سه‌شنبه ۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۴
سالی که با موشک‌باران تهران شروع شد/ از «روزشمار جنگ ایران و عراق» تا «روند پایان جنگ»

رژیم بعث، در مقطع پایانی جنگ تحمیلی، با حمایت قدرت‌های جهانی به موشک‌هایی مجهز شده بود که بُرد آن‌ها به تهران نیز می‌رسید. دشمن با این موشک‌ها، مناطق مسکونی کشور ما و نیز عزم و اراده و روحیه مردم ما را هدف می‌گرفت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ عید سال 1367 با حملات موشکی بعثی‌ها به تهران شروع شد. دشمن از چندی قبل نیز شهرهای ما را با موشک‌هایش هدف می‌گرفت و این حملات را به قصد درهم‌شکستن روحیه و مقاومت مردم ما، در نخستین روزهای سال 1367 نیز ادامه داد. طبق اطلاعات کتاب «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق» تعداد حملات موشکی آنان از 8 حمله در سال 1365 به 68 حمله در سال 1366 رسید و این حملات در سال پایانی جنگ، یعنی سال 1367 نیز ادامه یافت.
 
روند موشک‌باران ادامه داشت، اما تفاوتی هم دیده می‌شد و این تفاوت این بود که حملات موشکی بعثی‌ها به مناطق مسکونی کشور ما در مقطع پایانی جنگ، هم دقیق‌تر شده بود و هم شدیدتر. تعداد شهدا و مجروحان این حملات نیز بیشتر شد و سایه ناامنی، که تا پیش از آن فقط روی شهرهای مرزی یا نزدیک به مرز سنگینی می‌کرد، به شهرهای مرکزی ایران نیز رسید. حتی دشمن موفق شد که تهران را هم هدف بگیرد.
 
به روایت یکی از اهالی محله سیزده آبان، بعد از حمله «مردم از خانه‌ها بیرون ریخته بودند و همه جا پر از دود و خاکستر بود. اگر می‌خواهی دقیق بفهمی چطور بود باید بگویم مثل وقتی که زلزله می‌آید.» روزهای بسیار سختی بود.«کوچه‌ها را پابرهنه می‌دویدم تا زودتر خانه یا زمینی را که موشک خورده بود پیدا کنم و برای دوستانم در مدرسه تعریف کنم. یکی خورده بود پشت بازار روز و زمین اندازه نصف این پارک فرو رفته بود، خیلی ترسناک بود. ای کاش نمی‌رفتم و نمی‌دیدم، الان که یادم می‌آید دیوانه می‌شوم.» شاهد دیگری که آن روزها را به یاد داشت می‌گفت «روزهای سختی بود یادم هست وقتی صدای آژیر می‌آمد از چراغ تا سیگار را خاموش می‌کردیم و می‌خوردیم به در و دیوار تا راهی پیدا کنیم. خدا دیگر آن روزها را نیاورد.»
 
خود بعثی‌ها دانش و توان تولید چنین موشک‌هایی را نداشتند و این تسلیحات را از شوروی می‌خریدند. آن زمان وزارت خارجه ایران به شوروی معترض شد و رایزنی‌هایی را برای توقف فروش موشک به رژیم بعث شروع کرد. در مسیر این رایزنی‌ها بود که مقامات شوروی به صراحت به ما گفتند به یک شرط، روند تجهیز صدام به موشک‌های دوربُرد را متوقف می‌کنند و آن شرط هم این است که ایران نیز به پشتیبانی از مجاهدان افغان پایان دهد و کاری به آنچه شوروی در افغانستان می‌کند نداشته باشد. علی‌اکبر ولایتی که آن زمان وزیر خارجه کشور ما بود، تعریف می‌کند که «در اوج بمباران‌های عراق به قائم‌مقام وزیر خارجه شوروی گفتم چرا به عراقی‌ها موشک می‌دهید؟ گفت شما دست از حمایت مجاهدین افغانی بردارید تا ما هم موشک ندهیم. معامله خوبی نیست؟»
 
قصه موشک‌ها و کتاب‌ها، قصه پایان جنگ تحمیلی
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در دومین جلد از پنجاه و سومین کتاب «روزشمار جنگ ایران و عراق» به موضوع موشک‌باران تهران و شهرهای بزرگ دیگر ایران می‌پردازد و این موضوع را از جنبه‌های مختلف - از لابه‌لای مرور حوادث و بازخوانی اظهارنظرها - بررسی می‌کند. این کتاب به کوشش حسین اردستانی و یدالله ایزدی مدون شده و با عنوان «موشک‌باران تهران، تدارک عملیات در حلبچه (والفجر 10)» به چاپ رسیده است. البته ناگفته نماند که این کتاب تا روز 22 اسفند سال 1366 پیش می‌رود و اطلاعات آن، در پنجاه و چهارمین کتاب از مجموعه روزشمار، که با عنوان «عملیات والفجر 10، بمباران شیمیایی حلبچه، فشار جهانی به ایران برای پذیرش قطعنامه 598» منتشر شده است تکمیل می‌شود.
 
 
اما بالاتر اشاره شد که رژیم بعث توان موشکی چندانی نداشت و از این‌رو، حملات موشکی‌اش به شهرهای مرکزی ما و هدف گرفتن مناطق مسکونی، جز با حمایت مستقیم و آشکار قدرت‌های جهانی ممکن نمی‌شد. رژیم بعث جز در همان هفته‌های نخست جنگ – جنگی که خودش آن را آغاز کرده بود – همیشه در لاک دفاعی گرفتار بود و برای بقا و نجات از شکست و سقوط دست‌وپا می‌زد، و قدرت‌های جهانی هم که نمی‌خواستند ایران برنده جنگ باشد، پشت سر این رژیم ایستاده بودند. هدف آن اتحاد شوم این بود که ایران را، به هر قیمتی که شده است مهار کنند و جنگ را بدون نتیجه قطعی و بدون اعلام طرف متجاوز به پایان برسانند.
 
در مواجهه با این فشارها، جمهوری اسلامی به تحقق خواسته‌های مشروع و منطقی خود مصمم بود و شرط پذیرش آتش‌بس را اعلام طرف متجاوز اعلام می‌کرد. از این حیث، بحث موشک‌باران شهرهای ایران به بحث روند پایان جنگ پیوند می‌خورد و فصلی از فصول پایانی دفاع مقدس به شمار می‌رود. پس حتماً کتاب «روند پایان جنگ» کاری از محمد درودیان (انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) دربردارنده پاسخ بسیاری از پرسش‌هایی است که حول موضوع شکل گرفته است. این کتاب، چهارمین جلد از مجموعه «نقد و بررسی جنگ ایران و عراق» محسوب می‌شود.
 
همچنین، درباره تنگناهای شوروی در افغانستان - که یورش یک ابرقدرت به یک کشور اسلامی بود - و فرجام آن تجاوز پرهزینه و چگونگی پایان جنگ، کتاب «انقلاب‌های 1989» نوشته ویکتور شبشتین، (ترجمه بیژن اشتری، نشر ثالث) کتاب راهگشا و بسیار مفیدی به نظر می‌رسد. این کتاب، روایتی از سقوط شوروی و فروپاشی بلوک شرق است و در آن مسائلی مختلفی، از جمله اینکه جنگ افغانستان چرا شروع شد و در چه شرایطی به پایان رسید و شوروی چه ادعاهایی داشت و چه تدابیری برای نجات از آن باتلاق به کار گرفت، به خوبی تشریح می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها