به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، منیر مزید، شاعر، مترجم و رماننویس فلسطینی در سال ۱۹۵۹میلادی در اردن به دنیا آمد. او در آمریکا و انگلیس تحصیل کرده و به دو زبان عربی و انگلیسی آثاری را پدید آورده است.
مزید در سال ۲۰۰۵ مقیم رومانی شد. او ۱۱ کتاب شعر، سه رمان و ۶ اثر ترجمه دارد. آثار او به زبانهای رومانی، اسپانیایی، فرانسوی، لهستانی، چینی و فیلیپینی ترجمه شدهاند.
این شاعر فلسطینی موسس فستیوال شعر بینالمللی اودیسه و مدیر انجمن آرتگیت در رومانی است.
نمونهای از شعر مزید به عنوان «غزه در آتش»:
«غزه در آتش، ما گرسنه
در غزه
کوچهها به خون و نمک آغشتهاند
عروسکهای کشته شده زهر و خاکستر میخورند
و ماه، پرندهای مجروح
پرپر میزند بر فراز گورستان
جیغ میکشد.
اینجا در کوچهها
صدای دعوای برادران یوسف میآید
وقتی که یوسف اسیر تاریکی چاه است
آیههای کشور مقتول را میخواند
گرگ دندان را تیز میکند
خسته از انتظار، از خستگی
در غزه
کلاغی قار قار میکند در اردوگاه
مزمزه میکند پوسته درخت خون را
دستهای گرگ به دنبال بره مسیحاند
و چوپان در بستر بدکارهای در خواب.
برای مردگان چه مانده در غزه تا راهی شوند؟
آه، ای مرگ که از ساقه گندم غصههامان میآیی
من سایه تو هستم
ما زیر آسمان ناشناس مینشینیم
از کوههای رویا و قطبهای آتش بالا میرویم
فقط برای برگشتن و جنگیدن به خاطر نیزار
ای هاشم، تو که لباس فراموشی به خود پیچیدهای
برخیز و به تماشا بنشین
این کودک را میبینی که از آتش میگذرد
سجده میبرد بر یک نهال زیتون
که در برابر باد فخر میفروشد
معشوق خورشید میشود
وقتی که خورشید دهان میگشاید
در انتظار بلعیدن دانه سکوت
در اینجا ساقههای گندم روح چهره خدایی غمگین را میبافد
و زنی بین آتش و یخ میایستد
تخمهای مرغ رویا را میفروشد
و ته مانده شعرها را جمع میکند
همراه با آوازهای جنگجوی قهرمان.
غمگیناند پروانههای شعر و گنجشکان آوازخوان
چرا که غزه هاشم بین سنگهای آسیاب خرد میشود
و برادران یوسف دعوا میکنند بر سر سهم
«عنات» به کوههای شب رو میکند
ریش خاکستری «آریل» را میکشد
نان بر زمین میگذارد
و گرده بر خاک میافشاند
و کودکان غزه را میخواند
آه، ای غزه سرسخت، در زیر آسمان آتش تنها خفتهای
کاش میگشودی آستینهای جامهات را
تا همه گنجشکان آهنگ آزاد شوند.
کشورم قایقی در دریایی بی منتهاست
که ملوانان رهایش کردهاند
غزه، از راه دور تو را دوست دارم
از فاصلهای که لبها به هم نمیرسند
جایی که صدای آسمان گم میشود و
تا روح بالا میرود دریا هم دیگر نمیخروشد
و نه گرگها برای سنگریزهها زمزمه میکنند
غزه، من بین باد و پوچی گرفتارم
و سالها جلو رفتهام
شمشیر گرسنگی دندههایم را پاره میکند
از توهم و کف دریا خرسند میشویم
در جستجوی چیزی هستیم که نمییابیم
پیروزی و شکست چه ارزشی دارد
وقتی در محاصره گرسنگی هستیم.»
نخستين همايش شاعران ايران و جهان ۲۸ فروردين تا اول ارديبهشت در سه شهر تهران، شيراز و اصفهان برگزار ميشود.
سهشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۸
نظر شما