شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۲
ناشران از تغییر می‌ترسند!/هوش مصنوعی ابزاری نوین در ترویج کتابخوانی

کارشناسان در میزگرد «بررسی نقش هوش مصنوعی و فناوری‌های نوظهور در صنعت چاپ و نشر» تاکید کردند، هرچند نشانه‌هایی از اعتماد ناشران ایرانی به فناوری‌‌های نوین دیده می‌شود اما هنوز ساختاری برای آشنایی ناشران با این دنیا شکل نگرفته است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین دستاوردهای دنیای فناوری، از 380 سال پیش از میلاد مسیح تا‌کنون، نقش پررنگی در زندگی و تفکرات بشر ایفا کرده است. فلاسفه باستان به این می‌اندیشیدند که موجودات هوشمند با قابلیت تفکر و هوشمندی، به نوعی وجود دارند یا می‌تواند وجود داشته باشند و انسان امروزی هم در تلاش است تا با کاربردی کردن هرچه بیشتر آنچه که امروزه به آن هوش مصنوعی می‌گوییم، زندگی بشر را به سمت هوشمندشدن و ماشینی‌شدن سوق دهد.

هوش مصنوعی از سال 1900میلادی به سرعت رشد کرد به طوری‌که اکنون وسعت کاربرد آن در صنایع مختلف، قابل مشاهده است. صنعت چاپ و نشر نیز از ورود فناوری و به‌خصوص فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، مستثنی نبوده و با به کارگیری کاربردهایی خاص در این صنعت، پیشرفت و شکوفایی ویژه‌ای را به همراه داشته است. به همین منظور خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در نشستی که با حضور علی مدنی، مدیر محصول فیدیبو، سعید سکاکی، مدیر محصول طاقچه و محمدرضا قدمنان، مدیرعامل شرکت دانش بنیان آرمان رایان شریف برگزار شد، به بررسی نقش هوش مصنوعی و فناوری‌های نوظهور در صنعت چاپ و نشر، کاربردها و چالش‌های پیش رو در این حوزه پرداخت.

دهه‌‌های اخیر ورود فناوری‌های نوین به دنیای نشر با چه فرازو‌فرود‌هایی همراه بود؟ 
مدنی: صنعت نشر طی دهه‌های اخیر با ورود فناوری‌های مختلف متحول شده که «دیجیتال کردن کتاب» و فروش «کتاب دیجیتالی» از مصادیق آن است. در ایران نیز آغاز فعالیت پلتفرم‌های فروش کتاب را می‌توان از نمونه‌های تاثیر‌پذیری فعالان این صنعت از فناوری دانست. دشواری جلب اعتماد ناشران برای تبدیل کتاب کاغذی به دیجیتال، اصل پیچیدگی این صنعت را نشان می‌دهد. آشنایی اندک ناشران درباره فناوری‌های نوین موجب شده، جلب ناشران دشوار شود. هرچند تعداد قابل توجهی از ناشران، با فروش در فضای مجازی تجربه قابل توجهی را کسب کردند اما همچنان این بازار ظرفیت زیادی برای حضور ناشران دارد؛ به‌عنوان مثال در‌حالی‌‌که فیدیبو، با بیش از 2000 ناشر همکاری می‌کند، می‌دانیم ناشران فعال ـ که کتاب کاغذی منتشر می‌کنند ـ بیشتر از این تعداد است. بسیاری از بازیگران فعال نشر از تولید کتاب الکترونیک آغاز کردند و به‌مرور زمان، محصولات بیشتری مثل کتاب‌های صوتی، مجلات و کتاب‌هایی با انواع مختلف به این بازار اضافه شد. مهم‌ترین مزیت بهره‌مندی از فناوری در حوزه نشر، عرضه ارزان‌تر و دسترس‌پذیری آسان‌تر کتاب برای کاربران است؛ علاوه‌براین حفظ محیط زیست به‌واسطه قطع نشدن درختان از دیگر مزیت‌های بهره‌مندی از فناوری در حوزه تولید کتاب است. می‌دانیم کاغذ به‌عنوان ماده اولیه تولید کتاب، گران است، بنابراین دیجیتال شدن کتاب به تعدیل قیمت این کالای فرهنگی کمک قابل توجهی می‌کند. در مجموع دیجیتال شدن کتاب برای کاربر، محیط زیست، ناشر و همه ذی‌نفعان این حوزه، مزیت است.  
 
