ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
«حکومت، حکومت حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ و وضع حکونت او را ما در نظر بگیریم، و کسانی که در حکومت هستند و در دستگاههای دولتی هستند، سیره آن بزرگوار را در نظر بگیرند و ببینند که باید چه بکنند.
البته قدرت این که آن طور کسی عمل بکند، ماها نداریم، کسی ندارد. به طوری که نقل کردند در یکی از چیزهایی که به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشتهاند که: «سر قلمها را نازک بگیرید، سطرها را نزدیک هم بنویسید، از چیزهایی که فایده ندارد، احتراز کنید.» این یک دستوری هست برای همه؛ یعنی، دستوری هست برای کسانی که در بیتالمال دست دارند. این طور حضرت امیر ـ سلامالله علیه ـ در وقت حکومتش دستور میدهد برای صرفهجویی، او مضایقه میکند که در یک صفحه که میشود ده سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود؛ یک قلم که میتواند آن مرکبی که در آن وقت بوده است صرف کند، سرش ریزه باشد تا کم صرف بشود، حرفهای غیراصولی نوشته نشود، که صرفه واقع بشود. باز از ایشان نقل شده است که حساب بیتالمال را میکشیدند، چراغی روشن بود، شمعی روشن بود و کسی آمد با ایشان حرف دیگری میخواست بزند، شمع را خاموش کردند، فرمودند که این مال بیتالمال است، تو میخواهی حرف دیگری بزنی.
صفحه 205 / اقتصاد و سیاست اقتصادی در جمهوری اسلامی/ موسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت/ انتشارات قدر ولایت/ چاپ اول/ سال 1391/ 264 صفحه/ 4500 تومان
نظر شما