سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سینمای ایران، بیش از آنکه بر شخصیتپردازیهای پیچیده استوار باشد، تاریخی طولانی از تیپها دارد. تیپهایی که با گذشتِ زمان، محبوبیت زیادی بین مردم کوچه و خیابان پیدا میکردند و در ظاهر و رفتار الگوهایی تکرارشونده را در جامعه رواج میدادند. بخش عمدهای از جذابیت فیلمفارسیهای قبل از انقلاب برای عموم مردم، تیپهای محبوبی بودند که مردم باعلاقه پای تماشایشان مینشستند. این تیپها همپای تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی، دچار تغییر شدهاند و در هر دورهای بنا به اقتضائات زمانه، تیپی خاص رواج پیدا کرده است.
سینمای ایران در زمینه تالیف کتابهایی مرتبط با بررسی تیپ و شخصیتهای ماندگارش، ضعفی اساسی دارد. نویسندگان سینمایی کمتر علاقهای به این موضوعات نشان دادهاند در حالیکه بررسی تیپ و شخصیتهای سینمایی، علاوه بر داشتن بارِ تاریخی، نشانی از تحولات اجتماعی و فرهنگی سینمای ایران است.
احمد طالبینژاد، از منتقدان و نویسندگان باسابقه ایران، با نگارش کتاب «لعبتکها» تلاش کرده تا حدود زیادی ضعفهای تالیفی در این حوزه را جبران کند. این کتاب که توسط نشر گیلگمش منتشر شده، سیر تحول تیپهای ثابت در سینمای ایران را محور اصلی قرار داده و نگاهی به تیپهای مهم و ماندگار سینمای ایران داشته است.
تقسیمبندی تیپهای سینمایی
یکی از ایدههای خوب طالبینژاد جهت توضیح مطالب کتاب، دستهبندی شسته و رفته اوست. او با تقسیمبندی مطالب کتاب در چهار بخش، به بررسی تیپهای مردان و زنان در فیلمفارسی، و بررسی تیپها در سینمای کودک و نوجوان و کمدینهای فیلمفارسی گذاشته است.
از عناوین مشخص است که بیشتر بار اطلاعاتی کتاب معطوف به فیلمفارسیها و تیپهای سینمایی در قبل از انقلاب است، با این حال، طالبینژاد از نگاه روز دور نشده و نیم نگاهی هم به تیپهای سینمایی در دهههای اخیر داشته است.
«جوان اول» فیلمها یکی از رایجترین و محبوبترین تیپها در سینمای فیلمفارسی است. این تیپها مردانی خوشچهره، خوشلباس، فداکار، عاشقپیشه، بزن بهادر، خوشآواز و خوش رقص بودند که از بدو پیدایش صنعت سینما در ایران تا به امروز در شکل و شمایل مختلف حضور پیدا کردهاند.
معروفترین این تیپها در سینمای آن روزگار ناصر ملکمطیعی، بهروز وثوقی و محمدعلی فردین بودند. اگرچه آنها در شیوه بازی تقاوتهایی با هم داشتند ولی به محبوبیت عجیبی در میان مردم دست پیدا کردند. به ویژه پس از اکران «قیصر» مسعود کیمیایی، قهرمانی تازه در سینمای ایران متولد شد که تا سالها وجوه تماتیکش در سینما و جامعه مورد توجه همگان بود.
طالبینژاد توضیح میدهد که در کنار این ستارگان اول سینمای فیلمفارسی، چهرههای دیگری مثل سعید راد و فرامرز قریبیان مطرح شدند که شمهای از قهرمان بودن را در بازیشان داشتند.
اما سینمای فیلمفارسی فقط به این تیپها محدود نمیشد. نگاه جامع نویسنده، تیپهای سینمایی را فقط در وجوه قهرمانان و ستارههایش نمیبیند و نگاهی به سایر تیپها هم دارد. تیپ «لمپن-سوسول» یکی از تیپهایی بود که در اوایل دهه ۵۰ و همزمان با فروکش کردن فیلمهایی درباره لپمنهای سنتی سربرآورد.
آغاز حضور این تیپ در سال ۱۳۵۳ با فیلم «یاران» رقم خورد و چهرههای مطرحش بازیگرانی مثل فرزان دلجو، عباس وفایی، همایون اشکان و سعید کنگرانی بودند. این تیپ تا اوجگیری اعتراضات انقلابی مردم در سال ۱۳۵۷، در رقابت با سایر تیپها، میدان رقابت را در اختیار داشت و تا زمان وقوع انقلاب، یکهتاز میدان بود.
پیروزی انقلاب اسلامی، دگرگونیهای زیادی را در سینما به وجود آورد که به وجود آمدن تیپهای سینمایی تازه یکی از آنها بود. همچنین وقوع جنگ در سال ۱۳۵۹، عاملی شد تا تیپهایی همچون «حاجی، سید و حاجآقا» پدید آمدند: «این تیپهای مقدس، به رغم تفاوت تاریخی و جغرافیایی، از نظر شکل و شمایل و رفتار و کردار به برخی اسلاف خود شباهت داشتند.» (ص ۵۵) تیپ «جاهلها و ژیگولها» و «دهاتی» و «وردست: رفیق و نوچه» نمونهای از تیپهای رایج مردان در سینمای ایران هستند.
سیمای زنان در سینما
از طرف دیگر زنان نیز، تیپهایی در سینما داشتند. اگرچه حضور آنها در سینمای ایران به پررنگی و پرقدرتی مردان نیست، ولی چند تیپ معمولاً ثابت در فیلمفارسیها داشتند. تیپهای «همسر، معشوقه»، «روسپی»، «دختران دشت»، «زن مدرن-سنتی» و «اغواگر» نمونهای از این تیپها هستند.
در میان این تیپها «زن مدرن-سنتی» همچنان حضوری مهم و تاثیرگذار در سینمای ایران دارد و نمونههایش را به وفور در فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ داریوش مهرجویی دیدهایم. همچنین تیپ «زن اغواگر» از سینمای قبل از انقلاب در فیلمی مثل «اغواگر» با بازی ژاله علو بوده و پس از انقلاب نمونهاش را فیلم «شوکران» با بازی هدیه تهرانی دیدهایم.
بخش بررسی تیپهای سینمای کودک و نوجوان بسیار خلاصه است و نویسنده به فراخور اهمیت، فقط نگاهی گذرا به این تیپها داشته و خیلی به توضیح و تفسیر آنها نپرداخته است.
بخش انتهایی که به بررسی کمدینهای فیلمفارسی میپردازد، برای مخاطب امروز که درگیر انواع کمدیها در سینماست، جذاب به نظر میرسد. سینمای کمدی ایران از قبل از انقلاب شکلهایی از کمدی موقعیت و کمدی تضاد و تعارض را به خود دیده است. گاهی این فیلمها به انواع مختلفی از فیلمهای بزن و بکوب با چاشنی رقص و آواز تقسیم میشدند و گاهی دیگر نیز فیلمهای کمدی قابل قبولی از آنها در میآمد.
بیشتر بازیگران کمدی قبل از انقلاب از تئاترهای دهه ۳۰ و ۴۰ به سینما آمده بودند که علی تابش، مرتضی احمدی، علامحسین بهمنیار و منوچهر نوذری نمونهای از این بازیگر هستند.
چهرههای محبوب سینمای کمدی
برخی دیگر مثل نصرتالله وحدت و رضا ارحامصدر از مکتب تئاتر اصفهان پا به دنیای سینما گذاشتند: «ساختار اغلی نمایشهای این مکتب تقریباً چیزی فراتر از ساختار نمایشهای روحوضی نیست، با این تفاوت که تکیه اصلی در اینجا بر کلام است و آن هم گویش اصفهانی که مملو از کنایه، مطایبه و شیرینسخنی است. بنابراین ویژگی اصلی مکتب اصفهان کلاممحور بودن آن است، چون در این جنس از کمدی، میزانسن اغلب –ایستاده یا نشسته- موقعیتی است برای بیان دیالوگهای بامزه و شوخیهای کلامی.» (ص ۱۳۵)
طالبینژاد در انتهای این بحث، نیم نگاهی به کمدینهای معاصر سینما و تلویزیون ایران مثل اکبر عبدی، مهران مدیری و رضا عطاران هم دارد. از نظر نویسنده عطارانِ بازیگر از نظر ظاهر هیچ ویژگی شاخصی ندارد بلکه او به خاطر تکنیک و خلاقیت ذاتی و اکتسابیاش به یک سینما در سینمای کمدی ایران تبدیل شده است.
«لعبتکها» در کنار طرح مباحث درباره سینمای فیلمفارسی، تلاشی برای ثبت حافظه اجتماعی سینمای ایران به شمار میرود. حافظهای که در آن تیپها، بیش از شخصیتهای پیچیده، بار روایت تاریخ فرهنگی و تحولات زیستی ایرانیان را بر دوش کشیدهاند. تیپهایی که اگر چه گاهی به دام تکرار و کلیشه افتادهاند، اما همواره آینهای از خواستها، ترسها و آرزوهای جامعه بودهاند. بازخوانی و مرور این تیپها، فرصتی است برای فهم بهتر مسیر طیشده سینمای ایران در طول این سالها و از پی حوادث مختلف است.
نظر شما