كتاب «روايتي از تولد بودا» (متن سغدي و سنتره جاتكه) با تحقيق و پژوهش دكتر بدرالزمان قريب ترجمه و به كوشش انتشارات اسطوره منتشر شده است. اين كتاب به دو زبان سغدي و فارسي دربرگيرنده تصاويري از اين متنهاي تاريخي كهن است.
اين كتاب در دو فصل بخشبندي شده فصل نخست به منابع تاريخ سغد، نكتههاي برجسته تاريخ قوم سغد و دستنوشتههاي سغدي تقسيمبندي شده است و فصل دوم به چكيده داستان و كيفيت دستنوشته آن، روايتي از تولد بودا (ترجمه متن و سنتره جاتكه) اختصاص دارد. تصاوير، نمايه و زندگينامه علمي دكتر بدرالزمان قريب در بخش بعدي كتاب قرار دارد. پايانبخش كتاب نيز روايتي از تولد بودا به زبان سغدي است.
كتاب «روايتي از تولد بودا» در پيشگفتارش تاريخچهاي از شناخت زبان سغدي ارايه ميدهد و ميگويد كه در سال 1904 ميلادي، دو سال بعد از اعزام نخستين هيأت اكتشافي آلمان در آسياي مركزي، مولر دانشمند و محقق بزرگ آلماني، مأمور رسيدگي مدارك و نسخههاي خطي بازيافته از تركستان چين شد. مولر، در ميان آن گنجينه قطعه كوچكي را متعلق به يك زبان ايراني ناشناخته تشخيص داد. چندي بعد اندراس اين زبان تا آنروز ناشناخته را سغدي نام نهاد.
بيش از صد سال از اين واقعه ميگذرد و در طي اين مدت مدارك بسياري به زبانهاي سغدي پيدا شد. خط ناشناخته آن خوانده و متون آن به زبانهان اروپايي، بعضا آلماني، فرانسه يا انگليسي ترجمه شد. ويژگيهاي واجشناسي، دستوري و واژگاني آن كم و بيش تشريح شد و از پنجاه سال پيش به مدارك بازيافته از چين و تركستان چين، مدارك تاجيكستان شوروي يا زادگاه اصلي قوم سغد، افزوده شد و كوشش و تلاش دانشمندان روسي در كشف و خواندن اين مدارك و ترجمه آنها به روسي به تنوع ادبيات سغدي افزود و امروز زبان سغدي در خانواده زبانهاي ايراني مقامي دارد و سغدشناسي خود رشتهاي ارزشمند در مطالعات ايرانشناسي است.
زبان سغدي از خانواده زبانهاي ايراني ميانه است
از نظر جغرافيايي و تاريخي، زبان سغدي شاخهاي از گروه شرقي خانواده زبانهاي ايراني و در دوره ميانه آن قرار دارد و در هزاره اول ميلادي در قسمتي از شرق ايران، (به معني ايران بزرگ) و در ميان مهاجرنشينان بازرگاني سغدي پراكنده در طول شاهراه ابريشم، زبان زنده بوده است. سغديان كه بازرگاناني زبردست بودند در طول اين راه در سرزميني كه بين كوههاي جنوبي و استپهاي شمالي چين گسترده ميشود، از شهر سمرقند زادگاه خود تا شهر خومدان چين، مهاجرنشيناني تأسيس كرده بودند و بر كاروان راه تجاري كه از قلب ماورالنهر تا قلب چين ميرفت از نظر اقتصادي فرمانروايي داشتند.
بيدليل نيست كه گوتيو راه ابريشم را شاهراه سغدي و پليو زبان سغدي را زبان بينالمللي يا زبان ميانجي آسياي ميانه در هزاره اول ميلادي ميدانستند. سغديان واسطه انتقال فرهنگ و هنر از شرق به غرب و از غرب به شرق بودند از چين ابريشم و كاغذ به شهرهاي غرب آوردند و دستاوردهاي هنر اشكاني و ساساني را به چين بردند. اديان بودايي، مانوي و مسيحي با پشتكار مبلغان سغدي در ميان قبايل آسياي ميانه رواج يافت و در زمره نخستين مبلغان دين بودايي و نخستين مترجمان تعاليم بودا در چين نامهاي سغدي ديده ميشود.
تنوع مدارك به دست آمده سغدي نيز فعاليتهاي ديني همين اقليت مهاجرنشين سغدي را متجلي ميسازد، زيرا به استثناي نامههاي باستاني سغدي، كه در يكي از برجهاي ديدهباني ديوار بزرگ چين كشف شده و مدارك كوه مغ و همچنين ديگر آثار تاجيكستان و كتيبههاي نويافته شمال پاكستان، متون ديگر سغدي را بايد در شمار متون ديني محسوب كرد و چون اغلب مهاجرنشينان سغدي پيرو دين بودايي، مانوي و مسيحي بودند، نوشتههاي آنها متأثر از متون اصلي سه دين نام برده است.
نگهداري تنوع ادبيات سغدي در طي نسلهاي متمادي
بدرالزمان قريب معتقد است كه شنهاي تركستان چين در سينه سوزان خود نه تنها وسعت ادبيات سغدي، بلكه تنوع اين ادبيات را نيز طي نسلهاي متمادي براي ما نگهداشتهاند و افزون بر گنجينههاي لغوي و دستوري كه به مطالعات ايراني هديه دادهاند، روزنههاي جديدي نيز بر تاريخ سياسي، اجتماعي و فرهنگي مردم آسياي ميانه گشودهاند. موضوع جالب اين است كه متون سغدي اين تنوع فرهنگي را در خط خويش منعكس كردهاند. بدين طريق كه پيروان هر آيين، خطي ويژه براي بيان عقايد خود برگزيدند.
متون سغدي بودايي به خط سغدي (خط ملي سغديان و خط متون غير ديني آنها) كه محتملا ملهم از پهلوي اشكاني است و متون سغدي مانوي به خط سرياني مانوي (كه توسط ماني ابداع شده بود) و متون سغدي مسيحي به خط سرياني استرانجيلي نوشته شدهاند. بنا بر اين علاوه بر اختلاف واژگاني و اصطلاحات لغوي، اختلاف خط و شيوه نوشتاري و روش الفبايي هم بر مشكل پژوهش زبان سغدي ميافزايد. در متون ترجمه شده، تأثير زبان اصلي سرچشمه برخي اختلافات واژگاني و سبك نگارش در زبان سغدي است.
بهرهگيري از سنسكريت در متون سغدي بودايي
چنانكه در متون سغدي بودايي اصطلاحات فراوان از سنسكريت و به ندت از چيني و در متون سغدي مانوي وامواژههاي بسياري از فارسي ميانه و پارتي ديده ميشود و متون سغدي مسيحي نيز به شدت متأثر از اصل سرياني خود است. ردپاي ترجمه را به خصوص در متون سغدي بودايي كه بيشتر در صومعههاي بودايي آسياي ميانه از متون اصلي چيني و سنسكريت استنساخ شده و نيز در متون مسيحي كه اغلب برگردان واژه به واژه انجيل و روايات مربوط به شهداي مسيحي از متون سرياني است، آشكارتر ميتوان ديد.
بسياري از تعقيدات و ابهامات و موارد مشكوك اين متون را عدم درك متن اصلي توسط مترجم دانستهاند ولي داستانهايي كه رنگ ديني آميخته با عناصر ادبيات محلي دارند و همچنين داستانهاي مستقلي كه تصادفي در مجموعه متون ديني قرار گرفتند كمتر متأثر از نفوذ مترجماناند. متون مانوي كه غالبا با تمثيلات و استعارات و تشبيهات شعرگونه تصويرگر داستانهاي جالب نمادين است، زبان زنده زمان خود را بهتر متجلي ميكند.
از تعداد زياد واژههاي فارسي ميانه و پارتي كه در متون سغدي مانوي به چشم ميخورد ميتوان استنباط كرد كه بيشتر مراسم ديني مانويان در جامعه ايراني زبان آسياي ميانه، به اين دو زبان برگزار ميشده است. از طرف ديگر مانويان سغدي در انتقال داستانها و اسطورههاي ايراني، هندي و حتي يوناني به مردم آسياي مركزي و چين نقش مهمي ايفا كردهاند.
مولف و مترجم كتاب معتقد است كه حال بايد ديد مردمي كه اين آثار ارزنده را از خود به جاي گذاشتهاند، اصل و تبارشان از كجا بوده و در چه مأخذ و منابع تاريخي از آنان نام برده شده است. آيا ميتوان رويدادهاي گذشته اين قوم فراموش شده را با منابع موجود مدارك مكشوفه بازسازي كرد؟
چاپ سوم كتاب «روايتي از تولد بودا» (متن سغدي و سنتره جاتكه) با شمارگان 1000 نسخه و بهاي 5 هزار تومان به كوشش نشر اسطوره منتشر شده و در دسترس زبانشناسان و اسطورهشناسان قرار گرفته است.
نظر شما