شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۹
اقتباس تبدیل به تصویر است نه ترجمه به تصویر

نوشا عبدالله زاده مطرح کرد: اقتباس تبدیل به تصویر است نه ترجمه به تصویر. ایرادی که من به خیلی‌ها می‌گیرم این است که فکر می‌کنند اقتباس یعنی این که داستان را ترجمه به تصویر کنند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-محمد تفرشی: نوشا عبدالله‌زاده که برنده جایزه فیلم‌نامه اقتباسی از جشنواره فیلم مقاومت امسال شد، منشی صحنه سینما و تلویزیون ایران است. از مهم‌ترین آثار نوشا عبدالله‌زاده می‌توان به فعالیت در سریال مرز خوشبختی اشاره کرد.
شاید یکی از مهم‌ترین بخش‌های بیوگرافی نوشا عبدالله‌زاده فعالیت در سریال مرز خوشبختی است. نوشا عبدالله‌زاده کار حرفه‌ای خود را از تلویزیون آغاز کرده و سال 1395 در سریال مرز خوشبختی به عنوان منشی صحنه فعالیت داشته است. او پس از همکاری در این مجموعه توانست با مهارتش، جای خود را میان اهالی فضای تلویزیون مطرح کند و تجربه حرفه‌ای موفقی برای خود رقم بزند. تجربه او از همکاری با بازیگران دیگر نظیر مهدی سلوکی، امیرحسین آرمان، سروش جمشیدی و شهرزاد کمال‌زاده توانست سطح کاری او را متحول کند. به بهانه دریافت جایزه اقتباس از جشنواره فیلم مقاومت با او گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

از جوایز‌ اقتباسی که تاکنون‌ برنده شدید و بصورت کلی از فعالیت‌هایتان برایمان بگویید؟
من فارغ‌التحصیل رشته سینما هستم و ادبیات را نیمه کاره رها کردم و حدود 5-6 سال است که به طور تخصصی کار اقتباس انجام می‌دهم. چون رشته من سینما بود و علاقه عجیبی به ادبیات داشتم تنها نقطه‌ای که می‌شود این دو را به هم وصل کرد فیلم‌نامه اقتباسی است، جایی  که ادبیات و سینما به هم می‌رسند.
سه جایزه فیلم‌نامه اقتباسی دارم که اولین جایزه را در جشنواره بین المللی فیلم کودک در سال 95 گرفتم دومی را برای فیلم هستی در جشنواره فیلم مقاومت گرفتم و سومی هم امسال در جشنواره فیلم مقاومت بود.
 
تعریف شما از اقتباس چیست؟
تعریف لغوی اقتباس که یعنی گرفتن از چیزی. اما سینمای اقتباس یعنی از یک داستانی به طور مثال داستان ادبیات کلاسیک، داستان قرآنی، داستان تاریخی و غیره، یک فیلم‌نامه بیرون بکشید. تعریف من از اقتباس این است که از هر داستانی می‌توان یک فیلم بیرون کشید.
اقتباس تبدیل به تصویر است نه ترجمه به تصویر. ایرادی که من به هنرمندان عزیز می‌گیرم این است که فکر می‌کنند اقتباس یعنی این که داستان را ترجمه به تصویر کنند.

فیلم‌نامه نویسی را چطور آموزش دیدید؟
با توجه به این که رشته من سینما بود من همه‌ گرایش‌های فیلم سازی را گذراندم و اولین استاد داستان‌نویسی من پرویز زاهدی بود؛ استاد فیلم‌نامه‌نویسی‌ام هم عبدالله اسفندیاری و من در دانشگاه این مباحث را آموزش دیدم.
به مدت دو سال هر کتابی که در ایران در رابطه با فیلم‌نامه‌نویسی اقتباسی بود و همچنین هر نوع مجله‌ تخصصی که بنیاد فارابی از سینمای اقتباس داشت مثل سینمای کلاسیک سینمای کمدی را خواندم و یادداشت‌برداری کردم تا دریابم برای نوشتن یک فیلم‌نامه اقتباسی خوب باید چه کار کنیم. در ضمن هیچ آموزشگاهی را نداریم که به طور تخصصی آموزش فیلم‌نامه اقتباسی را برگزار کنند. در جشنواره‌ها گاهی یکی دو مورد کارگاه‌های یک روزه داریم.


