به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، مهدی فردوسی مشهدی در نخستین نشست از سلسله نشستهای نقد کتاب کودک و نوجوان که در کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، ضمن تقسیمبندی و گونهشناسی اساطیر، محتوای کتاب مصوَر «نارنج یلدا» را ناظر به نوعی اسطوره کیهانشناسانه و یزدانشناسانه برشمرد و گفت: خود «یلدا» که به معنای تولد و ولادت خورشید از دل بلندترین شب است، از اساطیر آیین مهر (مِهرپرستی) یا نسخه مسیحی آن به نام میترائیسم از دوران پیش از آیین زرتشت تا پایان دوران ساسانی، سرچشمه میگیرد.
وی افزود: میترا ایزد پیمان، روشنایی، جنگآوری، پاکی و ناآلودگی بود. میترائیسم در زمان اوج گستردگی جهانی خود در سدههای دوم و سوم میلادی از هندوستان تا انگلستان و اسپانیا، پیروانی داشت. کلیسای روم در سده چهارم میلادی ۲۵ دسامبر (مقارن پنجشنبه ۰۴ دیماه ۱۴۰۴) را روز ولادت عیسی تعیین کرد که با ولادت میترا، مصادف است.
این استاد دانشگاه تصویرهای چندلایه کتاب مصوَر «نارنج یلدا» نوشته محمدهادی محمدی، و با تصویرگری سمیه باباخان به اندازه متن آن اطلاعدهنده و راهنماست و به همین دلیل تلاشهایی صورت گرفت تا تصویرگر کتاب سمیه باباخان در این نشست حاضر باشد، اما متأسفانه این توفیق دست نداد.
تفاوتهای «افسانه» و «اسطوره»
فردوسی مشهدی، محتوای متنی کتاب را نوعی بازآفرینی خلاق از متنی اساطیری برشمرد و با اشاره به تفاوتهای «افسانه»، «قصه پریان» و «قصه جانوران» با «اسطوره»، تأکید کرد: اسطورهها، سرگذشتهای قدسی و مینوی را نقل و رویدادهای نخستین زمانها را روایت میکنند و ماجرای پدید آمدن را در بردارند، یعنی میگویند چگونه چیزی و کسی پدید آمده و هستی خود را آغاز کرده و در سیر زمان چه شده و چه کرده است و به همین دلیل برخی از اسطورهپژوهان گفتهاند «اسطورهها دانشِ سببشناسی هستند».

فردوسی مشهدی در ادامه به طرح نکاتی درباره دلالتهای کیهانشناسانه آن پرداخت و گفت: اعتِدالَین یا بَرابَران از دید ناظر زمینی، یعنی دو روز در سال که خورشید میان آسمان قرار میگیرد و موجب میشود شب و روز با یکدیگر مساوی باشند، اعتدال بهاری (کمابیش ۲۰ یا ۲۱ مارس) یا آغاز فصل بهار در نیمکره شمالی و آغاز پاییز در نیمکره جنوبی و اعتدال پاییزی (کمابیش ۲۲ یا ۲۳ سپتامبر) یا آغاز پاییز در نیمکره شمالی و آغاز بهار در نیمکره جنوبی. این پدیده طبیعی در آیاتی از قرآن با عنوان «ایلاج» یا فروبردن شب در روز و روز در شب یاد شده است. خداوند از آغاز بهار روز را در شب فرومیبرَد؛ چنانکه هر روز بر عمر روز افزوده میشود تا اینکه در آغاز تابستان بلندترین روز در کوتاهترین شب فرومیرود و پس از این، باز عمر شب افزایش مییابد تا هر دو به اعتدال پاییزی میرسند؛ سپس از آغاز پاییز شب را در روز فرومیبرَد؛ چنانکه هر روز بر عمر شب افزوده میشود تا اینکه در آغاز زمستان بلندترین شب در کوتاهترین روز فرومیرود و پس از این؛ یعنی پس از بلندترین شب که یلدا نامیده شده است، باز عمر روز افزایش مییابد تا هر دو به اعتدال بهار میرسند و به این ترتیب، فصلها پدید میآیند.
نمادپردازانه بودن متن کتاب «نارنج یلدا»
او با تأکید بر نمادپردازانه بودن متن کتاب به تفسیر نمادین «باغ نارنج»، «هفت سبد گل نارنج»، «سفیدپوشی پهلون»، «نقرهگون بودن اسب پهلوان»، «چهل پرنده سپید»، «نُه ماه بارداری خورشیدخانم» پرداخت و با بیان معیارهایی که محققان نقد ادبی در بازآفرینی اساطیر برای کودکان و نوجوانان در آثار تخصصی خود آوردهاند، با توجه به این معیارها درباره کتاب نارنج یلدا افزود: در اسطورهپردازی (یعنی بازسرایی یا بازآفرینی) اسطورهها برای کودک و نوجوان به این معیار باید توجه کرد و دستکم به این پرسشها پاسخ داد که آیا هسته اسطورهای در این کتاب حفظ شده است؟ آیا کودک / نوجوان میتواند با قهرمان همذاتپنداری کند؟ آیا مخاطب روایت را با توجه به سطح زبانی و روایی آن دنبال میکند؟ آیا متن امکان تخیل، پرسش و گفتوگو پدید میآورد؟ آیا اثر، کودک را در معنایابی دستکم میگیرد؟
این پژوهشگر ادبیات دینی کودک و نوجوان حفظ خطِ روایی، شخصیتها و منطق اسطوره، حذف یا تعدیل عناصر نامناسب، وفاداری به متن مبدأ، استفاده خلاق از هسته اسطوره، امکان تغییر زاویه دید، پایانبندی یا شخصیتپردازی، افزودن عناصر همدلانه و معاصر، وفاداری به «معنا» نه فقط «روایت تاریخی» را از ویژگیهای مثبت و قوتهی کتاب برشمرد و افزود: به نظر میرسد کتاب فقط در سادهسازی زبان و روایت به ضعفها و مشکلاتی ارتباطی دچار باشد. زبان باستانی (آرکائیک) و مطنطَن کتاب موجب قطع ارتباط مخاطب با محتوای متنی میشود و شاید کودک فقط بتواند با تصاویر کتاب ارتباط برقرار کند.
فردوسی مشهدی ضمن اهمیت نقد آثار کودک و نوجوان و تأثیرگذاری این برنامهها در ارتقای سطح معرفتی مربیان محترم و افزایش سطح کیفی این آثار، گفت: بسیاری از کتابهای کودک و نوجوان در کشور منتشر میشوند، اما نقد حرفهای همه آنها کمتر صورت میپذیرد. مخاطب هدف این کتابها، کودکان و نوجوانانند، اما پدیدآور آنان بزرگسالیاند که در جایگاههای محقّق یا مروّج یا مولّد کتاب مینشینند و چنانچه این جایگاهها از دید کیفی بهینهتر شوند، سرانجام در ارتقای سطح شناختی مخاطبان هدف، تأثیر خواهند گذاشت. برگزاری نشست نقد کتاب، رویدادی است که موجب بهینهسازی این جایگاهها میشود و زمینه را برای معرفی تخصصی و شناسایی آثار معتبر و مؤثر فراهم میکند.
راهاندازی کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان در دانشگاه فردوسی مشهد
در بخش دیگری از این نشست شعله ارسطوپور، مدیر کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه فردوسی مشهد ضمن اعلام خبر راهاندازی کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان در این کتابخانه توضیح داد: کارکرد اصلی این کتابخانه ارتقای سطح دانش عمومی کودکان و نوجوانان از طریق ادبیات کودک و نوجوان به معنای عام آن است.
وی افزود: این کتابخانه تخصصی صدها عنوان کتاب برای این دسته از مخاطبان فراهم آورده است و افزون بر اینکه محیطی آرام و جذاب برای مطالعه آنان به شمار میرود، با همراهی مربیان شائق و خدوم این مجموعه، به اجرای برنامههای جذاب آموزشی و فرهنگی میپردازد تا کودکان و نوجوانان دلبسته کتاب و مطالعه باشند.
ارسطوپور با اشاره به برخی از کاستیها و کمبودهای تخصصی مربیان، ابراز کرد: بنابر مذاکراتی که با ناقد و پژوهشگر گرامی آقای فردوسی مشهدی صورت گرفت، تصمیم گرفتیم برنامههایی نیز برای مخاطب بزرگسال فعال در زمینه کتاب کودک و نوجوان اجرا کنیم. ایجاد میز نقد کتاب کودک و نوجوان در کتابخانه دانشگاه فردوسی مشهد، به انگیزه ارتقای سطح تخصصی این عزیزان و توانایی آنان در بهگزینی آثار کودک و نوجوان و بالا بردن سطح کتابشناسی آنان، تأسیس شده است که امیدوارم به صورت مستمر برگزار شود.
به گزارش ایبنا؛ این نشست به همت کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه فردوسی مشهد و با همکاری باشگاه دانشافزایی و بهرهوری ادبیات دینی کودک و نوجوان (بادبادک)، در قالب میز نقد کتاب کودک و نوجوان در کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان دانشگاه فردوسی مشهد، با حضور شماری از پژوهشگران و دانشجویان و پدیدآورندگان و مربیان ادبیات کودک و نوجوان برگزار شد.
نظر شما