از نبود شفافیت به‌عنوان مانع اصلی پیوستن ناشران بیشتر به دنیای دیجیتال گفتید؛ این مشکل در کجا ریشه دارد؟  
مدنی: مهم‌ترین عاملی که مانع شفافیت می‌شود، ناشناخته بودن بازار فناوری‌های جدید است. با ورود هر فناوری از‌جمله هوش مصنوعی به دنیای کسب‌و‌کار‌، تغییرات اساسی در فرآیند‌ها ایجاد می‌شود که مردم را با خودش همراه می‌کند. بسیاری از صاحبان کسب‌و‌کار‌ها که بر استفاده از روش‌های سنتی تاکید دارند، با توجه به اینکه شناختی از فناوری ندارند، دربرابر توسعه فناوری مقاومت می‌کنند. با همه این تفاسیر، به نظر می‌رسد مزایای فناوری، موجب شده تا ناشران به بهر‌ه‌مندی از فناوری رو آورند. آشنایی با مزیت‌‌های فناوری، نتیجه بهره‌مندی از فناوری را برای ناشران شفاف می‌کند. متاسفانه ساختاری برای آشنایی ناشران با فناوری‌های نوین وجود ندارد تا به دیجیتال شدن هدایت کند؛ بنابراین مقاومت‌ برای استفاده از فناوری شکل می‌گیرد؛ البته در حال گذر این دوران هستیم. 
 
اکوسیستم نشر ایران در پذیرش فناوری‌های جدید چه رویکرد، واکنش و بازخوردی را از خود نشان داده است؟
سکاکی: مقاومت اکوسیستم نشر، در استفاده از فناوری‌‌های نوین شدید‌تر است. عملکرد ناشران برای دیجیتال شدن کتاب و کسب درآمد از این بازار، نشان از مقاومت آن‌ها دارد. به‌نظر می‌‌رسد مقاومت ناشی از تردید، شک، ترس از تغییر و ناامنی است. باید شواهد کافی برای ناشران و مالکان محتوا  ارائه کرد تا به سمت استفاده از فناوری  قدم بردارند؛ البته تا حدودی می‌توان به آن‌ها حق داد. در شرایطی که زیرساخت‌های مالکیت محتوا، تامین‌کننده و اطمینان‌بخش نیست و همه مزیت ناشر، همان محتوای در اختیار است، نمی‌توان انتظار داشت هرآنچه دارد را به راحتی در اختیار فناوری قرار دهد؛ درحالی‌که فناوری هنوز کارآمدی خود را به نحو اطمینان‌بخشی اثبات نکرده است! مثلا یکی از نشرهای بزرگ کشور که سهم قابل توجهی از بازار دارد، بعد از 10 سال نسبت به تاثیر مثبت فناوری مطمئن شده است. به‌طور طبیعی پلتفرم‌ها نیز برای جلب اعتماد ناشران، موانع متعددی دارند. پلتفرم برای توسعه کار خود نیازمند سرمایه‌گذاری است؛ سرمایه‌گذاری نیز به توجیه اقتصادی نیاز دارد. وقتی نتوانیم مالک محتوا را همراه کنیم، فرآیند زمان‌بر می‌شود؛ در مجموع، به‌نظر می‌رسد، سرعت رشد فناوری از سرعت رشد بازار و تغییر رفتار صاحبان کسب و کار بیشتر است؛ به‌عبارت دیگر شاید قبل از تغییر رفتار کاربران و ناشران، فناوری منقضی شود. مجموع مشاهدات و روندهایی استخراج شده از  داده‌ها، فکر می‌کنم کُند بودن ناشران در همراهی و ورود به بازار کتاب دیجیتال، سرعت رشد بازار دیجیتال را به‌طور جدی متاثر کرده است؛ به‌ویژه اینکه مقایسه نشان می‌دهد، حدود ۱۰ درصد کتاب‌های دیجیتال‌ شده، صوتی هستند؛ درحالی‌که درآمد سالانه آن‌ها، ۴ تا ۵ برابر رشد دارد و تا یک‌سوم ارزش ریالی بازار کتاب دیجیتال را به خود اختصاص داده‌اند. به‌نظر می‌رسد این جایگاه به خاطر تمایل و توجه بیشتر ناشران صوتی است.

 کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت چاپ و نشر چیست و چطور می‌توان از این فناوری بهینه استفاده کرد؟
قدمنان: هوش مصنوعی زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که شرایط لازم از‌جمله دیجیتال شدن فرآیندها و کسب و کار فراهم شود. تا چند سال گذشته در صنعت نشر، «دیجیتال شدن» چندان مطرح نبود و ورود هوش مصنوعی به این حوزه یک فانتزی به حساب می‌آمد؛ اما با الکترونیکی شدن فرآیندهای توزیع و نظارت و دیجیتالی شدن فرآیندهای چاپی، ورود هوش مصنوعی دور از انتظار نبود. چنانکه امکان مطالعه کتاب در موبایل، لپ‌تاپ، حتی دستگاه‌هایی کتاب‌خوان، نقش هوش مصنوعی و خلق ارزشی که برای صاحبان کسب و کار ازجمله ناشران و طراحان نرم‌افزار‌ قابل مشاهده است. اما باید به این سوال پاسخ داد که دقیقا هوش مصنوعی در چه حوزه‌هایی خلق ارزش می‌کند؟ این حوزه‌ها شامل سه دسته‌اند؛ نخست در حوزه تولید؛ به این معنا که در روند تولید محتوا که پیش‌تر سنتی و با صرف زمان انجام می‌شد، با کمک هوش مصنوعی بهینه‌، سریع‌تر و با صرف هزینه کمتر محقق می‌شود؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به برنامه ویراستاری اشاره کرد که به زبان فارسی غلط‌های املایی را خیلی سریع نشان می‌دهد، یا  تبدیل عکس‌نوشته به متن و یا فناوری تبدیل گفتار به متن. دوم؛  کاربرد هوش مصنوع در نظارت است. نظارت یکی از دغدغه‌هایی است که در جلب  اعتماد ناشران بسیار موثر است. رعایت حق رایت و نظارت برای پیشگیری از کپی‌کاری با استفاده از هوش مصنوعی به راحتی قابل شناسایی است. در انبوهی از اطلاعات می‌توان بررسی کرد که کتاب منتشر شده آیا اصل است یا نسخه کپی شده؟ این کاربرد در زمینه کشف تقلب بسیار موثر است. در ایران از این فناوری به‌ویژه در بررسی پایان‌نامه‌ها استفاده شده است و قطعا در حوزه نشر نیز قابل اجرا است.
 
سومین کاربرد هوش مصنوعی در بحث ترویج کتابخوانی است که بسیارقابل توجه محسوب می‌شود. سیستم‌های پیشنهاددهنده از‌جمله نتیجه هوش مصنوعی در ترویج کتابخوانی است. نتیجه تحقیقات نشان می‌دهد، 70درصد بازدیدها از طریق سیستم‌های پیشنهاددهنده انجام می‌شود؛ مثل پیشنهاد فیلم یا کتاب. استفاده از هوش مصنوعی موجب شد، 150 درصد بازدید یکی از خبرگزاری‌های داخلی افزایش پیدا کند؛ چراکه با کمک فناوری، محتوای مورد علاقه کاربر به او پیشنهاد داده شد. با این کار، محتواهایی که قبلا بازدید چندانی نداشتند و به اصطلاح خاک می‌خوردند، دیده شوند. این شیوه در ترویج  کتابخوانی نیز کاربرد دارد. به‌عنوان مثال ممکن است در کتابخانه یک برنامه(اپ) بالغ بر چند 10 هزار کتاب موجود باشد که برای کاربر آشنا نیستند؛ اگر پیشنهاددهنده قدرتمندی در این برنامه کتابخوانی موجود باشد، امکان معرفی بسیاری از کتاب‌های ناشناخته‌ای و البته مورد پسند کاربر را به او پیشنهاد دهد. یعنی ترویج کتابخوانی. حتی با هوش مصنوعی می‌توان یک گام جلوتر رفت و چکیده‌خوانی را مطرح کرد. به دلیل کاربران قابل‌توجه شبکه‌های اجتماعی، چکیده‌خوانی در جامعه بسیار رایج است. برای کاربری که حوصله مطالعه کتاب 300 صفحه‌ای را ندارد، هوش مصنوعی قطعات جذاب برای کاربر را انتخاب می‌کند و به او پیشنهاد می‌دهد که به‌معنای ترغیب مخاطب به کتابخوانی است.  
 

               
سیستم پیشنهاددهنده روش‌های مختلفی دارد؛ مانند «آنالیز رفتار کاربر»؛ به‌عبارت دیگر تاریخچه 6‌ماهه و یا یک‌ساله داده‌هایی مانند کتاب، فیلم و یا خبر‌هایی که کاربر به خواندن و دیدن آن‌ها علاقه‌مند بوده را بررسی می‌کند؛ در گام دوم رفتار کاربر را شباهت‌سنجی می‌کند و الگوهایی را برای ارائه پیشنهاد می‌سازد. حتی کتاب‌هایی که احتمالا کاربر آن‌ها را دوست خواهد داشت و در دایره مطالعه گذشته او نبوده، نیز پیشنهاد داده می‌شود؛ همچنین از ترندها(کتاب‌هایی که در بازه زمانی معروف می‌شوند) نیز استفاده می‌شود. حتی الگوهایی برای پیش‌بینی ترندشدن یک خبر یا کتاب هم ارائه می‌دهد. مثلا پیش‌بینی می‌کند که یک کتاب ظرف یک‌ یا 3 ماه آینده خیلی معروف می‌شود؛‌به‌عبارت دیگر براساس الگوی رفتاری کاربران، شباهت محتوایی و ترندها، کتاب مورد علاقه‌ هر فرد را به او پیشنهاد می‌دهد. براساس این الگو 70درصد بازدید کاربران افزایش پیدا می‌کند. 

