دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۲
«تبیین پست‌مدرنیسم»‌ و بررسی دلایل شکست آن در یک کتاب

استیون آر.سی.هیکس در کتاب «تبیین پست‌مدرنیسم»‌ گزارشی از فراز و فرودهای این جریان را ارایه می‌دهد و آن را جریانی ضدروشنگری و شکست‌خورده معرفی می‌کند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، استیون هیکس در این اثر سرچشمه‌های پست‌مدرنیسم را از آرای ژان ژاک روسو و امانوئل کانت تا تحول این اندیشه‌ها در آرای اندیشمندانی نظیر میشل فوکو و ریچارد رورتی دنبال می‌کند و توضیح گیرایی ارایه می‌دهد که چرا پست‌مدرنیسم جدی‌ترین جنبش روشنفکری اواخر قرن بیستم بوده است.

وی همچنین به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد که چرا استدلال‌های شکاکانه و نسبی‌گرایانه چنین قدرتی در جهان روشنفکری دارند؟ چرا این استدلال‌ها در علوم انسانی چنین قدرتی دارند و نه در علوم طبیعی؟ چرا بخش مهمی از جناح چپ سیاسی، همان چپی که از دیرباز مدافع خرد، علم برابری همه و خوش‌بینی بود اکنون به مضامین ضدخرد، ضدعلم، معیارهای دوگانه و بدبینی روی آورده است؟

در واقع این اثر، تاریخ روشنفکری است با گرایشی جدلی و نگاه تازه‌ای به بحث‌هایی می‌اندازد که زیربنای جدال بر سر امور به لحاظ سیاسی درست، تکثر فرهنگی و آینده دموکراسی لیبرال هستند.

هیکس در ابتدای کتابش چیستی پست‌مدرنیسم و پیشگامان آن را بررسی می‌کند. به زعم او میشل فوکو، ژاک دریدا، ژان فرانسوا لیوتار و ریچارد رورتی پیشگامان پست‌مدرنیسم هستند، زیرا آنان سمت و سوی حرکت را مشخص می‌کنند و ابزارهای موثرتری را در اختیار این جریان گذاشتند.

همچنین وی معتقد است پست‌مدرنیسم به لحاظ متافیزیکی ضدواقع‌گراست و بر آن است که سخن گفتن معنادار درباره واقعیتی که وجود مستقل دارد غیرممکن است. پست‌مدرنیسم در عوض نوعی برداشت اجتماعی ـ زبانی و برساخت‌گرایانه از واقعیت را می‌نشاند. به لحاظ شناخت‌شناسی، پست‌مدرنیسم با رد کردن انگاره واقعیتی که وجود مستقل دارد، این امر را انکار می‌کند که خرد یا هر روش دیگری ابزاری برای دست‌یابی به معرفت عینی درباره چنین واقعیتی است.

مدرنیسم همراه با روشنگری شکل گرفت و آن را تایید کرد اما پست‌مدرنیسم کل پروژه روشنگری را رد می‌کند. پست‌مدرنیسم بر آن است که اصول مدرنیستی روشنگری از همان آغاز قابل دفاع نبودند و نمودهای فرهنگی آن‌ها اکنون به اوج انحطاطشان رسیده‌اند. در حالی که جهان مدرن همچنان از خرد، آزادی و پیشرفت سخن می‌گوید، آسیب‌شناسی‌های آن روایت دیگری می‌کند. نقد پست‌مدرن این آسیب‌شناسی‌ها را ناقوس مرگ مدرنیسم معرفی می‌کند. به نظر فوکو عمیق‌ترین لایه‌های فرهنگ غرب نمایان شده‌اند و بار دیگر زیر پایمان به لرزه درآمده‌اند. بر این اساس رورتی می‌گوید اکنون که به نظر می‌رسد هم کار عصر ایمان و هم کار عصر روشنگری از احیا و بازسازی گذشته است وظیفه پست‌مدرن مشخص کردن این امر است که چه باید کرد.

بنیان‌های پست‌مدرنیسم نقطه مقابل بنیان‌های مدرنیسم هستند. به جای واقعیت طبیعی، ضدواقع‌گرایی. به جای تجربه و خرد، ذهنیت‌گرایی اجتماعی ـ زبانی. به جای هویت و خودمختاری فردی، گروه‌گرایی‌های گوناگون نژادی، جنسی و طبقاتی. این تقابل فلسفی فراگیر مضامین پست‌مدرن خاص‌تر را در انواع بحث‌های دانشگاهی و فرهنگی شکل می‌دهد.

نویسنده در بخش دیگری از کتاب که به بررسی حمله ضدروشنگری به خرد اختصاص دارد، کانت و هگل را برخلاف شلایرماخر، کی‌یرکگارد، شوپنهاور و نیچه از قهرمانان خرد به حساب می‌آورد اما بیان می‌کند که با وجود این فرض‌های کانتی و هگلی بودند که جریان‌های خردستیز قرن نوزدهمی را به راه انداختند.

کاری که پست‌مدرن‌ها در نسل بعد از هایدگر انجام دادند کنار گذاشتن بقایای متافیزیک در فلسفه وی همراه با رگه‌هایی از عرفان بود که گاه و بی‌گاه در کار او پیدا می‌شد. هایدگر هنوز با متافیزیک کار می‌کرد و معتقد بود حقیقتی بیرون از اینجا درباره جهان وجود دارد که باید آن را جست‌وجو کنیم یا اجازه بدهیم ما را پیدا کند.

در مقابل، پست‌مدرنیست‌ها ضدوقع‌گرایند و این صورت‌بندی را به دلیل متافیزیکی بودنش رد می‌کنند و در عوض امری که صرفا توصیفی از جریان پدیده‌های تجربی است از نو صورت‌بندی می‌کنند.

فرضیه‌ای که در بخش «اوضاع جمع‌گرایی» این اثر ارایه شده است این فرضیه را دربر دارد که پست‌مدرنیسم واکنشی به بحران ایمان چپ افراطی دانشگاهی است. شناخت‌شناسی پست‌مدرنیسم جهش مومنانه لازم برای تدوام باورمندی به سوسیالیسم را توجیه می‌کند و همین شناخت‌شناسی کاربرد زبان را نه به عنوان ابزاری برای جست‌وجوی حقیقت بلکه به عنوان سلاحی فن بیانی در نبرد مداوم با سرمایه‌داری موجه جلوه می‌دهد.

هیکس پس از تبیین بحران سوسیالیسم و تشبیه انتظار سوسیالیست‌ها برای پیروزی به انتظار برای گودو، راهبرد پست‌مدرن را مطرح می‌کند. وی با طرح مفهوم «پساپست‌مدرنیسم» بیان می‌کند نشان دادن این‌که جنبشی به نیست‌انگاری می‌انجامد بخش مهمی از فهم آن است. همچنین است نشان دادن این‌که چگونه جنبشی شکست‌خورده و نیست‌انگار هنوز می‌تواند خطرناک باشد. دنبال کردن ریشه‌های پست‌مدرنیسم تا روسو، کانت و مارکس توضیح می‌دهد که چگونه تمامی این عناصر در هم تافته‌اند. با این حال شناسایی ریشه‌های پست‌مدرنیسم و پیوند زدن آن‌ها به پیامدهای ناگوار معاصر، پست‌مدرنیسم را ابطال نمی‌کند.

چاپ نخست کتاب «تبیین پست‌مدرنیسم، شک‌گرایی و سوسیالیسم از روسو تا فوکو» با ترجمه حسن پورسفیر با شمارگان هزار و 100 نسخه در 280 صفحه و به بهای 11 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها