-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با فواد حبیبی:
ترجمه، موتور تولید تفکر
فواد حبیبی گفت: ترجمه برای من فقط جابهجایی واژهها نیست؛ هر بار که واژهای را انتخاب میکنم، درواقع موضعی در برابر حقیقت میگیرم. هر ترجمه گفتوگویی است میان اخلاق و اندیشه، جایی که مترجم باید تصمیم بگیرد معنا چگونه و با چه لحن و وزنی زنده شود.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با نرگس سلحشور:
پروژهای برای توانمندسازی فکری جامعه
سلحشور معتقد است ترجمه برای من یک نوع سرمایهگذاری فرهنگی است که موجب تسهیل گفتگو میان اندیشهی جهانی و فرهنگ ایرانی میشود. نه تنها زمینهای فراهم میکند که خوانندگان بتوانند با اثر و اندیشهی مؤلف ارتباط برقرار کنند، بلکه موجب تقویت تفکر انتقادی در فضای فکری ایران میشود. ترجمه فقط یک حرفه نیست، بخشی از پروژهای بزرگتر برای توانمندسازی فکری جامعه است.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با مرتضی قلیچ:
مترجمی بهعنوان یک حرفه، آینده روشنی ندارد
قلیچ معتقد است: در جهان امروز، خواندن فقط از راه واژهها اتفاق نمیافتد؛ تصویرها هم روایت میکنند، ترجمه میکنند و معنا میسازند. عصری آغاز شده که در آن فرهنگ از مسیر نگاه و قاب عبور میکند، نه از صفحه و سطر، و مترجمِ حقیقی شاید همان کسی باشد که تصویر را میخواند.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با شکوه حسینی:
امکانی برای گفتوگوی فرهنگها و تمدنها
شکوه حسینی معتقد است: آنچه گفتوگوی فرهنگها و تمدنها را میسر کرده همین ترجمه متون است. آنچه اکنون در اختیار ماست، دستاورد سدهها تلاش مردمانی است که به اشکال و انحای گوناگون میراث گذشته را از گوشه و کنار جهان به هم پیوند دادهاند و این پیوندها در غنا و تقویت آنچه در روزگار حاضر در دست ماست نقش بسزایی داشته و اصولاً آشنایی و تفاهم را میان گویشوران این فرهنگها میسر ساخته است.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با بهارک سهامی:
مترجم الزاما فیلسوف یا جامعهشناس نیست
سهامی معتقد است: «اصولاً مترجم نمیتواند جای متفکر و اندیشمند را بگیرد؛ یعنی یک مترجم لزوماً فیلسوف نیست، اما یک فیلسوف میتواند مترجم باشد. به همین قیاس، یک جامعهشناس میتواند ترجمه کند، اما مترجم الزاماً جامعهشناس نمیشود.»
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با فاطمه نوروزی:
دموکراتیکترین ابزار دسترسی به دانش
نوروزی گفت:ترجمه، دموکراتیکترین ابزار دسترسی به دانش است. بدون ترجمه، دانش تنها در دست گروه کوچکی از زباندانان میماند. اما با ترجمه، دانش به جامعه گستردهتری تسری پیدا میکند.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با پریسا شکورزاده:
شکست، آغازگاه ترجمه در ایران
پریسا شکورزاده گفت: ترجمه در ایران معاصر در پاسخ به تجربه شکست آغاز شد. شکست در جنگ با امپراتوری روسیه که ضرورت نوسازی ارتش و آشنایی با شیوهها و ابزارهای نظامی جدید را ایجاد کرد و موجب شد عباسمیرزا دستور ترجمهی متونی در جهت برنامهی نوسازی ایران را بدهد. شاید بتوان ردپای همین تجربهی شکست [سیاسی] را در موجهای ترجمه و انتخاب آثار هم دنبال کرد
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با محسن محمودی؛
رسالتی برای روشنگری و گشودن چشمها بر جهان
محمودی معتقد است: از دوران مشروطه به بعد، ترجمه آثار فلسفی، سیاسی و ادبی، نه تنها دانش را وارد کشور کرد، بلکه به عنوان یک ابزار قدرتمند برای نقد وضع موجود و طرح ایدههای نو به کار گرفته شد. مترجمان، با انتخاب هوشمندانه متون، در واقع، مسیر گفتوگوهای فکری یک جامعه را تعیین کردهاند. این کنش، فراتر از یک وظیفه شغلی، یک رسالت فرهنگ است
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با فرهاد اکبرزاده؛
مدرنیته ایرانی نوعی جنبش ترجمه در تمام سطوح بود
اکبرزاده معتقد است فرایند مدرنیته ایرانی اساساً نوعی جنبش ترجمه در تمام سطوح بود و فکر میکنم همچنان تا حدی هست. برگرداندن دانش عموماً غربی در حوزههای مختلف باعث شکلگیری گفتمانهای مختلفی شد که بهصورت مشخص در علوم انسانی تا جایی پیش رفت که برخی را نگران این رویه کرد.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با با فرهاد قربانزاده؛
در برهوت اندیشه، مترجم مرجعیت مییابد
قربان زاده معتقد است: ترجمه نقطه عزیمت نیست، بلکه ابزار است و وسیله نیل به هدف. در شرایطی که کسب رتبههای آکادمیک موکول به کمیت انتشار مقالاتی است که در خصوص کیفیت آنها جای سؤال وجود دارد، در شرایطی که اندیشیدن، خطر محسوب میشود، و به طور خلاصه در برهوت اندیشه، مترجم مرجعیت مییابد و اینگونه مینماید که اندیشیدن تنها از خلال ترجمه امکانپذیر است. حال آنکه چنین وضعیتی نه به نفع اندیش
-
حجت کاظمی در گفتوگو با ایبنا؛
ترجمه در خدمت تجدد
در حیطه فلسفه یا سیاستنامهنویسی در دوره قاجار همچنان همان کارهای تکراری تولید میشد و دایره بستهای شکل گرفته بود که خروج از آن ممکن نبود. این ترجمه و آشنایی و انتقال میراث غربی است که این چرخه را شکست و تکانهای در عرصه فکر و اندیشه ایجاد کرد. بهخصوص در دوره حکومت ناصرالدینشاه تحرک بزرگی هست که من از آن با عنوان رنسانس ناصری یاد میکنم.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با علی اکبر ناطقی ثابت؛
به انباشت ترجمان ایدهها رسیدهایم
ناطقی معتقد است: مترجم در فرآیند ترجمه همواره در سودای بازسازی معنا و تجربهی متن اصلی است، اما هیچگاه موفق به جایگزین کردن آن نمیشود؛ ترجمه همواره تمنایی است که فقط میتوان به آن نزدیک شد.
-
ترجمه و تفکر در گفتوگو با مهدی هاتف مترجم و پژوهشگر؛
مترجم حامل معناست، نه خالق ایده نو
مهدی هاتف معتقد است نقش اصلی مترجم، انتقال دقیق مفاهیم و معانیِ متون اصلی است؛ نه خلق ایدهای نو و مستقل. او تأکید میکند که مترجم با تسلط بر زبان و موضوع، معنای اثر را به مخاطب منتقل میکند و مسئولیت نوآوری محتوایی بر عهده خالق متن اصلی است.