از سیستم پیشنهاد‌دهنده در فیدیبو هم استفاده می‌شود؟ درباره ترندهای فناوری و کاربردهای هوش مصنوعی که برندهای برتر در دنیا پیاده شده، توضیح دهید.
مدنی: بله، در فیدیبو از سرویس پیشنهاددهنده در دو قسمت استفاده می‌شود؛ یکی در صفحه اصلی همچنین در صفحات نمایش‌دهنده جزئیات کتاب. این سیستم براساس تحلیل رفتار کاربر و رفتار اخیرش، ـ که  هرکدام از این‌ها ضرایبی دارند ـ فعال است. مدل‌های مختلف را آزمون کردیم و برای هر سناریو، اسم‌های جالبی از شخصیت‌های فیلم مورد علاقه‌مان را تعیین کردیم. همه عواملی که آقای قدمنان گفتند، بر پیشنهاد به کاربر تاثیرگذار باشد. اصولا این پیشنهادها براساس مولفه‌های مهم و مورد علاقه کاربر است. البته گاهی فراتر می‌رود و با هدف گسترش علایق فرد، یک سری پیشنهاد خارج از دایره علاق‌مندی‌ها که پیش‌بینی می‌کنیم مورد توجه کاربر قرار می‌گیرد، ارائه می‌دهیم. این امر کاملا حساس و حساب شده است. اگر مثلا به فناوری علاقه دارید، احتمالا به یک حوزه شبیه فناوری نیز علاقه‌مند خواهید بود؛‌بنابراین علاقه کاربر را گسترش می‌دهیم و کاربر را عملا با خودمان همراه می‌کنیم. براساس آمار کتاب‌های به فروش رسیده، نرخ کاربران، الگوی رفتاری کاربران در یک‌سال گذشته و همچنین استفاده از کتاب‌های پُرفروش بازار، اطلاعات قابل توجهی برای این پیش‌بینی و پیشنهاد به کاربر را در اختیار داریم. استفاده از این سیستم، موجب می‌شود، همراهی کاربر با ثبات‌تر باشد. در ابتدا سیستم پیشنهاددهنده مبتنی بر هوش مصنوعی را در انتهای صفحه قرار داده بودیم و اطلاعی از نتیجه آن نداشتیم؛ اما اکنون این سیستم پس از بنر اصلی قرار دارد و بازخورد قابل توجهی داشته است؛‌به‌عبارت دیگر این نخستین قدم جدی در استفاده از فناوری هوش مصنوعی در فیدیبو بود؛ البته که این حوزه بسیار گسترده است و می‌توان کارهای بیشتری انجام داد. 
 
با توجه به اینکه با حوزه محتوا سرو کار داریم، به‌اصطلاح دست خیلی باز و انتظار کاربرها زیاد است؛ البته باید یادآور شد که بازیگران فعال در این عرصه، پایه خدمات خوبی در ارائه و توضیح کتاب، کتابخانه و دسته‌بندی دارند که کاربر می‌تواند از آن استفاده کند. اما بیش از این چه چیز به کاربر می‌توان داد؟  اینجاست که هوش مصنوعی به کمک می‌آید. تقسیم‌بندی که آقای قدمنان در بیان کاربرد هوش مصنوعی در صنعت چاپ و نشر داشته‌اند را تصدیق و مواردی را اضافه می‌کنم؛ به نظر می‌رسد هوش مصنوعی در چهار حوزه می‌تواند به صنعت چاپ کمک کند. تولید، بازاریابی، تحلیل و مدیریت است. در اجرای یکی پروژه‌های سال پیش، سعی کردیم مقداری از فرآیند تولید کتاب‌های الکترونیک( Epup book) را سرعت ببخشیم. همان‌طور که می‌دانید، کتاب‌های چاپی و لایه باز هنگامی که می‌خواهند تبدیل به کتاب قابل خوانش در اپلیکیشن‌های کتاب‌خوان شوند، باید تبدیل به فرمت Epup شوند که یک فرآیند تولید دارد. فرآیندی هزینه‌بر و زمان‌بر که نیازمند اپراتور است و در نهایت صفی از کتاب برای تولید ایجاد می‌شود. در تلاشیم این فرآیند را با استفاده از فناوری خاص، سرعت ببخشیم. در این حوزه هم موفق بودیم و توانستیم سال گذشته سرعت فرآیند تولیدمان را افزایش دهیم که به معنای 2.5 برابرشدن ظرفیت تولید در ماه و به معنای نتیجه سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری هوش مصنوعی است؛ البته شاید این نگرانی وجود داشته باشد که سرمایه‌گذاری ممکن است به ضرر نیروی انسانی باشد؛ با این تحلیل مخالفم. اتفاقا در این شرایط، نیروی انسانی کار ارزشمندتر و هدفمندتری انجام خواهد داد؛ چراکه نیروی انسانی کاری انجام می‌دهد که سیستم انجام نمی‌دهد. موضوع بعدی ریسک سرمایه‌گذاری بالا است. با توجه به اینکه هوش مصنوعی دیربازده و نیازمند تحقیق، توسعه، نوآوری و سرمایه‌گذاری بالا است، خطرپذیری بالایی هم دارد.

در امریکا مطالعه‌ای انجام شده که نشان می‌دهد 80 درصد ناشران بزرگ و 40 درصد ناشران کوچک تمایل دارند در حوزه هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کنند؛ بنابراین شرکت‌های بزرگ با کاربران زیاد و فروش بالا، برای توسعه کار خود به سرمایه‌گذاری در این حوزه توجه دارند. خلاصه‌سازی و یا تبدیل صوت به متن، همچنین تبدیل متن به‌ صوت از دیگر کاربردها است که برای کاربران بسیار جذاب است. فرض کنید با تعداد زیادی پادکست دارید، یا همین میزگردی که برگزار شده، به راحتی تبدیل به متن شود و حتی آن را به‌طور کامل، ویرایش، عناوین و تیتر را مشخص و آن را تبدیل به یک مقاله کند. این فرآیند در دنیا درحال شکل‌گیری است؛ یک پادکست 8 دقیقه‌ای در آمریکا کاملا با هوش مصنوعی ساخته شده است و از موزیک تا متنی که تولید و بیان می‌شود، همه کار هوش مصنوعی است. یک شرکت تحلیل داده‌های بورسی براساس داده‌های روزانه، با استفاده از هوش مصنوعی و خودکار، روزانه مقاله تولید می‌کند و درباره  مباحثی مانند شاخص بورس و میزان خرید، اطلاعات می‌دهد. براساس همین روش سالیانه 800 پُست تولید کرده که در بالابردن بازدید سایت بسیار موثر بوده است.
 
او سی آر (OCR) (مخفف Optical character recognition) یا همان تبدیل عکس به متن که به آن اشاره شد و خلاصه‌سازی کتاب، کاربردهای بسیار جذابی است. Audible یکی از اپلیکیشن‌های  معروف در حوزه کتاب صوتی است؛ blinkist هم خلاصه کتاب‌ها را به صورت متنی انجام می‌دهد. در حقیقت این‌ها سایت‌ها و برنامه‌هایی هستند که ترند بازاراند و  اختصاصی خلاصه‌سازی کتاب را انجام می‌دهند؛ بنابراین دنیا به سمتی در حال پیشروی است که وقتی از نرم‌افزارهایی مانند گوگل‌پلی استفاده می‌کنیم، حضور هوش مصنوعی را احساس می‌کنیم. اگر دقت داشته باشید، هیچ‌گاه google play دو کاربر، شبیه یکدیگر نیست نشان‌دهنده شخصی‌سازی است. اگر برای همه فروشگاه‌ها ممکن بود به ازای هر سلیقه‌ یک ویترین خاص نصب کنند، فروش بالاتری داشتند؛ کاری که سایت‌هایی مانند amazoon انجام می‌دهد.

از کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت چاپ و نشر بگویید و اینکه ایران در زمینه بهره‌مندی از هوش مصنوعی در دنیا چه جایگاهی دارد؟
سکاکی: کاربردهای هوش مصنوعی در بازار تولید و عرضه محتوا، تقریبا در همه حلقه‌های زنجیره‌ ارزش، نمونه‌هایی کم‌‌وبیش تجاری‌شده یا آزمایشگاهی است. فکر می‌کنم بارزترین و بیشترین کاربرد مدل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در بازار کتاب ایران در سیستم‌های پیشنهاددهنده (Recommendation Systems) قابل ردیابی است. ایران نیز در زمینه فناوری‌های هوش مصنوعی در بازار کتاب و در محدوده‌ سیستم‌های توصیه‌گر، از نظر فناوری و اثربخشی، فاصله‌ قابل توجهی با دنیا دارد؛ به‌عبارت دیگر، در سیستم‌های توصیه‌گر، گستره و عمق هوشمندی مدل‌ها در دنیا متفاوت است؛ مثلا در بازار کتاب، ممکن است کتاب «راه باریک آزادی» را به مخاطب پیشنهاد شود؛ اینکه با چه مجموعه شواهدی این کتاب را به آن مخاطب پیشنهاد شود، یک بحث و اینکه چگونه پیشنهاد به او ارائه شود، بحث دیگری است. هرکدام از این مباحث متاثر از سطح و عمق فناوری است. ممکن است یک سیستم توصیه‌گر، صرفا به دلیل اینکه آخرین کتابی که مخاطب خریداری کرده «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» بوده است درحالی‌که ممکن است مدل دیگری برای این پیشنهاد وجود داشته باشد. یک مدل می‌تواند فضای رسانه‌ای و خبری فعلی را معیار قرار دهد، آخرین جست‌وجوهای مخاطب را معیار قرار دهد، آخرین عباراتی را که علامت‌گذاری کرده فهم کند و ... تا در برآیندی از این مشخصات و اطلاعات بیشتر، سعی در ارائه‌ پیشنهادی موثرتر کند. حالا اینکه کتاب «راه باریک آزادی» را چطور به مخاطب پیشنهاد کند نیز می‌تواند سطح اثربخشی متفاوتی داشته باشد. ممکن است مدل در سطحی اثربخش‌تر، یک پاراگراف از کتاب «راه باریک آزادی» را که به احتمال زیاد حدس می‌زند برای کاربر جالب توجه است، هوشمندانه انتخاب کند و پیش روی مخاطب بگذارد و به مطالعه‌ کل کتاب دعوت کند.

فهم محتوا، زبان و استفاده از آن در سیستم‌های توصیه‌گر در دنیا، پیشرفته است؛ مثلا سرویس Talk to book گوگل یا سرویس WhichBook این خدمات را ارائه می‌دهند. به‌ویژه مدل‌های زبانی در زبان انگلیسی به مراتب پیشرفته‌تر و موثرتر از عملکرد مدل‌های مشابه برای زبان فارسی‌اند. فاصله‌ با فناوری‌های روزآمد دنیا، از منظر کاربرد مدل‌های زبانی، قابل توجه است؛ حتی در همین سیستم‌های توصیه‌گر که پیشرفته‌ترین جبهه‌ کاربرد هوش مصنوعی در بازار کتاب است. در واقع تا زمانی میزان پیشرفت کسب‌وکارها در استفاده از هوش مصنوعی ادامه خواهد یافت که بازده مالی داشته باشد؛ بنابراین نمی‌توان مساله‌ فاصله‌ کاربرد فناوری هوش‌مصنوعی در بازار کتاب ایران با دنیا را بدون ملاحظه‌ میزان سرمایه‌گذاری انجام شده، وضع خود بازار کتاب در ایران و متعاقبا توان سرمایه‌گذاری نهادهای فناور در این امر تحلیل کرد. سال 1395 سیستم پیشنهاددهنده طاقچه شکل گرفت. دو سال گذشته نیز طی آزمایش‌هایی که انجام دادیم، عملکرد این سیستم را بهبود دادیم که به موثرترین مجرای فروش کتاب در طاقچه تبدیل شده است. حدود ۳۰ درصد فروش کتاب طاقچه از مسیر پیشنهادهای سیستم توصیه‌گر محقق می‌شود.

کاربردی کردن هر فناوری و ورود آن به کسب و کار، چه چالش‌هایی به همراه دارد، چالش‌های کاربردی کردن هوش مصنوعی و چالش‌های پیش روی این صنعت در رسیدن به تراز جهانی فناوری‌های حوزه نشر چه بوده است؟
مدنی: از چند بُعد می‌توان به چالش‌های کاربردی کردن هوش مصنوعی نگاه کرد و آن را بررسی کرد. در ابتدا محصولی که از این فناوری استفاده می‌کند، باید بازده داشته باشد، زیرا گاهی کمّی‌کردن این تأثیرگذاری کار سختی است. به‌عنوان مثال اینکه آقای سکاکی می‌گویند 30 درصد بازدهی داشتند، واقعا کار کردند تا به این عدد رسیدند. اما بعضی محصولات مثل تبدیل صوت به متن(TTS)، نمی‌توان عدد دقیقی را برای میزان تاثیرگذاری آن بر فروش اعلام کرد؛ به‌عبارت دیگر کمّی کردن این تاثیرگذاری، کار سختی است. می‌دانیم عرضه این محصول، کار خوبی است اما میزان این خوب بودن مشخص نیست و وقتی نتوان اندازه‌گیری کرد، به سختی هم می‌توان سرمایه‌گذاری کرد؛ بنابراین این کار ریسک را افزایش می‌دهد. باید در نظر داشته باشیم، برای این کار باید در شرایط خوبی قرار داشته باشیم. علت اینکه در ایران برای استفاده از هوش مصنوعی کمی عقب هستیم، این است که محصولات آنگونه که باید پخته نیستند؛ هنوز در فرآیندهای اصلی لنگ می‌زنند و ثبات در تجارت اصلی وجود ندارد؛ بنابراین سرمایه‌گذاری بلندمدت، خطرپذیری بالایی دارد. اغلب محصولات هوش مصنوعی‌ دیربازده هستند هرچند حس خوبی به کاربر منتقل می‌کند که در طولانی‌مدت وفاداری می‌آورد اما دیربازده است. در واقع ریسک بالا و پختگی اندک، اقبال کم را نیز به همراه دارد. چالش‌ دیگر، نرسیدن به نقطه مشترک از ناحیه شرکت‌هایی تولید‌کننده  و شرکت‌های مصرف‌کننده است. هر دو  به دنبال رسیدن به یک نتیجه و نقطه مشترک هستند تا از این همکاری سود ببرند اما با توجه به اینکه حوزه جدیدی است، برای عموم تعریف نشده و  تجربه زیادی وجود ندارد. رسیدن به هدف مشترک کار سختی است؛ هممچنین تازگی حوزه، ناشناخته بودن صاحبان کسب و کار‌ها نسبت به هوش مصنوعی و یا نا‌آشنایی افرادی که با سرویس هوش مصنوعی کار می‌کنند نسبت به کسب و کار‌ها از دیگر چالش‌های موجود برای استفاده از این سرویس است؛ بنابراین نوع آگاهی باید شکل گیرد و تعامل و گفت‌وگو بین شرکت‌ها افزایش یابد تا شاهد افزایش توجه به هوش مصنوعی در  چاپ و نشر باشیم. البته  طی دو سال آینده، همگی به اجبار باید این مسیر را طی کنند؛ بنابراین  قطعا شاهد تحولاتی در حوزه چاپ و نشر خواهیم بود. معدود شرکت‌های فعال در این عرصه در تلاش هستند، برای کاربران خود ارزش افزوده ایجاد کنند.

 ایران در زمینه بهره‌مندی از هوش مصنوعی در چه جایگاهی قرار دارد و برای پیشرفت چه باید کرد؟
قدمنان: هوش مصنوعی دارای دو وجه است؛ یک وجه آن در حوزه تحقیقاتی و آرندی شرکت‌ها است. بیشتر محصولات هوش مصنوعی در یک نمونه کوچک ساخته شده است و عملا تنها محصولاتی مانند سرویس‌های تبدیل صوت به متن را می‌بینیم. البته در ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا از بُعد دانشی و مهارتی برای استفاده از هوش مصنوعی خیلی عقب نیستیم. سال 2016 مدیرعامل google بر این باور بود که برترین مهندسان google، ایرانیان با بُعد مهارتی قوی، هستند. نمونه‌های بسیاری را در دنیا منتشر کرده‌ایم و تواسته‌ایم محصولات خود را به دنیا نشان دهیم، آن‌ها نیز بر این باور بودند که کارهایی که از سوی ایران در حوزه IT  داده می‌شود، از کیفیت بالایی برخوردار است. البته در حوزه هوش مصنوعی نسبت به دنیا کمی عقب هستیم که یکی از دلایل آن اقتصادی است. ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا ابعاد اقتصادی هوش مصنوعی را که موجب کسب درآمد و افزایش کسب و کار می‌شود، دیرتر کشف کرده است. اما موضوع دیگری که وجود دارد بحث «زیرساخت‌های داده‌ای» است که نسبت به دنیا عقب هستیم؛ به‌عنوان مثال شرکت google همزمان چند محصول دارد که اطلاعات تک‌تک افراد دنیا در آن محصول وجود دارد، در gmail بحث تبادل داده‌ها و در اندروید نیز تمامی اطلاعات و تماس‌ها وجود دارد. این جامعیت محصولات google موجب می‌شود، بتواند فناوری‌های خاص و ویژه‌ای را تولید کند؛ بنابراین دو موضوع موجب شده در حوزه هوش مصنوعی نسبت به دنیا عقب‌تر باشیم. با این وچود در دنیا فناوری‌هایی با کیفیت‌ خوب داریم؛ به‌عنوان مثال در حوزه فناوری ماشین ترجمه به اندازه‌ای پیشرفت داشته‌ایم که حتی ماشین ترجمه گوگل نیز گاهی از ماشین ترجمه‌های ایرانی استفاده می‌کند و به نوعی در مقطع زمانی نیز در توییتر تِرند شده بود.همچنین در حوزه‌های تبدیل متن به صوت یا صوت به متن در زبان فارسی به تدریج به جایی رسیده‌ایم که حتی نسبت به این دست فناوری‌هایی که در گوگل، مایکروسافت و آمازون ارائه می‌شود، پیشرفت‌های خوبی را کسب کرده‌ایم و به کیفیت‌های خوبی دست پیدا کرده‌ایم. امیدوارم به ترندهای جهانی برسیم و برای زبان فارسی فناوری‌هایی در سطح جهانی ایجاد کنیم.

اما یکی از موضوعاتی که می‌تواند در کوتاه‌مدت در بحث هوش مصنوعی ورود پیدا کند، بحث ترویج کتابخوانی و محتواست. امروزه رفتار جامعه به جای آنکه به سمت محتوای بزرگ سوق داده شود به سمت گزیده‌خوانی پیش رفته است. در حقیقت می‌توان سیستم‌های پیش برنده را برهمین اساس پیش‌برد و خلاصه و یا قسمت‌های جذاب کتاب را به کاربران پیشنهاد دهد؛ چراکه امروزه پادکست‌ و محتواهای صوتی بسیاری تولید شده است. به نظر می‌رسد تعامل مساله اصلی است؛ اگر تعامل و گفت‌وگو وجود داشته باشد و دغدغه‌ها در حوزه‌های کتاب و نرم‌افزارهای مختلف و همچنین توانمندی‌ها در این حوزه مطرح شود، می‌توان به تدریج نقاط ضعف را شناخت و با خلق ارزش‌ مبتنی بر نیاز جامعه به پیشرفت و شکوفایی رسید.

