چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۲
عادلی: بازسازی ژاپن پس از جنگ جهانی مرا به تالیف کتاب واداشت

محمدحسین عادلی، رییس انجمن دوستی ایران و ژاپن در مراسم «شب ایران و ژاپن» گفت: ساخت ژاپن پس از جنگ جهانی دوم مرا واداشت تا با دست‌اندرکاران آن به گفت‌وگوهای طولانی بنشینم و پرسش‌هایی درباره مسایل اقتصادی مطرح کنم. نتیجه این گپ‌وگفت‌ها در کتابی با نام «بازسازی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم» منتشر و بارها بازچاپ شد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «شب ایران و ژاپن» سه‌‌شنبه (12 شهریورماه) در ساختمان کانون زبان فارسی بنیاد موقوفات زنده‌یاد ایرج افشار برگزار شد. دکتر محمدحسین عادلی، سفیر پیشین ایران در ژاپن و معاون سرمایه‌گذاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، توموهیرو تاکاکاگی، کاردار سفارت ژاپن در تهران، مژگان جهان آرا، مدیر گروه فرهنگ ژاپن دانشگاه هنر، قدرت‌الله ذاکری، کارشناس و مترجم زبان ژاپنی، دکتر کندو، استاد دانشگاه توکیو و علی دهباشی، سردبیر مجله فرهنگی هنری بخارا از سخنرانان اصلی این مراسم بودند.

محمدحسین عادلی، رییس انجمن دوستی ایران و ژاپن ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این مراسم گفت: من دوره‌ای در ژاپن به عنوان سفیر ایران مامور به خدمت بودم. در آن زمان علاقه بسیاری برای تحقیق درباره ژاپن پیدا کردم چرا که ژاپن هنوز به عنوان یکی از معجزه‌های اقتصادی جهان به‌شمار می‌رود. شیوه مدیریت اقتصادی آن به ویژه پس از جنگ جهانی دوم باعث شد کشوری از خاکستر به قله اقتصادی جهان برسد. به همین دلیل تصمیم گرفتم دست اندرکاران ساختن ژاپن پس از جنگ را پیدا کنم و با آن‌ها گفت‌وگوهایی انجام دهم. 

وی ادامه داد:‌ خوشبختانه در آن زمان تعدادی از آن‌ها هنوز زنده بودند. با هرکدام از این افراد مصاحبه جداگانه‌ای انجام دادم و به آن‌ها گفتم می‌خواهم کتابی را درباره بازسازی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بنویسم و تحت همین عنوان با این افراد که تعدادشان به حدود 28 نفر می‌رسید، صحبت‌های طولانی داشتم. آن‌ها هم خاطراتشان را برای من تعریف می‌کردند و هم به سوالات تخصصی اقتصادی من جواب می‌دادند. بعدها این مطالب را گردآوری کردم که ابتدا به صورت یک مقاله در ایران ارایه دادم و بعد از آن، کتابی را با عنوان «بازسازی ژاپن پس از جنگ» تالیف کردم که بارها تجدید چاپ شد.

سفیر پیشین ایران در ژاپن ادامه داد: در جریان مطالعات و تحقیقاتم روز به روز بر تعجب و تحسین من افزوده می‌شد و علاقه مرا نسبت به این مردم افزایش می‌داد، طوری که از بین سه کشوری که در آن‌جا خدمت کردم یعنی ژاپن، کانادا و انگلستان تنها کشوری که با آن ارتباط فرهنگی را حفظ کردم ژاپن بود. 

معاون سرمایه‌گذاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با برشمردن ویژگی‌های مردم ژاپن گفت: نخستین نکته این است که جامعه ژاپنی یک جامعه سخت‌کوش است؛ آن‌ها در یک جغرافیای سخت زندگی می‌کنند که غلبه بر آن بسیار مشکل است. مدیریت این بعد خشن طبیعت در همه‌جا به خوبی ژاپن انجام نمی‌گیرد. در حقیقت ژاپنی‌ها در مدیریت منظم و منضبط حرف اول را می‌زنند و این یکی از خصوصیات برجسته آن‌هاست. نکته دوم این است که ژاپن نخستین کشور آسیایی است که صنعتی شد و قله صنعت را درک کرد و به آن رسید. ژاپنی که در 1945 میلادی تلی از خاکستر بود، 23 سال بعد در 1968 دومین تولید ناخالص جهان را رکورد زد. در حقیقت سرعت صنعتی شدن ژاپن از دوره میجی آغاز شد ولی اوج جامعه صنعتی و مدرن در قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی دوم بود. 

عادلی افزود: جامعه صنعتی با خود اجتماع صنعتی و ویژگی‌های آن زندگی را صنعتی می‌کند، سنت‌ها را می‌شکند و مرزهای جدیدی را ایجاد می‌کند و به این ترتیب مدرنیته صنعتی وارد زندگی سنتی ژاپنی می‌شود. سوالی که در ذهن من ایجاد شد این بود که چگونه این مدرنیته با یک جامعه فرهنگی سنتی تلفیق می‌شود و ژاپنی‌ها چگونه توانستند این دو را با هم آشتی دهند؟ ایجاد تعادل بین مدرنیته و قبول برجستگی‌ها و ویژگی‌های مثبت مدرنیته و آمیزش آرام، لطیف و ظریف آن با سنت‌های فرهنگی ژاپنی‌ها، دومین ویژگی آن‌ها است.
 
وی در ادامه گفت: اما آخرین نکته یک بحث حکمرانی است. چیزی که در ژاپن برای من بسیار جالب بود، این بود که آن‌ها در عین این‌که باهم از لحاظ سیاسی و اقتصادی تعارض دارند، می‌توانند با هم تعامل کنند و در انتها یک صدا می‌شوند. در ژاپن فرایندی را تحت عنوان فرایند «اجماع‌سازی» تعریف کرده‌اند. یعنی همه با هم در ایجاد آهنگی دلنواز شرکت می‌کنند، اجماع‌سازی هنر حکمرانی یک جامعه است. در یک جامعه اگر بتوانیم فرایند قابل قبولی را برای اجماع‌سازی ایجاد کنیم آن جامعه می‌تواند وحدت داشته باشد و در برابر بیگانگان استقامت کند. 

بعد از سخنرانی محمدحسین عادلی، کتاب‌های مربوط به فرهنگ و هنر و ادبیات و آداب و رسوم ژاپن در قالب یک فیلم به نمایش در آمد که می‌توان به «جستارهای ژاپنی و قلمرو ایرانشناسی»، «ژاپن در فراز و نشیب»، «کاوشی نو در بازی‌های سنتی»، «تاریخ معاصر ژاپن»، «تاریخ فرهنگ ژاپن»، «ژاپن: تیشه‌ها و ریشه‌ها»، «ژاپن بی‌نقاب»، «ژاپنی‌ها دارند می‌آیند»، «ژاپن در گذشته و حال»، «آداب ژاپنی‌ها»، «ایرانشناسی ژاپن»، «سفرنامه ژاپن»، «سیر و سیاحت در ژاپن»، «سرزمین و مردم ژاپن»، «ترقی ژاپن» و «ژاپن و راز کامیابی ژاپن» اشاره کرد. 


سخنران بعدی مراسم توموهیرو تاکاکاگی، کاردار سفارت ژاپن در ایران بود. وی ضمن بیان تاریخ روابط طولانی بین دو کشور گفت: به نظر من در تاریخ معاصر دو کشور دو حادثه مهم اتفاق افتاده است. یکی از این حوادث به 130 سال پیش باز می‌گردد، زمانی که یک دیپلمات ژاپنی به ایران سفر می‌کند و سفرنامه‌ای از خود برجای می‌گذارد و حادثه دوم که درست 60 سال پیش اتفاق افتاد و آن هم در زمان دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایران بود که در طی این جریان انگلیسی‌ها خرید نفت از ایران را تحریم کردند اما یک ژاپنی تصمیم به خرید نفت از ایران گرفت و این کار را هم کرد. به عقیده من این کار اهمیت بسیاری هم برای ایرانی‌ها و هم برای ژاپنی‌ها داشت. 

وی در پایان سخنان خود گفت: من امیدوارم روابط بین دو کشور هرچه بیشتر توسعه پیدا کند به ویژه روابط فرهنگی که اهمیت بسیار زیادی دارد. از اقداماتی که اخیرا از سوی سفارت ژاپن برای توسعه این روابط انجام گرفته است می‌توان به نمایش سفالینه‌های زرین فام اثر هنرمند ژاپنی در موزه ملی ایران، هنرمندی پیانیست معروف ژاپنی در سفارت برای ایرانیان و افزایش تعداد دانشجویان اعزامی به ژاپن اشاره کرد. بر این عقیده‌ام که اگر رفت و آمدها بین دو کشور بیشتر باشد روابط نیز روز به روز محکم‌تر خواهد شد. 


دکتر کندو، دانشیار دانشگاه مطالعات توکیو سخنران بعدی مراسم بود. وی اظهار کرد: امروز می‌خواهم درباره تاریخ روابط سیاسی و تجاری ایران و ژاپن که عنوان مقاله من در فصلنامه تاریخ روابط خارجی دفتر مطالعات وزارت امور خارجه ایران است، صحبت کنم، موضوعی که کمتر به آن توجه شده است. تخصص من تاریخ دوران صفویه و قاجاریه است. در واقع من ایرانشناس هستم و اطلاعاتم از ایران بسیار بیشتر از ژاپن است. برای نوشتن مقاله در تهیه کتاب‌های تاریخی ایران مشکلی نداشتم اما درباره روابط دو کشور کتاب‌های زیادی وجود نداشت و تنها مقاله‌هایی با عنوان «سیمای ژاپن» که در روزنامه‌های زمان قاجار به چاپ می‌رسید، در دسترس من بود. 

وی سپس به روابط ایران و ژاپن پرداخت و گفت: یکی از مسایل مهم بین دو کشور در اوایل دوره قاجار چگونگی انعقاد عهدنامه بود، چراکه هیچ روابط رسمی از دوره ناصری تا پهلوی بین دو کشور وجود نداشته است و برای بستن معاهدات دیپلمات‌های دو کشور با یکدیگر بر سر چگونگی انعقاد آن مذاکره می‌کردند. مساله دوم به پیش از جنگ جهانی دوم برمی‌گردد، زمانی که روابط دو کشور خیلی به هم نزدیک شد به ویژه روابط تجاری برای مثال ژاپن اولین کشوری بود که به ایران منسوجات فروخت ولی هنگامی که جنگ جهانی دوم شروع شد و ایران از طرف روس و انگلیس اشغال شد، روابط بین دو کشور تیره شد اما بعد از هشت سال دوباره روابط شکل گرفت. در کل باید گفت روابط ایران و ژاپن روابط خاص و بی‌نظیری است. در این حوزه موضوع‌های جذاب و تازه‌ای برای تحقیق و مطالعه وجود دارد. پس باید تحقیقات جدی‌تری در این زمینه‌ها صورت گیرد و تاریخ دو کشور بیشتر شناخته شود. همچنین امیدوارم در آینده محققی بر اسناد روابط دو کشور که در وزارت امور خارجه ایران موجود است، کار کند و کتابی  در این زمینه به نگارش درآورد. 

سپس علی دهباشی، سردبیر مجله فرهنگی هنری بخارا با اشاره به فرهنگ ایران و ژاپن گفت: برای ما ایرانیان دو حوزه بزرگ جغرافیایی و تاریخی اهمیت خاصی دارد. یکی جغرافیای تاریخی زبان فارسی است که دربرگیرنده تمامی کشورهایی است که در آن‌جا فارسی زبانان حضور دارند. فراتر از مرزهای سیاسی که تعیین شده این جغرافیای بزرگ فرهنگی زبان فارسی است. 

دهباشی ادامه داد: در آسیا برای ما یک حوزه تمدنی وجود دارد که در راس این حوزه تمدنی با وجود فاصله جغرافیایی، ژاپن کانون مهم این حوزه تمدنی با ایران است و از این جهت در طول تاریخ هم برای ایران و هم برای ژاپن بسیار حایز اهمیت است و در طول جریان‌های فکری، اجتماعی و حتی در حوزه مسایل سیاسی با اختلاف بسیار کمی همزمان با اصلاحات امیرکبیر کار اصلاحات در ژاپن آغاز شد و این روابط در حوزه‌های فرهنگی و هنری در طول سال‌های گذشته ادامه داشت و این روابط فرهنگی بر سایر روابط بین دو کشور غالب بود. در حقیقت، مساله فرهنگ همیشه بر روابط ایران و ژاپن حاکم بوده است. 

وی افزود: نمونه این امر کتاب‌ها و فهرست‌هایی است که منتشر شده و نشان‌دهنده گسترده و عمیق بودن مناسبات فرهنگی ایران و ژاپن است. کرسی‌های ایرانشناسی و زبان فارسی در دانشگاه‌های ژاپن که دانشمندان بسیار بزرگ ایرانشناس در حوزه ایرانشناسی جهان جایگاه ویژه‌ای دارند و آثارشان، آثار درجه اول و بسیار مهمی به شمار می‌آیند. در حوزه ترجمه نیز این امر صدق می‌کند. کافی است که به فهرست بلند بالایی که از آثار ادبی ایران به ژاپنی ترجمه شده است، نگاهی بیندازیم. با این‌که ادبیات ژاپن بسیار غنی است در واقع ژاپنی‌ها بیشتر از آثار ما ترجمه کردند تا ما از آن‌ها، این در حالی است که آثار نظم ون ثر یک‌صد سال اخیر در عرصه رمان و شعر به ژاپنی ترجمه شده و درباره آن‌ها کتاب و مقاله‌هایی نوشته شده است. 

سخنران بعدی «شب ایران و ژاپن» دکتر مژگان جهان‌آرا، مدیر گروه فرهنگ ژاپن دانشگاه هنر تهران بود که نتیجه مطالعات خود را در ژاپن ارایه کرد. وی مقاله خود را در این مراسم خواند. که بخشی از آن از این قرار است: «از یک سوی آسیا «ایران» به سوی دیگر آن «ژاپن» بسیار رفته است و آمده است. در جریانی که آغاز آن را کس به درستی نمی‌داند و پایان آن را هم. رفت و آمدی از این سوی بدان سوی و از آن سوی بدین سوی. 

از آن زمان تا کنون آن قدرها ناپدید شده‌اند و آنقدرها ماندگار و مانده‌اند. سفرهایی که برای جستن و دانستن با ژاپنی‌ها و ایرانی‌ها انجام شده است همیشه اندوخته‌ای را با خود جابجا ساخته و گنجینه‌ای از این و از آن در هر دو جای ایران و ژاپن مهیا نموده‌اند. سفرهایی که اندیشه و دل و جان کرده‌اند و مسیری ساخته‌اند پررونق و پرکار.

کوه مرکز زمین در ژاپن به شکل گل نیلوفر کاملا باز شده‌ای است که بالای دامنه هفت طبقه‌ای از کوه‌های به هم فشرده شده، ایستاده است، که در دریایی شناورند. بر طبق توضیحات در متن‌های حاشیه این تصویر، همه اینان با بادی که از سمت آسمان لایتناهی می‌آید حمایت می‌شوند.

در ایران کوهی است به نام البرز، در بندهش آمده است هنگامی‌که اهریمن در تاخت زمین بلرزید، از آن گوهر کوه که در زمین آفریده شده بود، بر اثر لرزش زمین، در زمان کوه به رویش ایستاد: نخست البرز ایزدی بخت سپس دیگر کوه‌های میانه زمین؛ زیرا چون البرز فراز رست، همه کوه‌ها به رویش ایستادند، زیرا همه از ریشه البرز فراز رستند و بدان زمان از زمین بر آمدند، چونان درخت که تاک به بالا و ریشه درختان در زمین گذرد. گذر چشمه آب‌ها در کوه است. ریشه کوه‌ها را زیر و زبر بنهاد که آب‌ها بدان تازند.»


آخرین سخنران این مراسم، قدرت‌الله ذاکری، کارشناس و مترجم زبان ژاپنی بو که گزارشی از سفر خود به ژاپن را ارایه داد و گفت: هنگامی‌که یکی از بزرگ‌ترین زلزله‌های تاریخ ژاپن در منطقه شمال شرق جزیره هونشو به وقوع پیوست جهانیان از تصاویر سونامی بعد از این زلزله بهت زده شدند. سونامی‌ که هزاران کشته و زخمی بر جای گذاشت. 

وی ادامه داد: به عنوان کسی که سال‌هاست از فرهنگ ژاپن می‌آموزد و به عنوان گروه مطالعات ژاپن دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران باید کاری می‌کردیم. بیش از هر چیز یاد زلزله بم افتادم. بعد از زلزله من به عنوان مترجم داوطلب با گروه صلیب سرخ ژاپن در بم همکاری کردم. ظهر یکی از روزها و هنگام صرف نهار در چادر، باران نم نم باریدن گرفت. صدای برخورد قطرات باران به چادر برزنتی بسیار دلنشین بود. آن زمان دکتر کوواتا از صلیب سرخ هایکویی سرود که مضمون آن این بود که حتی در میان این همه خرابی باز هم صدای باران زیباست. مفهومی کاملا امیدبخش داشت. با وجود این‌که سال‌ها از زمان حضور در بم گذشته است اما هنوز هم مفهوم امیدبخش آن هایکو در گوشه‌ای از ذهن من باقی مانده است. هنگامی که می‌اندیشیدم که باید برای مصیبت‌دیدگان زلزله و سونامی توهوکو کاری کرد، یاد آن هایکوی امیدبخش دکتر کوواتا افتادم و این چنین ایده «هایکوی امید» شکل گرفت. 

بعداز خواندن هایکوهایی با مضمون امید تعدادی از آن‌ها را جمع‌آوری، به زبان ژاپنی ترجمه و به شکل کتابچه «هایکوی امید» چاپ کردم. قرار شد کتاب‌ها به ژاپن ارسال شود و تابستان همان سال وقتی عازم سفر دو ماهه به ژاپن برای تحقیق درباره سینمای ژاپن بودم، حدود 750 جلد از کتاب‌ها را همراه خود به این کشور بردم و خوشبختانه توانستم این کتاب‌ها را در دو استان میاگی و ایواته که بیشترین آسیب را دیده بودند، توزیع کنم. 

وقتی سرانجام و به شکل عجیبی قرار شد برای توزیع کتاب هایکوی امید با گذشتن از توچیگی و فوکوشیما به میاگی بروم، به یاد آوردم که این همان راه تنگِ اُکوُ است. چندین سال بعد از باشو در راه تنگِ اُکو با کوله‌باری از کتاب هایکو و با این امید می‌روم که هایکوهای ایرانی بتواند ارمغان امید برای مردمانی باشد که مدتی پیش با یکی از مهلک‌ترین بلایای طبیعت روبه‌رو شده‌اند. در واقع من نه برای دیدن چشم‌انداز زیبای ماتسوشیما که برای رساندن هایکوهای امیدی می‌رفتم که آشنایی ایرانیان با هایکو مدیون باشو و هایکوهایش بود. این مساله برای من بسیار عجیب و بسیار الهام‌بخش بود و باعث شد تا به شکلی نمادین سفرم را از محل کلبه باشو در کناره رودخانه سومیدا شروع کنم، از توچیگی و فوکوشیما بگذرم، به میاگی بروم و انتهای سفر را ماتسوشیما قرار دهم که باشو  زیبایی‌اش را زیبایی زیبارویی خندان، می‌دانست. 

در پایان مراسم مریم دل‌پسند پنج قطعه از رباعیات خیام را به همراه ترجمه ژاپنی آن‌ها خواند و همچنین جام نقره‌ای و هدایایی از طرف موسسه فرهنگی و هنری ملت، بنیاد موقوفات دکتر افشار و دایره المعارف بزرگ اسلامی به دکتر نکندو و ناکا کاگی اهدا شد.

مراسم «شب ایران و ژاپن» با همت مجله فرهنگی و هنری بخارا، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر افشار، موسسه فرهنگی و هنری ملت و انجمن دوستی ایران و ژاپن برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها