به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین رونمایی از رمان «کفترهای سُرخِ پاپَر» تازهترین اثر شهرام نپوریزاده، عصر یکم دیماه با حضور جمعی از نویسندگان، منتقدان، ناشران و علاقهمندان ادبیات در محل گالری گلهای داوودی برگزار شد.
این مراسم با حضور علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی، عباس لهراسبی، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان اوقاف و امور خیریه، محمدحسن حبیبی، نویسنده و منتقد ادبی، همچنین مدیر نشر «دیروز» و جمعی از ادیبان و شاعران همراه بود.
شهرام نپوریزاده را بیشتر، اهالی تئاتر میشناسند؛ او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته تئاتر گذرانده، سالها بهعنوان مدرس بازیگری فعالیت کرده، تجربه کارگردانی تئاتر را در کارنامه دارد و تاکنون چندین نمایشنامه و کتابی با عنوان «تاریخچهی تئاتر آبادان» از او منتشر شده است. با این حال، در سالهای اخیر تمرکز خود را بر داستاننویسی گذاشته و این روزها نخستین رمان او با عنوان «کفترهای سُرخِ پاپَر» روانه بازار نشر شده است. مجموعه آثار او بهویژه این رمان تازه، نشان میدهد با نویسندهای مواجهایم که جهان روایی خاص خود را دارد و آگاهانه مسیر مستقلی را در ادبیات دنبال میکند.
در ابتدای این مراسم، شهرام نپوریزاده با اشاره به جایگاه قصهگویی در تاریخ بشر گفت: بشر اساساً عاشق قصهگویی و روایتپردازی است؛ انسانهای اولیه شبها دور آتش جمع میشدند و برای هم قصه تعریف میکردند؛ قصههایی که اغلب از ماجراهای زیستیشان میآمد و این روایتها علاوه بر سرگرمی، نوعی انتقال تجربه و تخلیه هیجانی بود.
او با تأکید بر اینکه میل به روایت همچنان در انسان معاصر وجود دارد، افزود: امروز هم وقتی با هم روبهرو میشویم، ناخودآگاه به تعریف ماجراهایمان میپردازیم؛ انسان دوست دارد همدلی کند و روایت، ابزار این همدلی است. هنرمند با تخیل، این روایتها را لایهمند و دراماتیک و به اثر هنری تبدیل میکند.
نپوریزاده رمان «کفترهای سُرخِ پاپَر» را حاصل تجربه زیستی خود عنوان کرد و گفت: من هیچوقت تصور نمیکردم روزی رماننویس شوم؛ بسیاری از اتفاقات این رمان را تجربه کردهام، هرچند مثل هر رمان دیگری، بخشی از آن حاصل تخیل است. این اثر، چندلایه است و طنز تلخ در آن نقش مهمی دارد؛ طنزی که از شدت سختی روایت میکاهد.
وی درباره عنوان کتاب توضیح داد: کفترهای سرخ پاپر، کبوترهایی عراقی هستند که روی پاهایشان پر دارند و همین، مانع اوج گرفتنشان میشود؛ این تصویر، استعارهای از قهرمان داستان است؛ انسانی که در موقعیتهای مختلف با چالشهایی روبهرو میشود که پروازش را دشوار میکند.
در ادامه، عباس لهراسبی، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان اوقاف و امور خیریه، با اشاره به سابقه نویسنده اظهار کرد: با توجه به اینکه شهرام نپوریزاده تخصص اصلیاش در زمینه رمان نبوده و بیشتر در حوزه نمایشنامه و تئاتر فعالیت داشته، انتشار این رمان اقدام بسیار قابل تحسینی است؛ وی تاکنون هفت عنوان کتاب منتشر کرده و این نشاندهنده مسیر خلاقه و جدیت نویسنده در خلق آثار ادبی است.
لهراسبی همچنین گفت: این کتاب نمیخواهد چیزی را به مخاطب القا کند. در طول کتاب، خواننده خودش مسیر را انتخاب میکند و با شخصیتها همراه میشود که همین آزاد گذاشتن مخاطب در تجربه روایت، یکی از نقاط قوت «کفترهای سُرخِ پاپَر» است.
علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی، در سخنانی نوشتن این رمان را کاری جسورانه دانست و گفت: رمانی با این حجم، جسارت میخواهد؛ این اثر را خواندهام و آن را رمانی رئال میدانم که بخش اجتماعی در آن غالب است.
وی با اشاره به ساختار روایت افزود: در این رمان با سه فضا روبهرو هستیم؛ زمان اکنون و زندگی روزمره، ذهنی جستوجوگر با دغدغههای فلسفی، و جبر زمانهای که شخصیت را به عقب میراند؛ این کتاب خوشخوان است و در دل قصه، مباحث فلسفی را به شکلی نرم به مخاطب منتقل میکند.
محسن باغبان، مدیر نشر «دیروز» در ادامه مراسم با نگاهی تأملبرانگیز به جایگاه کتاب و ادبیات با اشاره به فضای کلی رمان «کفترهای سُرخِ پاپَر» گفت: این کتاب را میتوان روایت بدبیاریها دانست؛ اما نه بدبیاریهایی اغراقآمیز یا نمایشی، بلکه همان ناکامیها و سرخوردگیهایی که اغلب ما در زندگی تجربه کردهایم. وقتی کتاب را میخوانید، احساس نمیکنید قرار است چیزی به شما آموزش داده شود یا نویسنده میخواهد پیامی را مستقیم به شما تحمیل کند اما هرچه جلوتر میروید، درمییابید آنچه روایت میشود، بسیار آشناست؛ انگار با بخشی از تجربه زیسته خودتان روبهرو شدهاید.
وی با اشاره به نوع مواجهه راوی با اتفاقات زندگی گفت: در جاهایی از رمان، انتظار دارید راوی اعتراض کند یا واکنشی تند نشان دهد، اما او ترجیح میدهد از کنار این اتفاقات عبور کند که همین انتخاب، بهنظر من، یکی از نقاط قوت اثر است؛ چون با روحیه انسان معاصر همخوانی دارد.
مدیر نشر دیروز با تأکید بر ویژگیهای زبانی و ساختاری رمان گفت: قلم نویسنده روان است، فرازهای روایت بهخوبی به هم پیوند خوردهاند و با وجود حجم قابل توجه کتاب، خواننده احساس خستگی نمیکند؛ از این جهت، انتشار رمان «کفترهای سُرخِ پاپَر» را باید به فال نیک گرفت.
در بخش پایانی نقدها، محمدحسن حبیبی، نویسنده و منتقد ادبی، رمان را نتیجه یک سلوک طولانی دانست و گفت: حداقل دو سال انرژی و برنامهریزی پشت این رمان بوده است. اثر دارای دو سطح واقعی و فراواقعی است و اهمیت اصلی در بخش فراواقعی آن قرار دارد.
وی با اشاره به مفهوم سردرگمی افزود: این مفهوم را در اسطورهها و ادیان ابراهیمی هم میبینیم؛ در فصلهای انتقام، قهرمان در یک بخش به انتقام میرسد و در بخش دیگر نمیتواند؛ ما با قهرمان همراه میشویم، همذاتپنداری میکنیم و نوعی تخلیه روانی شکل میگیرد. این رمان از رنج بشری سخن میگوید و راوی ترومای خود را قدرتمندانه بیان میکند که همین، رمز موفقیت اثر است.
در ادامه گفتوگو با شهرام نپوریزاده به مناسبت انتشار این رمان را میخوانید:
نوشتن برایتان از کجا آغاز شد؟
نوشتن برای من از نقطهای درونی و شخصی آغاز شد؛ نوعی نیاز به بیان، به بازتاب تجربهها و دریافتهایم از جهان و از کودکی. ذهنم پر از پرسشهایی بود که پاسخ روشنی نداشتند و نوشتن برایم راهی شد برای جستوجوی این پاسخها.
چطور به شکلگیری فرمهای خاص در آثارتان رسیدید؟
این فرمها آگاهانه طراحی شدهاند؛ بهویژه در «کفترهای سُرخِ پاپَر» هر بخش با نگاهی خاص و زاویهای تازه نوشته شده است؛ نه برای تنوعطلبی، بلکه چون تنها این ساختار میتوانست آن جهان ذهنی را بیان کند.
آثار شما اغلب رگههایی فلسفی و روانشناختی دارند. این نگاه از کجا میآید؟
من همیشه مجذوب فلسفه و روانشناسی بودهام؛ نه از منظر آکادمیک، بلکه بهعنوان ابزارهایی برای شناخت انسان؛ از نویسندگانی چون داستایفسکی، بوکوفسکی و سالینجر و از جریانهایی مثل اگزیستانسیالیسم و پستمدرنیسم بسیار آموختهام که این تأملات ناگزیر وارد نوشتنم شدهاند.
طنز در «کفترهای سُرخِ پاپَر» چه جایگاهی دارد؟
طنز در این رمان برای خنداندن نیست و بیشتر واکنشی است به وضعیت بیثبات انسان معاصر؛ طنزی گاه سیاه و گاه تلخ که از دل ناامیدی و بحران بیرون میآید و نوعی مواجهه با تقدیر و سرنوشت است.
رمان شما همزمان بر تجربه، تأمل و مطالعه استوار است. این تلفیق چگونه شکل گرفت؟
برای من نوشتن آمیزهای است از زیستن، خواندن و اندیشیدن؛ از تجربههای شخصی شروع میکنم، اما نمیگذارم متن فقط بازتاب یک خاطره باشد؛ با تکیه بر مطالعه و تأمل، سعی میکنم آن را به لایهای عمیقتر برسانم؛ لایهای که شاید بتواند روان انسان معاصر را واکاوی کند.
نظر شما