یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۰
مگر خواب اجل شیرین کند افسانه ما را...

امروز 21 آذرماه 1400 سی و دومین سالروز درگذشت زنده‌یاد استاد غلامرضا قدسی، شاعر خراسانی و مدرّس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، غلامرضا میرزاجانی معروف به غلامرضا قدسی از نسل حاجی محمد جان قدسیِ مشهدی، شاعر برجسته عصر صفویه ۱ مهر ۱۳۰۴ هجری شمسی در مشهد به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره ابتدایی، به تحصیلات قدیمه روی آورد. ادبیات عرب، فقه و اصول و منطق و فلسفه را از محضر فضلاء بزرگ خراسان فراگرفت و سپس در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) تحصیل کرد.
 
از شانزده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. بیشتر غزل‌ می‌سرود و به سبک هندی گرایش داشت. در سال ۱۳۲۵ به اتفاق تنی چند از دوستانش به تأسیس «انجمن ادبی فردوسی» همت گماشت.
 
غلامرضا قدسی از زمان دولت محمد مصدق با سرودن اشعار اجتماعی و انقلابی به مبارزه با حکومت پرداخت و در سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۵۱ دستگیر و به زندان افتاد. مدت محکومیت سیاسی او ۵ سال به طول انجامید. بخش عمده‌ای از نوشته‌ها و اشعار قدسی در همان دوران از بین رفت. چند دفتر شعر نیز در زندان سروده بود که توسط مأمورین رژیم پهلوی ضبط شد؛ اما هرگز به او بازگردانده نشد. چنان‌که بارها در اشعارش به آن اشاره کرده‌است:
 
بسا مضمون رنگینی که پروردم به خون دل
ستمگر کرد پرپر همچو گل اوراق دیوانم



وی برای تدوین دیوان شعر جدش «میرزا محمد جان قدسی مشهدی» به هندوستان رفت که انگیزهٔ سفر او به دست آوردن سایر نسخه‌های خطی این شاعر بود.

شعرهایش زمینه‌های اجتماعی و سیاسی داشت و به دلیل فعالیت‌ها و سرایش اشعار انقلابی و سیاسی، در دوران پیش از انقلاب اسلامی چند سالی به زندان افتاد. مدتی به مشاغل اداری اشتغال داشت؛ سپس با توجه به تسلطی که بر ادبیات عربی و فارسی داشت به تدریس دروس ادبیات و زبان فارسی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی و سایر دانشکده‌های دانشگاه فردوسی مشهد پرداخت.
 
کتاب «ن‍غ‍م‍ه‌ه‍ای‌ ق‍دس‍ی»، م‍ج‍م‍وع‍ه‌ اش‍ع‍ار اس‍ت‍اد غ‍لام‍رض‍ا ق‍دس‍ی دو سال پس از مرگش یعنی سال 1370 از سوی اداره‌ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان منتشر شد.
 


کار تدوین کتاب «ن‍غ‍م‍ه‌ه‍ای‌ ق‍دس‍ی»، استاد محمد قهرمان انجام داد و م‍ه‍رداد اوس‍ت‍ا نیز بر آن مقدمه نوشته است. مهرداد اوستا در مقدمه 20 صفحه‌اي، تصويري را که از قدسی ‌در ذهن داشته‌ و سرگذشتی که بر او گذشته را با نثري ادبي به رشته تحرير كشيده است: «.. سالها گذشت و قدسی از اين زندان بدان زندان و از اين شهر بدان شهر گرفتار مي‌بود! هيچكس بجز درد و اندوهي كه گاه در پرده غزلي جانسوز به گوش مي‌رسيد خبر نداشت‌.»

زنده‌یاد استاد غلامرضا قدسی، شاعر خراسانی ۲۱ آذر ۱۳۶۸ در سن ۶۴ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد. میدانی در منطقه 11 شهرداری مشهد به نام این استاد بزرگ ادبیات نامگذاری شده است.
 


در ادامه یکی از اشعار غلامرضا قدسی را می‌خوانیم؛
 
نمی‌گیرد کسی جز غم سراغ خانه ما را
به زحمت جغد هم پیدا کند ویرانه ما را
 
از آن شادم که غم پیوسته می‌آید به بالینم
چه سازم گر که غم هم گم کند کاشانه ما را

چه غم گر جان ناکامان تهی ماند از می عشرت
که خون دیده و دل پر کند پیمانه ما را

به شوخی می‌کند آن شوخ با زلف سیه بازی
اگر خواهد به رقص آرد دل دیوانه ما را

ز سر تا پای من، مستی زند موج از نگاه او
نگه دارد خدا از چشم بد میخانه ما را

دل مشکل پسندم را اسیر خویشتن کردی
به دست آوردی آخر گوهر یکدانه ما را

نیفتد بر زبان‌ها نام ما در زندگی «قدسی»
مگر خواب اجل شیرین کند افسانه ما را

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها