اميرعلي نجوميان شكسپير را به جهت استفاده از وسعت مضامين و شكستن قواعد ادبيات كلاسيك و نيز توجه به روان انسان، مهمترين نويسنده دوران رنسانس در انگلستان دانست و گفت: در نوشتههاي شكسپير، نتايج و پيامهاي بسته نداريم و آثار او به اين واسطه در موقعيتهاي مختلف قابليت بازخواني دارند._
وي افزود: شروع و پايان انگليسي قديم از سال 600 بعد از ميلاد تا سال 1400 و حدود 800 سال است. در اين دوران تفكر مسيحي بر فرهنگ و ادبيات و هنر اروپا حاكم بوده. در قرون وسطي، نوعي مسيحيسازي از اسطورههاي اروپايي را شاهديم و داستانهاي خدا محور هنوز شكل نگرفتهاند. يكي از مهمترين داستانهاي اين دوران داستان «بیو وولف» است كه داستان حماسي و داراي سه هزار خط شعر است. اين داستان در اصل از حماسههاي ژرمانيك گرفته شده است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اختصاصات دوران انگليسي ميانه توضيح داد: در دوران انگليسي ميانه، ادبيات انگليسي تحت نظارت كليسا است و نمونههاي كاملي از ادبيات مذهبي شكل ميگيرد. در اين دوران نمايشنامه معروفي با نام «every man» داريم كه اثري تمثيلي و اخلاقي است. در اين سالها همچنين از ادبيات تخيلي دوران اساطيري چندان خبري نيست؛ چرا كه كليسا با مفهوم ادبيات تخيلي مخالف ميورزيد و شعار افلاطون را براي تبعات تأثير از ادبيات تخيلي تكرار ميكرد.
وي با اشاره به دو داستان معروف«سرگوين» و «شواليه سبز» در دوران انگليسي ميانه، بزرگترين ميراث اين دوران را «كنتربري» دانست و گفت: «كنتربري» نوشته «جفري چاسر»، از لحاظ زبان و قدرت شعري داراي ساختاري بسيار قوي است، ضمن آنكه اين اثر 17 هزار خطي، درباره فرهنگ و مردم آن زمان اطلاعات بسياري را ارايه كرده است.
اين منتقد، دوران رنسانس را دوران ترجمه بيان كرد و درباره بخشي از ويژگيهاي ادبيات اين دوران گفت: دوران رنسانس را به اين جهت دوران ترجمه نام ميگذارم كه در آن آثار كلاسيك و انجيل به زبان انگليسي و نيز آثار هنري در سطحي وسيع ترجمه شدند.
وي اضافه كرد: ادبيات دوره رنسانس ادبيات درخشاني است، چون براي اولين بار در اين دوران اعتماد به نفس مييابد تا درباره جهان حرف بزند و شكسپير از مهمترين نويسندگان اين دوره است كه از خود 37 نمايشنامه و 154 سونت بر جاي گذاشته است. او به دلايل متعددي مهمترين نويسنده دوران رنسانس به شمار ميآيد.
نجوميان با توضيح درباره ويژگيهاي زباني و محتوايي در آثار شكسپير گفت: شكسپير تسلط عجيبي بر زبان داشت و حدود 2000 لغت و عبارت به زبان انگليسي اضافه كرد. اين نويسنده به وسعت مضامين و موضوعات در آثارش شهرت يافت. البته بسياري از داستانهاي او به دليل مطالعات فراوان تاريخياش تقليدي است.
اين مترجم كه به نوگرايي و شكستن قواعد در آثار شكسپير اشاره كرد، همچنين گفت: در نوشتههاي شكسپير مفاهيم و پيامهاي بسته وجود ندارد، مثلا در «هملت» او، هنوز پايان داستان از نگاه مخاطبان تعابير مختلفي مييابد. شكسپير را همچنين نويسندهاي پر ابهام ميدانند. به اين واسطه آثار او در موقعيتهاي مختلف قابليتهاي بازخواني دارند كه معادل او در فارسي «حافظ» خودمان است.
وي تركيب تراژدي و كمدي را در آثار شكسپير، همراه با توجه اين نويسنده به ابعاد رواني وجود انسان، از ديگر اختصاصات نوشتههاي شكسپير برشمرد.
