سرویس میهن و مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): مجموعه «قصه فرماندهان» از سال ۱۳۷۸ در حوزه هنری منتشر میشود و هدف آن ارائه روایتهای داستانی از زندگی فرماندهان دفاع مقدس است. هر اثر شامل فصلهایی از زندگی فرد از کودکی، خانواده و نوجوانی تا دوران جنگ و فعالیتهای نظامی است، با تمرکز بر نقش فرمانده در میادین نبرد.
همچنین بخشهایی از زندگی اجتماعی شخصیتها و ارتباط آنها با خانواده، همرزمان و جامعه نیز در این آثار آورده شده است. این مجموعه از نویسندگان حرفهای و بومی استانها استفاده میکند تا امکان دسترسی به منابع مختلف شامل خاطرات خانواده، همرزمان و اسناد موجود فراهم شود. درباره چندوچون این مجموعه با مسعود روشن بخش، مدیر این مجموعه گفتوگو کردیم.
مجموعه «قصه فرماندهان» از چه سالی آغاز شد و طیف سنی مخاطبان این کتابها کدام گروههای سنی را شامل میشود؟
«قصه فرماندهان» با هدف معرفی فرماندهان دفاع مقدس، از سال ۱۳۷۸ در بخش «هنر و مقاومت» با مدیریت مرتضی سرهنگی شکل گرفت. در همان سال نخست، مدیریت اولیه این پروژه به احمد دهقان، از نویسندگان شناختهشده ادبیات دفاع مقدس، واگذار شد.
نخستین آثار این مجموعه در سال ۱۳۷۹ منتشر شد. اولین کتاب مجموعه درباره شهید مهدی باکری با عنوان «اقای شهردار» به قلم داوود امیریان به چاپ رسید. دومین اثر در همان سال با عنوان «معلم فراری»، روایت زندگی شهید ابراهیم همت، توسط رحیم مخدومی منتشر شد. سومین کتاب مجموعه «تکهای از آسمان» درباره شهید محمد بروجردی بود که حسین فتاحی آن را به نگارش درآورد. چهارمین اثر نیز با عنوان «از پرواز سفید» به سرگذشت شهید عباس بابایی میپرداخت که توسط داوود بختیاری نوشته شد.
سال ۱۳۷۹ سالی پربار برای مجموعه «قصه فرماندهان» بود؛ پنجمین اثر با عنوان «پروانه در چراغانی»، روایت زندگی شهید حسین خرازی، به قلم مرجان فولادوند منتشر شد. ششمین کتاب همان سال با عنوان «پاوه سرخ» به زندگی شهید مصطفی چمران اختصاص داشت که باز هم توسط داوود بختیاری نوشته شد؛ به این ترتیب او در آن سال دو اثر از این مجموعه را منتشر کردند.
در سال ۱۳۸۰ اثری از این مجموعه منتشر نشد، اما روند تولید کتابها در سالهای بعد ادامه یافت که تاکنون پنجاهوهفتمین اثر مجموعه نیز به چاپ رسیده است. جدیدترین کتاب این مجموعه با عنوان «هدیه روز تیغ» زندگی شهید حسین قجهای چندی پیش منتشر شد. در همین بازه زمانی، پنج عنوان جدید بهصورت همزمان منتشر شدند که حاصل توافق صورتگرفته با انتشارات سوره مهر و بر اساس سهمیه اختصاصیافته به واحد «قصه فرماندهان» پنج جلد بود.
از جمله این آثار میتوان به جلد پنجاهوسوم مجموعه با عنوان «غریب غرب»، روایت زندگی شهید سید محمد جعفری، به قلم پروانه نوری اشاره کرد. اثر پنجاهوچهارم با عنوان «حالا وقت رفتن به خانه نیست» به زندگی شهید محمود کاوه پرداخته و نویسنده آن اصغر فکور است. جلد پنجاهوپنجم مجموعه با عنوان «فرمانده سایهها» به سرگذشت شهید سید حمید تقویفر اختصاص دارد که توسط مرضیه مولوی نگاشته شده است. جلد پنجاهوششم نیز «ققنوس» درباره شهید علی فارسی، از شهدای جهاد سازندگی، به قلم الهام طاوسی منتشر شد.
آخرین کتاب منتشرشده از این مجموعه که همزمان با همین بسته پنججلدی عرضه شد، «هدیه روز تیغ» است که به زندگی زندگی شهید حسین قجهای میپردازد و نویسنده آن احمدرضا امیری سامانی است.
شخصیتها در مجموعه «قصه فرماندهان» بر چه اساسی و با چه معیارهایی انتخاب میشوند و این انتخاب تا چه اندازه متناسب با اهداف محتوایی و مخاطبان مجموعه انجام میگیرد؟
معیار اولیه ما این است که مجموعه «قصه فرماندهان» بر پایه یک ساختار کارشناسی و دقیق پیش برود. در این مسیر، افتخار داریم که جناب سرهنگی از تولید تا ویرایش مجموعه آثار قصه فرماندهان را دنبال میکند. در انتخاب شخصیتها، تمرکز ما بر معرفی فرماندهان دفاع مقدس است و معیار فرماندهی، در حال حاضر شامل فرماندهان لشکر، تیپ و گردان میشود. هدف اصلی ما این است که بتوانیم فرماندهان و شهدای دفاع مقدس را از استانها و مناطق مختلف کشور به مخاطبان معرفی کنیم.
یکی از مشکلات موجود در حوزه پژوهشهای تاریخ دفاع مقدس این است که بخش قابلتوجهی از کتابهای منتشرشده، رویکردی تهرانمحور دارند. به نظر میرسد بیشتر شخصیتهایی که درباره آنها کار شده، به شهر تهران محدود بودهاند و فرماندهان شهید شهرستانها کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
بر همین اساس، در سالهای اخیر و با سیاستگذاری انجامشده و با مشورت مرتضی سرهنگی و جناب قناری، تلاش کردهایم تمرکز مجموعه را به سمت معرفی شهدا و فرماندهان دفاع مقدس در شهرستانها سوق دهیم و این خلأ را تا حد امکان جبران کنیم.
در همین راستا، تلاش کردهایم از نویسندگان شهرستانی استفاده کنیم. بسیاری از این نویسندگان، در آغاز مسیر کاری خود بودند و برای ما جالب و ارزشمند بود که بهعنوان نویسندههای تازهکار وارد مجموعه شدند. ما در این مسیر، آنها را همراهی و راهنمایی کردیم و امروز مشاهده میکنیم که این نویسندگان در شهرستانهای مختلف کشور، شهدای استانهای خود را بهخوبی معرفی میکنند.
بیتردید برای نگارش زندگینامه یک فرمانده یا یک شخصیت شاخص دفاع مقدس، لازم است ارتباطی نزدیک و مستمر با دوستان، همرزمان و خانواده شهید برقرار شود. نویسندگانی که ساکن تهران هستند، اگر بخواهند درباره فرماندهای در شهری مانند کرمانشاه پژوهش و نگارش انجام دهند، طبیعتاً این ارتباط عمیق بهسادگی میسر نیست. هرچند بخشی از اطلاعات را میتوان از طریق تلفن یا روشهای غیرحضوری به دست آورد، اما این شیوهها کامل و کافی نیست.
در مقابل، نویسندگان بومی هر استان این امکان را دارند که ارتباط نزدیکتر و مؤثرتری با خانواده شهدا برقرار کنند. برای مثال، پروانه نوری که در استان کرمانشاه فعالیت میکنند، با تلاش و پیگیری فراوان توانستهاند اعتماد خانوادههای شهدا را جلب کنند. او نقل میکرد که گاهی سه ساعت در کنار مادر یا همسر یک شهید حضور داشته تا پس از آن بتوانند تنها چند دقیقه گفتوگوی صمیمانه و مؤثر انجام دهد. این تجربهها نشان میدهد که حضور نویسندگان بومی تا چه اندازه برای پیشبرد دقیق و انسانی این کار ضروری است.
خوشبختانه تاکنون در این مسیر موفق بودهایم و اکنون نزدیک به ده نفر نویسنده در استانهای مختلف کشور مشغول انجام این فعالیت هستند. بر همین اساس، همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، تلاش ما این بوده که در مرحله نخست به سراغ فرماندهان ردهبالا برویم؛ بهطور طبیعی در این ۵۷ جلد منتشرشده، فرماندهان ارشد معرفی شدهاند. در مراحل بعدی نیز برنامهریزی ما بر معرفی معاونان لشکر، سپس فرماندهان تیپ و در ادامه فرماندهان گردان متمرکز خواهد بود.
در این مسیر، ما بهتدریج از تمرکز صرف بر ردههای بالای فرماندهی فاصله گرفتهایم. در حوزه داستاننویسی، یک اصل مهم برای ما این است که شخصیت مورد نظر باید «جوهره روایت» در زندگی خود را داشته باشد؛ یعنی آنقدر از خود و اطرافیانش خاطره بهجا گذاشته باشد که بتوان این خاطرات را به یک روایت داستانی و اثر هنری تبدیل کرد.
در حال حاضر، بسیاری از شخصیتهای ردهبالا یا اطلاعات کافی و مستند دربارهشان در دسترس نیست، یا خاطرات ثبتشده و قابل روایت از آنها بسیار محدود است. در چنین شرایطی، امکان تبدیل زندگی این افراد به یک داستان یا اثر هنری تأثیرگذار وجود ندارد. به همین دلیل، محور انتخاب ما صرفاً فرماندهان درجهیک لشکر نیست حتی فرماندهان گردان یا افرادی که مسئولیتهای بالای نظامی نداشتهاند، اگر خاطراتی ماندگار و روایتپذیر از خود بهجا گذاشته باشند و بتوانند مخاطب را با فضای دفاع مقدس آشنا کنند، برای ما در اولویت قرار میگیرند. بنابراین، داشتن منصب بالای نظامی شرط اصلی انتخاب شخصیت نیست؛ هرچند میتواند بهعنوان یک معیار اولیه مطرح باشد، اما تعیینکننده نهایی نیست.
آنچه برای ما اهمیت دارد، خاطرات زنده، اثرگذاری فرد در میدانهای نبرد و نقشی است که در فضای جنگ ایفا کرده است. بهویژه در سالهای ابتدایی جنگ، بسیاری از رزمندگان اساساً به دنبال عناوین و درجات نبودند، اما تأثیرگذاری عمیقی داشتند و همین تأثیرگذاری برای ما اهمیت دارد.
برای نمونه، کتاب «شمشیر لشکر» که اصغر فکور درباره سرگذشت شهید رضا چراغی نگاشته، اثری بسیار قوی و تأثیرگذار است. این کتاب بهخوبی نشان میدهد که حتی اگر فردی سمت و منصب بالای نظامی نداشته باشد، اما حضوری مؤثر در جنگ داشته و خاطراتی جذاب و صمیمی از او باقی مانده باشد، میتواند به شخصیتی ماندگار در قالب یک اثر داستانی تبدیل شود.
در مجموعه کتابهای «قصه فرماندهان» از ابتدا نگاهی وجود داشته که تا به امروز دنبال شده است. آیا طی سالهای اخیر احساس نشده بنا به شرایط در محتوا تغییراتی داده شود؟
از ابتدای شکلگیری مجموعه «قصه فرماندهان» بر این باور بودیم که نگارش این آثار باید تمامی ویژگیهای یک اثر داستانی حرفهای را داشته باشد. از همان آغاز، مرتضی سرهنگی بهعنوان بانی مجموعه، حضوری فعال و مؤثر در روند شکلگیری آن داشتهاند و همچنان نیز از محورهای اصلی این جریان به شمار میروند. ما تلاش کردهایم این نگاه حرفهای و داستانمحور را در تمامی آثار حفظ کنیم.
در روایت زندگی هر شخصیت، کوشش ما بر این بوده است که فصلهایی از زندگی فرد نوشته شود؛ از دوران کودکی و فضای خانوادگی گرفته تا نوجوانی و محیطی که در آن رشد یافته است. با این حال، اولویت اصلی ما روایت داستانهایی است که در فضای جنگ رخ داده و نشاندهنده نقش و تأثیرگذاری شخصیت مورد نظر در میدانهای دفاع مقدس است.
در عین حال، یکی از اصول مهم مجموعه این است که نویسندگان از اختیار کامل برخوردار باشند تا بتوانند قلم و سبک شخصی خود را در اثر پیاده کنند. اگر فهرست نویسندگان این مجموعه را مرور کنیم، به حدود پنجاه نویسنده میرسیم که هر یک از آنها چهرههایی شناختهشده و صاحبسبک در ادبیات دفاع مقدس هستند. برای نمونه احمدرضا امیری سامانی از برگزیدگان جایزه جلال در سالهای گذشته بوده و نویسندگانی چون داوود امیریان، حسین فتاحی و رحیم مخدومی نیز هر یک با سبک و زبان خاص خود در این مجموعه حضور داشتهاند.
ما برای نویسندگان محدودیتی از نظر سبک نگارش قائل نیستیم و هر نویسنده از زاویه دید و با شیوه روایی خود به نگارش «قصه فرماندهان» میپردازد. حتی در بسیاری موارد، نویسندگانی که توانمندی آنها در این حوزه برای ما محرز بوده و آثار متعددی منتشر کردهاند، یا خودشان تمایل نشان دادهاند یا از سوی ما برای همکاری دعوت شدهاند. در این مسیر، هیچگونه چارچوب محتوایی سختگیرانهای به آنها تحمیل نمیشود.
تنها چارچوب مشخص ما، مربوط به حجم اثر است. به نویسندگان اعلام میکنیم که کتاب در حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ صفحه باشد تا امکان انتشار آن در قطع مشخص و متناسب با مخاطب فراهم شود. این محدودیت صرفاً از منظر فنی و نشر اعمال میشود و نه در حوزه محتوا و روایت.
انتخاب قطع و حجم کتابها بهگونهای انجام شده است که قیمت نهایی اثر کاهش پیدا کند و با توجه به شرایط اقتصادی امروز، مخاطبان اصلی ما که بیشتر نوجوانان و جوانان هستند، بتوانند این کتابها را تهیه کنند و از طریق آنها به یک شناخت اولیه دست یابند. این شناخت در قالب حدود ده روایت داستانی ارائه میشود که تلاش شده تمامی عناصر حرفهای داستاننویسی در آنها رعایت شود. تا امروز، هدف ما پیادهسازی کامل این ساختارها بوده و با توجه به میزان استقبال مخاطبان، به نظر میرسد این رویکرد تا حد زیادی موفق بوده است.
برخی بر این نگاه هستند که در این مجموعه بیشتر بر بعد قهرمانسازی تاکید شده و از سایر جنبههای جنگ غفلت شده است؟
آنچه ما در حوزه ادبیات داستانی دنبال میکنیم، در ذیل ادبیات تاریخی یا داستان مستند تاریخی تعریف میشود؛ گونهای که هدف آن روایت یک واقعه یا اتفاق واقعی در قالب هنر است، بدون اغراق و بزرگنمایی. در این مجموعه، هیچگونه اغراقگویی یا تملقگویی آگاهانه وجود ندارد. حتی کوچکترین نشانههای اغراق یا بزرگنمایی در آثار، بهسرعت شناسایی و حذف میشود. این حساسیت را دستکم در بیش از ۲۵ عنوانی که خودم در روند تولید آنها حضور داشتهام، بهطور جدی دنبال کردهایم.
تلاش ما همواره بر این بوده است که واقعیت زندگی شهدا را همانگونه که بوده، روایت کنیم. وقتی مخاطب وارد زندگی تکتک این بزرگان میشود، با واقعیتهایی مواجه میشود که در بستر سبک زندگی امروز، بهطور طبیعی آنها را قهرمانانه میبیند. این مسئله نه حاصل اغراق نویسنده، بلکه نتیجه تغییر سبک زندگی در جامعه امروز است. سادگی، اخلاص و نوع زیست این افراد در مقایسه با شرایط کنونی، خودبهخود تصویری قهرمانانه در ذهن خواننده ایجاد میکند و این امری گریزناپذیر است. برای نمونه، حتی در روایت زندگی شخصیتهایی چون شهید حاج قاسم سلیمانی نیز تلاش شده صرفاً واقعیتها و وجوه مستند زندگی ایشان بیان شود، بیآنکه بزرگنمایی یا نگاه شعاری بر متن حاکم باشد.
همچنین، کتاب «مرد سایهها» که محمدعلی آقامیرزایی برای ما نگاشته، نمونه روشنی از این رویکرد است. در این اثر، زندگی شخصیت مورد نظر از دوران کودکی و نوجوانی تا جوانی روایت میشود؛ دورهای که این فرد برای تأمین معیشت خانواده ناچار بوده به انجام کارهای روزمره و ساده بپردازد. اگر امروز با نگاهی بدبینانه به چنین روایتهایی نگاه شود، ممکن است این تصور ایجاد شود که نویسنده در حال قهرمانپروری است، در حالی که اینها عین واقعیت زندگی اوست و نه ساخته و پرداخته ذهن نویسنده.
