یک نویسنده بریتانیایی به جی.کی.رولینگ خالق مجموعه «هری پاتر» پیشنهاد کرده که دیگر برای بزرگسالان ننویسد.
این نویسنده که به عنوان خالق آثار معمایی و اسرارآمیزی شناخته شده که در قرن نوزدهم واقع میشوند و اعلام کرده تاکنون آثار رولینگ برای نوجوانان را نخوانده، تاکید کرده با توجه به موفقیتهای قبلی رولینگ، او دیگر نه نیازی به حضور در قفسههای کتابفروشی دارد و نه برایش فرقی میکند که چه میزان از حجم ستونهای یادداشت به وی اختصاص پیدا کند، اما دیگر نویسندگان هنوز باید به این مسایل فکر کنند.
شپرد مستقیم خطاب به رولینگ نوشته است: از سرمایه عظیمت لذت ببر و بهترین کاری را که می توانی با آن انجام بده، و از عشقی که لژیون طرفدارانت نصیبت میکنند سیراب شو. از هر دو سو برایت آرزوی موفقیت میکنم. اما دیگر وقت این رسیده که برای نویسندگان دیگر و نوشته های دیگر، جایی برای نفس کشیدن بگذاری.
به نظر میرسد این نویسنده قصد دارد به رولینگ یادآوری کند باید از موفقیتی که کسب کرده خوشنود باشد و از این پس کارش را متوقف کند، زیرا در ظاهر دلیلی برای حضور رولینگ در بازار کتاب بزرگسالان وجود ندارد.
در پاسخ به این پیشنهاد، نویسنده دیگری وارد میدان شده است. ناتان اسکالیا می نویسد: شپرد از اقتصاد ادبی سر درنمیآورد. وی میافزاید: رولینگ هر یک دلاری را که خلق میکند، از جیب شما بیرون نمیآورد. این حرف یک بازنده است. دقیقا بر عکس، او موجب رشد بازار کتاب ما شده و موجب شده تا مخاطب بیشتری به ژانر داستانی علاقهمند شود و به این ترتیب حتی دلارهای بیشتری را روانه جیب شما کرده است.
استیون سالواتوره شاو نیز در پاسخ به همه این اظهار نظرها مینویسد شفرد با این حرفها رمان نوجوانان را تحقیر کرده است.
او میافزاید: در ژانر نوجوانان در مقایسه با ژانر بزرگسالان امکان زیادی برای خلاقیت با متن وجود دارد.(این حرف به این معنی نیست که من دارم ادبیات داستانی بزرگسالان را تخطئه میکنم)، اما کاملا میتوان دید شفر زحمت درک ژانری را که میگوید میخواهد آن را نقد کند - و البته به سختی در این کار شکست میخورد - را هم به خود نداده است.
آماندا گرین از سوی دیگر میگوید نباید انتقاد به شفرد را متوقف کرد. چرا؟ زیرا او منعکس کننده نگرش یک نسل است. وی مینویسد: آنها فکر نکردهاند که این حرف به معنی اجبار در رویارویی با نتایج عملی یا بیعملی آنها باشد؟ و چنین ادمه می دهد: مدرسههای ما کمک نمی کنند. چطور میتوانند این کار را بکنند وقتی شمار هر چه بیشتری از آنها، دانش آموزان را با چیزهای کوچک بی معنی مثل تکلیف مدرسه یا گذراندن یک آزمون سرگرم میکنند؟
و نویسنده دیگری به نام تیمبر دالتون مینویسد مطلب شفرد مثال درخشانی برای نویسندگان جدید است که بدانند چه چیزهایی را نباید برای جمع به زبان بیاورند./
نظر شما