نجوميان همچنين درباره ظهور عصر خرد يا روشنگري در اروپا توضيح داد: بعد از رنسانس در قرن 17 به دوره نئوكلاسيكال ميرسيم كه از 1660 آغاز ميشود و تا 1790 كه انقلاب فرانسه است ادامه مييابد. در اين دوران اومانيسم دوران رنسانس به بار مينشيند. زبان شسته و روفته و دقيق است و ادبيات آن مسايل اجتماعي را از ديد انتقادي نگاه ميكند. بر اين اساس با شكلگيري نوعي از طنز اجتماعي در اين سالها مواجهيم.
اين استاد دانشگاه درباره شكلگيري جامعه مدني در قرن 18 اروپا گفت: در قرن هجده طبقه متوسط شهري مدرن و جامعه مدني شكل ميگيرد و تفكر علمي طرح ميشود. اين تفكر در قرن 19 به بار مينشيند.
وي درباره پيدايش رمان در قرن 19 نيز گفت: شروع رمان در قرن 19 با رئاليسم رخ ميدهد و رمانتيسيسم دورهاي كوتاه در ادبيات انگليسي است كه نهايتا 40 سال عمر دارد. اين 40 سال از درخشانترين دورههاي تاريخ ادبيات انگلستان محسوب ميشود كه در آن بسياري از نظرگاههاي دست و پا گير ادبي فرو ميپاشد.
اين سخنران درباره اهميت ادبيات رمانتيك در تاريخ ادبيات اروپا گفت: در ادبيات رمانتيك بر واقعيتها در شكل فيزيكي تمركز نميكنيم، بلكه آنها را به عنوان يك مفهوم دروني احساس ميكنيم. در اين ادبيات چيزي كه اهميت دارد، قدرت تخيل است كه به دنبال ناممكنهاست. دوران ادبيات رمانتيك انگلستان نيز به آن دليل جذاب است كه در يك دوره گذار از فئوداليسم به جامعه سنتي رخ ميدهد و اين دوره به خودي خود با درد و رنج همراه است كه ما تبعات رنج را در آثار نويسندگان و هنرمندان اين دوره به خوبي ميبينيم.
وي افزود: ادبيات رمانتيك هم بسيار شخصي و هم سياسي است. رمانتيكها ميگويند: ادبيات، تقليد دنياي بيرون نيست، بلكه بيان دنياي درون است و در صورتي كه اين ذهنيت در ادبيات وجود نداشت، مدرنيسم و پستمدرنيسم نيز در ادبيات پا نميگرفت. همچنان كه اغلب حركتهاي آزاديخواهانه زمان نيز در دوران رمانتيك شكل ميگيرد.
اين پژوهشگر ويژگيهاي دوران ويكتوريا در انگلستان را نيز اينگونه بيان كرد و گفت: در دوران پادشاهي خانم ويكتوريا كه از 1832 تا 1901 يعني حدود 70 سال است، دوره دوم استعمار را در انگلستان داريم. انگلستان در اين سالها در سطح جهان از رونق سياسي و اقتصادي چشمگيري برخوردار ميشود. ادبيات رئاليستي شكل ميگيرد و تفكر زيباييشناسي ظهور مييابد.
نجوميان با اشاره به پايههاي تفكر هنر براي هنر گفت: براساس تفكر زيباييشناسي در اين دوره، شعر براي شعر و هنر براي هنر است كه پايههاي آن بر تفكر رمانتيك استوار است. «اسكار وايلد» ميگويد: ادبيات هرچه بيفايدهتر بهتر. در اين دوره مكتب فرماليسم، ساختارگرايي، نقد نو، مدرنيته و توجه به زبان شكل ميگيرند كه بنيان همه آنها در تفكر زيباييشناسي است.
نجوميان در پايان درباره نگاه نقادانه اسكار وايلد به ادبيات دوره ويكتوريا تصريح كرد: در ادبيات دوره ويكتوريا نگاهي خاصي به آداب و مناسبات اجتماعي و سنتي وجود دارد و اسكار وايلد اين نگاه تزوير مآب را نقد ميكند.
نظر شما