درباره بسیاری از این بزرگان، از جمله شهید حاج قاسم سلیمانی، حجم خاطرات و روایتها بهقدری گسترده است که اگر قرار باشد همه آنها نوشته شود، بهراحتی میتوان صدها جلد کتاب از زندگیشان منتشر کرد. در چنین شرایطی، کار نویسنده بسیار دشوار میشود؛ زیرا باید از میان انبوه خاطرات و اسناد، بخشی محدود را انتخاب کرده و آن را در حدود ۱۰۰ صفحه به شکلی منسجم و داستانی روایت کند. این فشردهسازی نه به معنای اغراق، بلکه نتیجه ناگزیر محدودیت قالب است.
واقعیت این است که این افراد پیش از آنکه در روایتها به قهرمان تبدیل شوند، در زندگی واقعی خود قهرمان بودهاند و نیازی به قهرمانسازی ندارند. تلاش ما تنها این است که حتی بخش کوچکی از زندگی این شخصیتها، شاید یکهزارم آنچه زیستهاند، بهدرستی انتخاب و روایت شود. در این صورت، معرفی آنها بهطور طبیعی و بدون اغراق انجام میگیرد.
ممکن است برخی مخاطبان تصور کنند در این روایتها بزرگنمایی یا اغراق وجود دارد، اما واقعیت این است که تمامی مطالب بر اساس مستندات شکل میگیرد. این روایتها از منابع مختلفی همچون خانواده شهدا، همرزمان، اسناد مکتوب و کتابهای معتبر گردآوری میشود. سپس این دادهها در کنار یکدیگر قرار میگیرد و با قلم و نگاه هنری نویسنده، به اثری ادبی و داستانی تبدیل میشود؛ بیآنکه چیزی به واقعیت افزوده یا از آن کاسته شود.
تا چه اندازه برای شما در مجموعه «قصه فرماندهان» اهمیت دارد که زندگی اجتماعی و روزمره فرماندهان نیز بازتاب پیدا کند و روایت صرفاً به صحنههای نبرد محدود نشود؟
مرتضی سرهنگی نیز بر این موضوع بسیار تأکید دارد و معتقد است که وقتی نوجوان یا جوانی قصد خرید یک کتاب را دارد، هدفش صرفاً پرداخت پول نیست، بلکه میخواهد از اثر لذت ادبی ببرد و شناختی از شخصیتها و زندگی آنها پیدا کند. از همین رو، بخش اجتماعی زندگی فرماندهان برای ما محوریت دارد. ما تلاش کردهایم روابط آنها با خانواده، جامعه و دوستانشان از دوران کودکی تا بزرگسالی بهخوبی بازتاب پیدا کند و چهرههای واقعی و روزمره زندگی آنها به مخاطب نشان داده شود.
البته جنگ بخش مهمی از زندگی این شخصیتهاست، زیرا بسیاری از خاطرات و رشادتهای آنها در میادین نبرد رخ داده است و همرزمانشان این بخش از زندگی آنها را به ما منتقل کردهاند. به همین دلیل، ناگزیر بخش اوج زندگی و فعالیت آنها به جنگ معطوف میشود. با این حال، آنچه اهمیت ویژه دارد، بازتاب این رشادتها و اخلاقیات در زندگی اجتماعی است. ما اعتقاد داریم که فرماندهان دفاع مقدس، بیش از آنکه صرفاً نظامی و رزمی باشند، انسانهایی اخلاقی و اجتماعی بودند. برای مثال، شهید همت تا روزهای پایانی، بسیاری از افراد لشکرش حتی نمیدانستند او فرمانده است، زیرا همواره در کنار نیروهایش و در دل جامعه حضور داشت.
وقتی زندگی اجتماعی این بزرگواران، مانند برخوردهایشان با همسایگان، خانواده و مردم، مرور میشود، خاطرات جذاب و آموزندهای از اخلاق و رفتار اجتماعی آنها به دست میآید. ما در مجموعه «قصه فرماندهان» تلاش کردهایم این جنبههای زندگی آنها را برجسته کنیم و نشان دهیم که چگونه جنگیدن و رشادتهایشان، اثرات اخلاقی و اجتماعی در جامعه بر جای گذاشته است. هدف ما این است که بخش اجتماعی و اخلاقی زندگی فرماندهان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و در روایتها به مخاطب منتقل شود.
نظر شما