روند اقتباس از یک رمان و تبدیل آن به یک فیلم چطور انجام می‌شود؟
بهتر است این سؤال را با مثال توضیح دهم، مثلا در سوو‌شون اولین چیز این است که باید تسلط بسیار زیادی به کتاب داشته باشید و دوم اینکه نویسنده کتاب را بشناسیم. سیمین دانشوری که همسر جلال آل احمد هست و خیلی‌ها معتقدند که یوسفی که در سو‌و‌شون است جلال آل احمد است، پس باید از آن طرف جلال آل احمد را می‌شناختم و کلی کتاب درباره جلال خواندم و همه‌ نامه‌های جلال و سیمین و ارتباط این زن و شوهر و همه‌ این‌ها برای رسیدن به سو‌و‌شون بود.
سو‌وشون یک کتاب سه لایه است، لایه‌رویی زندگی عاشقانه زری و همسرش، لایه دوم قسمت تاریخی قصه است که من باید اطلاعات تاریخی آن زمان را با جزییات داشته باشم، لایه سوم هم اسطوره شناسی و انتخاب اسامی و شناخت شخصیت‌ها با جزییات که مثلا شناسنامه یک شخصیت را باید در بیاورم. شروع فیلم به نوعی حسی که داستان و شخصیت‌ها چطور معرفی شوند است.
 
نوشتن فیلم‌نامه تألیفی سخت‌تر است یا اقتباسی؟
هر کاری سختی‌های خاص خود را دارد اما بستگی به نوع داستان و فیلم‌نامه دارد مثلا برای من زحمت سووشون بسیار زیاد بود اما مثلا جایزه فیلم‌نامه اقتباسی کمتر از تألیفی‌ است چون گویا اینطور فکر می‌کنند که زحمت فیلم‌نامه اقتباسی کمتراست.
شاید از این جهت زحمت فیلم‌نامه تالیفی را بیشتر می‌دانند که در فیلم‌نامه تالیفی باید مدام خلق کرد اما در اقتباسی داستان را داریم و باید تبدیل به تصویر بکنیم.

برای اثری که می‌خواهید انتخاب کنید و از آن اقتباس کنید چه عواملی را در نظر می‌گیرید؟ شهرت نویسنده؟ یا پرفروش بودن کتاب؟ یا موارد دیگر؟
شهرت نویسنده برای من مهم است و در سووشون این که نوشته سیمین بود برای من اهمیت داشت مثلا مدیر مدرسه را امسال کار کردم چون اول اینکه شناخت دارم به جلال و بعد شهرت جلال. چون اگر این فاکتور‌ها را در نظر نگیریم کتاب‌های جذاب‌تری هم است اما این فیلم را به خاطر نویسنده اقتباس کردم و البته داستان سخت و جذابش مرا مجذوب کرد. البته کار دیگری پیشنهاد شده و بسیار جذاب است و درام بسیاری زیبایی دارد که به خاطر محتوای خوب در حال انجام آن هستم.

دشواری‌های اقتباس از کتاب‌های سووشون و هستی برای شما چه بود؟
سختی که در سووشون داشتم؛ در هستی نداشتم چون من خودم اهل جنوب هستم و سنی که هستی در زمان جنگ دارد سنی است که من خودم هم در آن زمان در جنگ داشتم و درگیری‌های هستی با پدرش را من خودم داشتم و همزاد پنداری می‌کردم و  فیلم‌نامه هستی را یک ماهه نوشتم. کمی از لحاظ حقوقی با نویسنده مشکل داشتم اما از نظر محتوایی و نگارشی مشکلی نداشتم.
اما مشکل اساسی من در سووشون بود چراکه هم در بخش حق اقتباس اذیت شدم هم نگارش آن، چون خانم دانشور فوت شده‌اند و گرفتن حق اقتباس پروسه طولانی بود و برای نگارش هم همانطور که گفته شد چون میراث ملی بود و کار بسیار سختی بود و جزییات بسیاری داشت و دو سال به طول انجامید.

 دائمی نبودن سیمرغ اقتباسی را در جشنواره فجر چطور ارزیابی می‌کنید؟
چیزی که خیلی برای من مهم است این است که جایزه فیلم‌نامه اقتباسی را از جشنواره فجر حذف کردند و به جای پیدا کردن دلیل اینکه چرا فیلم‌نامه اقتباسی نداریم یا کم داریم صورت مسئله را پاک می‌کنند. به نظر من به دو دلیل فیلم‌نامه اقتباسی کم داریم اول اینکه نویسنده‌های ما در ایران هنوز متوجه نشدند که وقتی امتیاز کتابشان را می‌فروشند دیگر نباید توقع داشته باشند همه چیز مانند کتاب باشد. داستانی نوشته شده حالا باید فیلم آن ساخته شود با تمام اضافات و حذفیات که باعث جذابیت تصویری شود.
دومین مسئله خود نویسنده‌های ما هستند که اقتباس را قبول ندارند و می‌گویند چه خلاقیتی است در اقتباس، مثلا می‌‎گویند سو‌وشون برای سیمین است و تو چه کاری کردی، اما این اشتباه است در واقع این دیدگاه کارگردان است که از کتاب نوشته شده به مخاطب منتقل می‌شود.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها