به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نگاهي نو به تازهترين موضوعات و احوال اجتماعي اين روزهاي شهر تهران، محورهاي اصلي داستان سليماني را شكل دادهاند.
وي در اين اثر سعي داشته تا ملموسترين مسايل اجتماعي و انساني را از ديدگاه آدمهاي پيرامون نشان دهد؛ ضمن آنكه نقدي بر برخي محافل روشنفكري ادبي نيز بخشي از زواياي نگاه نويسنده در بستر تحولات اجتماعي به نظر ميرسد.
اين رمان به دو بخش «روز آذين» و «روز آزيتا» تقسيم شده است.
بخشي از اين داستان اينگونه نوشته شده است: «منصوره خانم و الميرا كتاب را پخش ميكنند و قيمت پشت جلد را از همه ميگيرند. در همان حال كه كتاب پخش و پولها جمع ميشود، خانم حاجيلو نتيجه قرعهكشي وام صندوق را اعلام ميكند، خانم صدفي و خانم پاشايي برنده قرعهكشي هستند...»
و در صفحه 56 اين كتاب ميخوانيم: «از داخل كيفم رمان به هادس خوش آمديد را درميآورم، براي بار چندم نگاه ميكنم به عكس پشت جلد، زني چادري در خياباني نه چندان آباد راه ميرود. از روزي كه كتاب را ديدهام، ذرهاي ترديد ندارم اين عكس خود خانم سليماني است كه روي جلد كتابش گذاشته. از زير چادر موجي از زندگي بيرون آمده و خيابان را فرا گرفته است. اين با محتواي كتاب كه مرگ و نابودي است، در تعارض است. اولين سوالم از نويسنده همين خواهد بود: چرا اين عكس؟...»
«روز خرگوش ، زمستان امسال (1390)، با شمارگان دو هزار نسخه از سوي نشر چشمه منتشر شده است. اين كتاب 120 صفحه و قيمت آن سه هزار و 200 تومان است.
«پسري كه مرا دوست داشت» نام اثر داستاني پيشين سليماني است كه از سوي نشر ققنوس به چاپ رسيد.
اولين اثر داستاني وي «بازي آخر بانو» نام دارد كه در سال 1384 از سوي نشر ققنوس منتشر شد. اين كتاب برگزيده بخش ويژه جايزه ادبي اصفهان در سال 1385 و تقدير شده جايزه ادبي مهرگان است.
«بازي عروس و داماد» نيز مجموعه داستاني از اين داستاننويس است كه در سال 1386 از سوي نشر چشمه منتشر شد.
رمانهاي «خاله بازي» و «به هادس خوش آمديد» سليماني نيز در سالهاي 1387 و 1388 از سوي نشر ققنوس و چشمه منتشر شدند.
شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۴:۵۸
نظر شما