               

شرکت شما برای توسعه و کاربردی کردن فناوری هوش مصنوعی در صنعت نشر چه عملکردی داشت و با چه چالش‌هایی مواجه بود؟ 
سکاکی: میزان توسعه و کاربردی‌کردن فناوری هوش مصنوعی تابع میزان سرمایه‌‌گذاری و بازده آن است. چالش‌هایی که امکان سرمایه‌گذاری و همچنین بازده مالی را کمتر کرده‌اند، چالش‌هایی عموما کلانند. به لحاظ دانش و مهارت می‌توانم مدعی شوم که ضعفی از به‌روزترین فناوری‌ها و روش‌های دنیا نداریم. متخصصان و مهندسان هوش‌مصنوعی ماهری هم به لحاظ آکادمیک، هم به لحاظ صنعتی، به استناد نتایج محقق‌‌ شده، در دسترس هستند که با بسته‌تر شدن دریچه‌های اطلاعات و محدودیت‌های دسترسی به اطلاعات و داده‌ها و زیرساخت‌ها که خون در رگ فناوری هوش مصنوعی‌ است، بیشتر رغبت به مهاجرت دارند. مهمترین مانع را «سرمایه» می‌دانم. کمبود سرمایه غالبا متاثر از چالش‌های زمینه‌ای و کلان است. مشخصا یکی از چالش‌‌های کلان اقتصادی به استناد داده‌ها و آمار دقیق، سهم کم کتاب از سبد خرید خانوار است؛ علاوه‌براین هزینه‌هایی از محیط تحمیل می‌شود که ناشی از ناکارآمدی‌های زنجیره‌وار سیستماتیک است؛ به‌عنوان مثال به‌دلیل ضعف زیرساخت قضایی و حقوق مالکیت معنوی، به جای اینکه به‌عنوان پلتفرم، سرمایه‌ را سمت توسعه‌ مدل‌های فناورانه و موثری برای بهبود تولید و عرضه محتوا صرف کنیم، مشغول توسعه‌ نرم‌افزاری هستیم که به تنهایی لازم است مالکیت محتوا را خود تامین کند. همزمان به خاطر نداشتن طبقه‌بندی دیجیتال و جامع برای کتاب، همین نرم‌افزار لازم است همه هزینه‌های مربوط به تکمیل اطلاعات کتاب‌شناسی را تهیه، ثبت، ذخیره و نگهداری کند.

اگر بخواهیم از انحصار در بازار کتاب دیجیتال بگذریم، می‌رسیم به اینکه چه کتاب‌هایی را عرضه می‌کنیم؟ مشخصا محدود کردن تولید و انتشار محتوا، با اهرم‌های سیستماتیک و غیرشفافی از‌جمله سازوکار توزیع یارانه‌های تولید، دیگر عامل فلج‌کننده‌ این بازار است. سازوکار حقوقی و اجرایی ناکارآمد و تقریبا نامعلوم ناشر-مولف نیز دیگر عاملی‌ محدودکننده‌ تولید و انتشار محتواست. همه‌ این موارد سرفصل‌هایی از ناکارآمدی‌های سیستماتیکی است که هزینه‌های سرسام‌آور و فلج‌کننده‌ای را به صنعت تولید و عرضه‌ی محتوا، خصوصا کتاب، وارد می‌کند و فرصت سرمایه‌گذاری را برای سازمان‌های فناور، برای رشد سریع و ایجاد بهره‌وری در بازار محدود می‌کند و در تنگنا می‌گذارد. گرچه همواره از نهادهای قانون‌گذار، اجرایی و قضایی، تقاضای توجه و اقدام موثر داریم اما چندان امیدی نبسته‌ایم. فکر می‌کنم خود شرکت‌های فناور می‌توانند با همکاری یکدیگر حداقل بخشی از هزینه‌ها را کم کنند یا حداقل به یکدیگر هزینه‌های مخرب تحمیل نکنند؛ مثلا در امر پردازش و تولید کتاب‌ به فرمت دیجیتال، به نظر می‌رسد می‌توان در همکاری با یکدیگر هزینه‌های خود را به مراتب بکاهند و سرعت دیجیتال شدن محتوا را بیشتر کنند؛ همچنین می‌شود درباره قراردادهای انحصاری منعقد شده، تجدیدنظر کرد و بیش از این هزینه مخرب تحمیل نکرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها