وی افزود: از سوی دیگر رسانهها مبتنی و متکی بر منابع مالی هستند و همین موضوع این انتظار را در میان آنان ایجاد میکند، شاید یکی از دلایلی که در رسانهها نسبت به کتاب کمتوجهی میشود همین ملاحظه است.
عبدالرشیدی در پاسخ به این سوال که آیا رسانهها ملزم به تبلیغات کتاب هستند، گفت: رسانههای سازمانهای دولتی و بخش خصوصی بر اساس پروتکل نانوشته حرفهای متعهد به شیوع یا اشاعه محسنات اجتماعی و خصلتهای خوب اجتماعی برای بالا بردن قابلیتها و کیفیت ارزشهای جامعه خود هستند و کتاب نیز از جمله محسنات اجتماعی است که باید برای آن تبلیغ شود.
وی یادآور شد: این موضوع در سطح بینالمللی رایج است و تمام رسانههایی که میخواهند بعد جهانی پیدا کنند باید محسنات و مزیتهای خوب انسانی را نیز به صورت بینالمللی ترویج کنند.
تبلیغ کتاب تنها منحصر به رسانهها نیست
عبدالرشیدی که در سال جاری کتاب «سیر تحول و تکامل ژورنالیسم» را منتشر و روانه بازار کرده است، مشکلات موجود در حوزه عدم تبلیغ کتاب را منحصر به رسانهها ندانست و اظهار کرد: البته در سالهای اخیر رسانههای ما در معرفی، نقد، توصیه و پیشنهاد کتاب به مردم بسیار بهتر از گذشته اقدام میکنند و مردم نیز اغلب به توصیه آنها اطمینان دارند و برخی از کتابها حتی چندین بار تجدید چاپ میشوند اما گاهی برخی کتابها نیز دیده نمیشوند.
وی خاطرنشان کرد: نکته ظریف اینجاست که ما اگر کتاب خوب داشته باشیم مردم حتما آن را خریداری میکنند و این موضوع با بحث کتاب نخواندن و عدم استقبال متفاوت است، تلقی اینکه مردم قدرت اقتصادی یا علاقهای برای خرید کتاب ندارند اکنون با بحث کتاب خوب در هم آمیخته شده در حالی که باید دید چه تعداد از کتابهای منتشر شده ارزش معرفی، تشویق و نقد کردن در رسانهها را دارند.
وی با ارایه تقسیمبندی از کتابهایی که روانه بازار نشر میشوند، گفت: برخی از کتابها تجدید چاپ کتابهای قدیمی، برخی دیگر جمعآوری و گلچین کتابهای دیگر و برخی نیز کتابهایی هستند که با بدنه جامعه ارتباط برقرار نمیکنند یعنی مردم استقبالی از آنها ندارند.
به گفته این پیشکسوت حوزه رسانه، این موضوع فقط در حوزه کتاب رخ نمیدهد در سینما نیز برخی فیلمها با بدنه جامعه ارتباط برقرار نمیکنند به گونهای که مردم برای دیدن آنها به سینما نمیروند اما برخی دیگر به خوبی با مردم ارتباط برقرار میکنند.
رسانهها کتابهای فاخر را به جامعه معرفی کنند
وی یادآور شد: معتقدم در این میان باید این دو موضوع را تفکیک کرد، رسانهها در بخش معرفی، کتابهای فاخر و خوب را به جامعه معرفی کنند و کمکاری نداشته باشند. اکنون در بسیاری از رسانههای مکتوب و سایتها بخش معرفی کتاب وجود دارد زیرا بحث فرهنگسازی و تشویق مردم به کتاب از ماموریت رسانههاست صرفنظر از اینکه کدام کتاب معرفی شود یا نشود.
وی با بیان اینکه گمان نمیکنم هیچ رسانهای در دنیا با تشویق مردم به خواندن مخالف باشد، گفت: گستردگی رسانههای سایبر و الکترونیکی در سالهای اخیر موجب شده است که مردم به جای تمرکز بر کتابخوانی به خواندن مطالب این سایتها اکتفا کنند و به قول استاد باستانیپاریزی، عصر نوشتن تاریخهای گسترده و بزرگ گذشته و تاریخها جای خود را به نوشتههای کوتاه خبرنگاران و رسانهها دادهاند، گویا عصر خواندن کتاب و رمانهای طولانی جای خود را به قصههای کوتاه دادهاند.
عبدالرشیدی همچنین با طرح اینکه کتاب اگر خوب، فاخر و بدیع باشد حتما رسانهها به آن میپردازند، عنوان کرد: معتقدم وزن و حجم معرفی و نقد کتاب در رسانهها باید تخصصیتر و فنیتر باشد، یک زمانی در تلویزیون برنامههای تخصصی وجود داشت و استادان هر حوزه کتابها را به صورت مبنایی نقد میکردند و گاهی نویسنده و مترجم هم درباره آن صحبت میکردند اما این کار اکنون کمتر شده است.
فرهنگسازی در عرصه مطالعه مغفول مانده است
وی خاطرنشان کرد: البته فکر نمیکنم حجم معرفی کتاب در رسانههای ما کمتر از کشورهای دیگر باشد و آنچه که مغفول مانده فرهنگسازی در عرصه مطالعه است و رسانه باید مردم را تشویق به خواندن کرده و بتواند اوقات فراغت آنها را پر کند اما رسانههای جدید در اغلب مواقع بر مخاطبان چیره میشوند، به قول «آکیو موریتا» بنیانگذار شرکت سونی؛ از دهه 70 مردم در دنیا ترجیح دادند رابطه خود با کتاب را با دستگاههای صوتی و تصویری عوض کنند. ابزارهای صوتی و تصویری به افراد این قابلیت را میدهد که در هر کجا و هر موقعیتی تنهاییشان را پر کند، هر چند انواع کتابها اکنون بر تبلتها قابل مطالعه است و اگر فردی بخواهد مطالعه کند میتواند.
عبدالرشیدی با بیان اینکه فرهنگ کتابخوانی مهم است نه در دست داشتن کتاب کاغذی که از روی آن آمار بگیریم که چقدر کتابخوان داریم، گفت: مساله اینجاست که مولفههای این حوزه تغییر کرده است، مردم کشور ما در طول قرون مختلف بیشتر به انتقال شفاهی اهتمام داشتند تا کتبی و همیشه ترجیح میدادند کتابهای خود را در جمع بخوانند و شاهنامهخوانی و مثنویخوانی نمونه بارز این موضوع است که در عین کتابخوانی بعد اشتراکی و اجتماعی افراد در فضای عمومی هم رعایت میشود، این در حالی است که در برخی جوامع افراد به تنهایی یا در خانه یا کتابخانه، کتاب مطالعه میکنند ما نباید با توجه به مولفههای مثلا کشور سوئد آمار کتابخوانی را بسنجیم.
علیاکبر عبدالرشیدی روزنامهنگار، مترجم، نویسنده، و خبرنگاری است که در سال ۱۳۲۸ در کرمان به دنیا آمدهاست. وی در کنار تحصیلات دانشگاهی کار رسمی خود را در سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران که بعدها به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تغییر نام یافت ادامه داد. عبدالرشیدی سالها مجری برنامههای زنده تلویزیونی در ایران بوده است. او تاکنون بیش از 20 جلد کتاب تالیف و ترجمه کرده است که از جمله این آثار میتوان به «سیر تحول و تکامل ژورنالیسم»، «زبان، ادبیات تاریخ و فرهنگ ایران»، «گفتنیها» و «سیرجان» اشاره کرد.
نظر شما