفكران و ميراث گذشته خود به حالت امتناعي برخورد كند. چون اهل سنت معتقد است ميراث، متعلق به گذشته است. بهعکس، در حوزه تشيع ميراث زنده است و با مقولهاي مثل ظهور، ميراث براي تشيع به آينده هم مربوط میشود زیرا ما معتقدیم حضرت وليعصر (عج) ميآيد و همه چيز را تغيير ميدهد.
وي تاكيد كرد: ميراث در دستگاه ايراني ـ اسلامي بسيار متفاوت از مفهوم ميراث در جهان عرب است چون عرب با فلسفه بيگانه است اما فلسفه صدرايي همواره در ايران زنده بوده و ادامه داشته است. پس جهان عرب ميراث فلسفي بدان معني ندارد و اگر هم داشته باشد تنها آن را براي حوزه آندلس قايل است.
به گفته وصفي در حوزه ادبيات نيز ما با جهان عرب تفاوت زيادي داريم به طور مثال عرب با غزل بيگانه است اما ما هنوز غزل ميگوييم و غزل در زندگي ما زنده است.
نیازها بدون انگیزهها
موسی بيدج، مترجم در بخش ديگري از اين نشست با طرح اين سؤال كه چرا بايد با جهان عرب در ارتباط باشيم گفت: ما با جهان عرب از نظر تاريخ، جغرافيا و فرهنگ وجوه اشتراك بسياري داريم. به طور مثال در روستايي در خراسان مردم به زبان عربي صحبت ميكنند و از اين نوع آميختگيها با اعراب در ايران وجود دارد. پس ما در طول تاريخ آميختگيهايی بسيار با اعراب داشتهايم. همچنين در كتابهاي تاريخ ميخوانيم كه شاعران ايراني كه شايد تعداد آنها به بيش از یک هزار نفر برسد به عربي شعر ميگفتند و اين نشاندهنده عمق ارتباط بين ما و اعراب است.
وي افزود: در اين ميان فراز و نشيبهايي در طول تاريخ وجود داشته و به طور مثال حمله اعراب به ايران موجب ايجاد تصور منفي نسبت به اعراب شده است. به هر حال ما در روزگار معاصر به يكديگر نياز داريم اما متاسفانه انگيزهاي كه بخواهد ميراث ما را به اعراب يا ميراث اعراب را به ما منتقل كند بسيار كم وجود دارد.
تمایزها و اشتراکها
نصرالله آقاجاني نيز در بخش پاياني اين نشست درباره نسبت امتناع ما و جهان عرب گفت: من با آنچه كه محمدرضا وصفي درباره امتناع ما نسبت به جهان عرب گفت چندان موافق نيستم، چون ما در برخي از جهات با اعراب تمايز و در برخي ديگر اشتراك داشتهايم. در دنياي عرب فكر اشعري برجسته است، در حالي كه در دنياي شيعه عقلگرايي حاكم است. با اين وجود در برخي از موضوعات مانند تفاسير، ما وجوه اشتراك زيادي با اعراب داريم.
وي ادامه داد: اما اينكه آقاي ميرزايي ميگويند حسن حنفي كه رهبر جريان نواعتزالي است نسبت به انقلابهاي اخير جهان عرب سكوت كرده به اين دليل است كه راهي جز سكوت نداشته است. بايد در نظر داشته باشيم كه جريان نواعتزالي با جريان اعتزالي متفاوت است. جريان اعتزالي در اصول دين تشكيك نكرد اما نواعتزاليها در اصول دين هم تشكيك ميكنند.
وي در پايان تاكيد كرد: معتقدم جريان نواعتزالي نه تنها سدي مقابل سكولاريسم نيست بلكه رويكرد خودش سكولار است و البته اين گروه معتقدند براي ارائه نظرياتشان بايد وضعيت موجود تغيير كند و از نظر افرادي مانند حسن حنفي اكنون دنياي عرب مرده است و آمادگي نظريهپردازي آنها را ندارد.
نظر شما