جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
نشر در اروپا هم کار پرریسکی است/ جلوگیری از تخلفات در گرو قدرت اتحادیه‌ها و قوانین

شحنه‌تبار در بررسی فعالیت نشر در کشورهای اروپایی بر لزوم رعایت قوانین کپی‌رایت و قدرت اصناف تاکید و این موارد را به عنوان عامل بازدارنده آسیب‌ها و مشکلاتی مانند کتابسازی و تخفیف‌های نامتعارف اعلام کرد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ بررسی عملکرد و برنامه‌ریزی کشورهای اروپایی در صنعت نشر به دلیل سرانه بالای کتاب‌خوانی در برخی موارد، اهمیت بالایی دارد. قدرت بالای اصناف و اتحادیه‌ها و همچنین الزام به رعایت قوانین کپی‌رایت موجب شده، در کشورهای اروپایی آسیب‌هایی مانند ارائه تخفیف بالا و طولانی مدت در فروش کتاب، کتابسازی و ناشران غیرفعال نتوانند از زحمات و فعالیت دیگر ناشران سواستفاده کنند.
 
افشین شحنه‌تبار، مدیر انتشارات شمع و مه با اشاره به علاقه مردم در کشورهای اروپایی به مطالعه کتاب، این کالای فرهنگی را از ضروریت‌های زندگی آن‌ها اعلام کرد که برای تهیه آن نیاز به تشویق ندارند.
 
سازوکار نشر در کشورهای اروپایی به چه شکل است و اساسا یک دفتر نشر، به چه شکل کار خود را آغاز می‌کند؟
در ایران ناشران برای شروع کار باید مجوز انتشارات دریافت کنند، اما در کشورهای اروپایی چیزی به عنوان مجوز انتشارات به شکلی که در ایران دریافت می‌شود، وجود ندارد. در ایران ناشر باید مانند اقدامی که برای ثبت شرکت انجام می‌شود، شرکت انتشارات را ثبت کند، اما در کشورهای اروپایی چیزی به عنوان مجوز مطرح نیست، زیرا آن‌ها برای چاپ کتاب نیازی به مجوز ندارند. در غالب کشورهای اروپایی، تنها برای مسائل مالیاتی باید شرکت ثبت شود.

تعداد ناشران در کشورهای اروپایی از نظر آماری که وجود دارد، کمتر از ایران است. در ایران دو موضوع مطرح است، شاید در مجموع 100 تا 150 ناشر فعال هستند، اما از نظر آمار وزارت فرهنگ و ارشاد 18 هزار ناشر مجوز دریافت کرده‌اند. اگر واقعا این تعداد ناشر در ایران فعالیت می‌کردند، صنعت نشر باید زیرورو می‌شد. اما متوجه می‌شویم، دلیل دیگری دارد که برخی برای دریافت مجوز اقدام می‌کنند. در خانواده نشر شاهدیم که افراد مجوز نشر دریافت می‌کنند تا مثلا هزینه بیمه‌شان یک سوم شود و بتوانند وام بگیرند. این واقعیت‌ها در ایران وجود دارد. درحالی که هیچ کدام از این ناشران فعال نیستند و عموما با کتابسازی و قانونی که وزارت فرهنگ و ارشاد تعیین کرده‌است – ناشران با چاپ دو یا سه عنوان کتاب مجوز خود را تمدید می‌کنند- می‌توانند به فعالیت خود ادامه بدهند.  این‌ها واقعیت‌هایی است که در اروپا نمی‌بینیم.

در اروپا وقتی افراد برای ثبت نشر می‌آیند، قطعا برای کار نشر است. باید هزینه‌‌ها و مالیاتش را تقبل کنند. در کشورهای اروپایی هم مانند ایران، نشر کاری پرریسک است، به‌همین دلیل تعداد ناشران در اروپا نسبت به ایران بسیار کمتر است. مساله کمیت ناشران در ایران پوچ و مجازی است و وجود واقعی ندارد. نباید این دو مورد را با یکدیگر اشتباه کنیم.
 
آیا در کشورهای اروپایی برای جلوگیری از سوءاستفاده از تسهیلات دولتی قوانینی در نظر گرفته‌شده‌است؟
در کشورهای اروپایی قانون کپی‌رایت حاکم است. بیشتر افرادی که در ایران کتابسازی می‌کنند، سراغ کتاب‌های ترجمه‌ای می‌روند و کتاب تالیفی معمولا کتابسازی نمی‌شود‌. در ایران می‌توانیم از کتاب خارجی به هر تعداد، ترجمه داشته‌باشیم اما در کشورهای اروپایی قانون کپی‌رایت به شدت سخت‌گیرانه است، تا جایی که کسی جرات این کار را نمی‌کند. نه اینکه نخواهند این کار را انجام بدهند؛ نمی‌توانند! این کار از نظر قانونی و کیفری برای متخلفان پرهزینه است و به همین دلیل کسی سمت کتابسازی نمی‌رود. در ایران حتی برای کتابی که یک ناشر، حق‌رایت آن را خریده، سایر ناشران ملزم به رعایت حقوق آن نیستند و بدون مانع آن را بازنشر می‌کنند. پس ناشری که در این کار سینه سوخته می‌شود و از زندگی‌اش مایه می‌گذارد، دست خالی می‌ماند و افرادی از فعالیت او سواستفاده می‌کنند. باید راهکاری برای این مساله پیدا شود.
 
تیراژ و قیمت کتاب در کشورهای اروپایی در چه حدودی است؟
در مجموع تیراژ و فروش کتاب در ایران و دنیا در بحث الکترونیک و چاپی کم شده‌است. علاوه بر بحث فضای مجازی، افراد مجبور شدند بر اثر مشکلات و درگیری‌های زندگی، از زمان برای مطالعه کم کنند. همچنین فرمت‌هایی دیگری از کتاب به وجود آمده که باعث شده‌است، تیراژ کتاب کاغذی کمتر از قبل شود؛ نسخه‌های الکترونیک و صوتی کتاب در کشورها شروع به کار کردند. این‌ها هم تا حدی باعث کم شدن تیراژ کتاب‌های چاپی شده‌است. خیلی از ناشران بزرگ مانند انتشارات «لقماتون» در فرانسه که بیش از یک قرن سابقه کاری دارد، کتاب کاغذی منتشر نمی‌کند و در ازای هر یک خرید یک کتاب چاپ دیجیتال می‌کند.

با اینکه در ایران کتاب نسبت به اروپا ارزان‌تر است، اما شاهدیم که کتاب دو سال در انبار می‌ماند. این مساله به صنعت ضعیف نشر ایران باز می‌گردد. اما خیلی نباید عسیاه‌نمایی کنیم که شرایط بیرون خوب و شرایط ایران بد است. از نظر من شرایط نشر در  ایران متعادل است. هنوز بحث داستان‌نویسی و تالیف در ایران، خوب و آمار کتاب‌هایی که چاپ می‌شود نرمال است؛ درحالی که نشر در برخی کشورهای اروپایی بسیار ضعیف شده‌است. در اروپا برخی از کشورها مانند فرانسه که سردمدار نشر بود، به شدت ضعیف شده‌اند. برای مثال از لحاظ تولید محتوا، در فرانسه، سوئیس و بلژیک اگر نویسندگان مهاجر و نویسندگانی که بومی، مانند نویسندگان افریقای شمالی، نویسندگان الجزایری، تونسی و افرادی که زبان دومشان فرانسه است، نباشند، ادبیات فرانسه به شدت با مشکل مواجه می‌شود. حتی لبنان به خدمت ادبیات فرانسه درآمده‌است. این‌ها مسائلی است که باید به آن توجه کنیم.  

در اروپا، کشور آلمان در بحث صنعت نشر هنوز قدرتمند است و از نظر تیراژ و ناشرانی که دارد هنوز بسیار قوی است. در انگلستان با توجه به اینکه ناشران انگلیسی همیشه از ناشران برتر دنیا بودند، در دو یا سه سال گذشته با ناشران بزرگ آمریکایی ادغام شدند. با توجه به اینکه در زبان انگلیس با آمریکا یکی هستند، همچنان توانستند قدرتمند باقی بمانند. در انگلستان هنوز کتاب‌فروشی‌های کوچک کار می‌کنند و این مساله مهم است. روند فعالیت کتاب‌فروشی‌های کوچک در انگلیس خلاف آلمان است که ناشران بزرگ، کتاب‌فروشی‌های زنجیره‌ای دارند. فعالیت کتاب‌فروشی‌های مستقل و کوچک در انگلستان به ساختار فرهنگی برمی‌گردد.
 
چرا در انگلستان کتاب‌فروشی‌های کوچک توانستند به فعالیت خود ادامه دهند و در آلمان فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتاب رونق بیشتری دارد؟
این مساله مربوط به علاقه آلمان‌ها است که سیستم‌های بزرگ اتومات مانند شهر کتاب‌های ایران تشکیل می‌دهند و ناشرانی که بزرگ هستند یا ناشران کوچک با هم ادغام می‌‌شوند. همچنین در آلمان ناشران بزرگ‌تر سهام ناشران کوچ با سابقه کار را می‌خرند. ممکن است در شرایط موجود، ناشری که 200 سال سابقه کار دارد، ضعیف شود و سهام خود را بفروشد و وقتی ناشری بزرگ سهام او را می‌خرد، ناشر کوچک‌تر که قدمت بیشتری دارد، می‌تواند به فعالیتش ادامه بدهد. مساله سهام در کشورهای اروپایی بسیار مهم است. در ایران اینطور نیست، وقتی ناشر ضعیف می‌شود، به کلی از بین می‌رود.

چرا تولید محتوای کتابی و تالیف در فرانسه کم شده‌است؟
در حقیقت نمی‌توانم دلیل خاصی برای این روند اعلام کنم. این مساله در تجربه دیده شده‌است. حتی بحث کوچک شدن نمایشگاه کتاب پاریس مطرح است. به‌عنوان کسی که 10 سال است در این نمایشگاه حضور دائم فیزیکی داشتم، شاهدم که هر سال کوچک‌تر می‌شود. زمانی کل یک سالن پر از غرفه‌های مختلف بود اما در این سال‌های اخیر، یک چهارم آن فضا را خالی نگه‌داشتند. این روند نشان دهنده کوچک شدن این صنعت در فرانسه است. همچنین کتاب به فرمت‌هایی تبدیل می‌شود که کمتر به فضای فیزیکی نیاز دارد. البته دولت فرانسه سعی دارد سوبسیدی در مسائلی مانند برگزاری نمایشگاه یا همایش‌های رایگان برای ناشران در نظر بگیرد. برای مثال برای گرفتن فروم(تالار گفت‌وگو) در نمایشگاه لندن، اگر پیش از این برای یک برنامه نشست ادبی یک ساعته، ناشر باید دو هزار پوند پرداخت می‌کرد، الان به 350 پوند تقلیل پیدا کرده‌است و دولت باقی را سوبسید می‌دهد. در نظر گرفتن سوبسید برای ناشران معمولا خلاف آنچه در ایران اتفاق میفتد، به صورت غیرمستقیم است.

همچنین در اروپا گرنت‌های مختلفی وجود دارد که در بخش خصوصی و دولتی ناشر را به خرید کتاب تشویق می‌کند. برای بخش خصوصی فعال در حوزه فرهنگ به خصوص کتاب، تخفیف‌های خوب و وسوسه‌انگیز در مالیات درنظر گرفته‌شده‌است. متاسفانه در ایران این مساله را نداریم با اینکه قانونش را داریم. بر این اساس که اگر بخش خصوصی به کمک بخش فرهنگی بیاید، بخشی از مالیات بخشیده می‌شود، اما این قانون در عمل اجرایی نیست، پس بخش خصوصی تن به آن نمی‌دهد زیرا فکر می‌کند به اصطلاح سرش بی‌کلاه می‌ماند.
 
در کشورهای اروپایی مردم بیشتر کتاب می‌خرند یا از کتابخانه و مراکز فرهنگی برای دسترسی به کتاب استفاده می‌کنند؟
خرید و مطالعه کتاب در اروپا بسیار قوی است. مردم هم به شدت به حضور در کتابخانه علاقه دارند، هم دوست دارند که کتاب را از کتاب‌فروشی بخرند. در تمام دنیا، افراد می‌توانند به سایت‌های فروش کتاب رجوع کنند. البته مردم هر کشور سایت‌های داخلی را به آمازون ترجیح می‌دهند. ناشران کوچک اطلاعات خوبی در سایت گذاشتند. خلاف ناشران ایرانی، سایت ناشران در کشورهای اروپایی کامل است، با جزئیات درباره کتاب توضیح داده‌شده‌است. ناشران کشورهای اروپایی کتاب‌هایی را که تازه نشر است، معرفی می‌کنند و خلاصه کتاب را دقیق و وسوسه‌انگیز تنظیم می‌کنند.

در اروپا کتاب عضوی از خانواده است و نه جزئی از خانواده، فرهنگ کتابخوانی در آن‌ها سابقه طولانی دارد. این درحالی که حتی در سبد خرید خانواده‌های فرهنگی ایران، کتاب در رتبه پنجم قرار دارد. در ایران اگر بتوانیم کتاب می‌خریم اما آن‌ها باید کتاب را در خانواده بیاورند. همه کتاب می‌خوانند و نیاز به برنامه‌های تشویقی ندارند، با اینکه برنامه‌های تشویقی زیادی در این کشورها اجرا می‌شود.
 
آیا در کشورهای اروپایی فروش کتاب با تخفیف یکی از برنامه‌های تشویقی است؟
دراروپا اتحادیه اصناف، مانند اتحادیه ناشران به شدت قدرتمند هستند و اجازه نمی‌دهند که بدون دلیل کتاب‌فروش تخفیف بگذارد. کشورهای اروپایی در بحث اصناف بسیار قانونمند و ده‌ها سال از ایران جلوتر هستند. آن‌ها اجازه می‌دهند اصناف مانند سازمان قدرت بگیرند. اما یکی از دلایل رواج  تخفیف در ایران این است که فعالیت اصناف را محدود کردیم؛ در نتیجه اصناف به حاشیه می‌روند. این تفاوت میان ایران و کشورهای اروپایی وجود دارد.  
 
توزیع در کشورهای اروپایی چه سازوکاری دارد؟
توزیع در کشورهای اروپایی تقریبا شبیه ایران است. در ایران اگر ناشر بخواهد با مرکز توزیع خوب و معتبر کار کند، باید بزرگ، خوش نام و پرکار باشد. در اروپا هم به همین صورت است، اگر ناشر قوی و پرکار نباشد، نمی‌تواند با مراکز توزیع قوی کار کند.  با این تفاوت که تعداد کتاب‌فروشی بیشتر دارند و در فرهنگشان است که بیشتر کتاب می‌خرند. در کشورهای اروپایی حوزه کار آمازون به کلی از باقی بازار جدا است. آن‌ها از نظر فروش اینترنتی از ایران خیلی جلوتر هستند. همچنین دیجیکالا در ایران پیشرو شده و در حال تبدیل به آمازون است.
 
برخی از سایت‌های همیشه تخفیف، کتاب‌های کتابسازی شده را به فروش می‌رساند و این برای فعالان حوزه نشر مشکل‌ساز است.
باید سراغ قانون‌گذار برویم و نباید ضعف قانون‌گذار را نادیده بگیریم. اگر قبول کنیم در ایران به دلایل متفاوت نمی‌توانیم قانون کپی‌رایت داشته‌باشیم، مجلس می‌تواند قوانین داخلی به تصویب برساند و مانع ادامه این روند شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط