پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۶:۱۶
جنگ و عشق

برگزاري جشنواره كتاب فصل از يك سو در صدد تقدير از پديدآورندگاني است كه تلاش آن‌ها در هياهوي پر اثر و پر ثمر صنعت نشر كشور، كمتر ديده مي‌شود. از سوي ديگر آثار برتر اين جشنواره منابع مطالعاتي مناسبي براي علاقه‌مندان در حوزه‌هاي مختلف است. در اين مجال معرفي يكي از آثار منتخب جشنواره كتاب فصل را مي‌خوانيد.

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، فرزانه امدادگر بيمارستان در بي‌خبري از همسرش به كار مداوا و زخم‌بندي از مجروحين جنگي مشغول است و دايم به دلداري خود مشغول كه «عبدو» حتما زنده و در هنگامۀ جنگ در جبهه‌ها سرگرم است. 

روزي برادر شوهرش، قاسم، به بيمارستان محل خدمت وي منتقل مي‌شود، قاسم از شوك وارد شده به او به علت قطع پاهايش و آن‌چه در آخرين لحظات ديده در سكوت فرو رفته و حاضر به حرف زدن نيست. او حتي روي از همسر برادر خويش مي‌گيرد و نمي‌خواهد با وي چهره به چهره شود. فرزانه گيج و سردرگم در پي يافتن نشاني از شوهر، به بسياري از بيمارستان‌هاي كشور رهسپار مي‌شود؛ از تهران گرفته تا شيراز، مشهد و اهواز. اما دريغ از كوچك‌ترين خبر. او تصميم خويش را مي‌گيرد و به منطقه‌هاي جنگي بازمي‌گردد. اصرار هيچ‌كس حتي فرمانده‌هان براي جلوگيري از ورود وي به منطقه كارساز نيست. فرزانه گم‌شده دارد و بايد او را بيابد. پس از آزادسازي خرمشهر روزي نامه‌اي به دست وي مي‌رسد كه در آن دعوت شده تا در مراسمي كه در مسجد جامع خرمشهر برگزار مي‌شود شركت كند. در آن مراسم تصوير شهداي خرمشهر يك‌بۀك نمايش داده مي‌شود و درست در لحظه‌اي كه عكس عبدو بالا برده مي‌شود فرزانه براي هميشه به وي مي‌پيوندد.

كتاب جنگ و عشق، نوشتۀ: منيرالسادات موسوي، تهران: نشر نوآور.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها