«كاميار» آدمهاي بامعرفت و لوطي را دوست دارد؛ اما در «اولين روز تابستان» به خاطر اين علاقه و اعتمادش به دوستان به ظاهر بامرام، دچار دردسري ميشود كه ماجرايش خواندني است.
نوجواني است و هزار دردسر! نوجوان از آدمهاي بامعرفت خوشش ميآيد. دلش ميخواهد قوي و لوطي باشد و زير بار زور نرود. آدمهاي را الگوي خودش قرار ميدهد كه فكر ميكند با مرامند، ولي اين الگو گرفتن و علاقهمنديها به همراه بيتجربگي در شناخت آدمها گاهي اوقات كار دست بچهها ميدهد و ظاهر گولزنندهي بعضي آدمها آنها را به راههاي نادرستي ميكشاند.
«اولين روز تابستان» داستان نوجواني به نام «كاميار» است كه فريب چند جوان را ميخورد و ناخواسته و به خاطر ترسي كه از نه گفتن دارد، درگير انجام كاري نادرست ميشود. كاري كه نه تنها وجدانش را آزار ميدهد كه به روابط دوستانهاش آسيب ميزند.
صحنهاي كه در آن «كاميار» متوجه ميشود وارد چه مسير غلطي شده، اينگونه توصيف شده است: يهو ديدم هر سه تاشون ميخ من شدن. بعدش هم حبيب يه كاري كرد كه تا عمر دارم فراموش نميكنم. همون حبيبي كه رو اسمش قسم ميخوردم، يهو با اون دست گندهاش يخهمو گرفت و منو كشيد جلو. نفسم داشت بند مياومد. به يه چشم به هم زدن هم اون يكي دستشو از يه جايي كشيد بيرون. به ارواح خاك بابام تا اونوقت يه همچين چاقويي نديده بودم. تموم يه طرف بدن گندهش دندونه دندونه بود.
«اولين روز تابستان» را انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان براي مخاطبان گروه سني «د» و «هـ» با قيمت 1800 تومان روانهي بازار كتاب كرده است.
«سيامك گلشيري» نويسندهي اين كتاب، سال 1347 در اصفهان متولد شده است. اين نويسنده و مترجم تاكنون 9 رمان و 5 مجموعه داستان منتشر كرده است. او داستانها و رمانهاي زيادي را نيز از زبان آلماني به فارسي برگردانده و تاكنون دوبار موفق به دريافت جايزه و بيش از ده بار نامزد دريافت جوايز ادبي مختلف شده است.
نظر شما