چهارشنبه ۳ دی ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۷
«یادداشت‌های زیرزمینی» داستایفسکی به بازار کتاب رسید

«یادداشت‌های زیرزمینی» اثر فیودار داستایفسکی با ترجمه حمیدرضا آتش برآب از سوی انتشارات کتاب پارسه منتشر شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا رمان «یادداشت‌های زیرزمینی» که به اذعان حمیدرضا آتش‌برآب، مترجم اثر، یکی از دشوارترین، دراماتیک‌ترین و غیرقابل‌هضم‌ترین رمان‌هاست، نخستین رمان تک‌گویی درونی و اولین جریان صدای وجدان است که تاریخ ادبیات به خاطر می‌آورد.

آتش برآب تاکید کرده است: «این رمان برای انسان‌های باهوش صرفاً تسلای خفیفی است که آنها را به هیچ نمی‌رساند اما دیوانگان با آن حتماً به جایی می‌رسند. دز بسیار قوی و کشنده‌ای دارد و برای بسیاری همان بهتر که هرگز آن را تورق نکنند.»

این رمان اولین بار در شماره‌های یک تا چهار نشریه دوران منتشر و امضای داستایفسکی هم پای آن زده شد. در مرکز داستان سیمای تیپیک یک متفکر ظهور می‌کند با روحیه تودار و گوشه‌گیر. به گفته داستایفسکی (که در کتاب به آن اشاره شده) «البته که هم یادداشت‌ها و هم نویسنده‌اش خیالی است؛ اما آدم‌هایی مثل نویسنده این یادداشت‌ها نه تنها در جامعه ما امکان حضور دارند بلکه باید باشند تا تجسم شرایطی شوند که همین جامعه محصول آن است. سعی کردم روشن‌تر از قالب معمول نماینده گذشته‌ای را پیش چشم بیاورم که دورانش سپری شده اما تا زمان ما دوام آورده است.»

در این کتاب پس از یادداشت مترجم، متن رمان «یادداشت‌های زیرزمینی»، شامل دو بخش «زیرزمین» و «به مناسبت برف نمناک»، آمده و سپس خواننده می‌تواند تفسیرهایی بر این رمان را بخواند؛ در این تفسیرها به بازخوانی «یادداشت‌های زیرزمینی» و همچنین موضوعاتی چون ساختار و انسجام این رمان، مسائل اخلاقی در آن، مقایسه‌ای میان آن و اعترافات روسو، انتزاع در یادداشت‌های زیرزمینی، پیام مذهبی پنهان در رمان، جست‌وجوی معنا در آن، آگاهی و اخلاق در آن، شخصیت‌شناسی آثار داستایفسکی در دریافت هنری ادبیات قرن بیستم و… پرداخته شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانید: «اینجا چاشنی، همان تضاد و زجری است که از تحلیل دردمندانه درون آدم به دست می‌آید. همه این رنج و شکنجه به رفتارهای پلید و ناهنجارم تند و تیزی بیشتر می‌داد و حتی معنا می‌بخشید؛ خلاصه درست همان کاری را می‌کرد که از یک چاشنی خوب انتظار می‌رود. همه این مسائل آن طور هم که به نظر می‌رسد سطحی نبود. خودم هم نمی‌دانم چطور به آن زندگی ناهنجار و پلید و پست و به فساد آشکار و بی‌پرده تن درمی‌دادم و می‌توانستم این همه ناپاکی را تحمل کنم! یعنی آن روزها چه چیزی زندگی‌ام را به بازی می‌گرفت و شب‌ها به خیابانم می‌کشاند؟»

انتشارات کتاب پارسه، اخیراً این اثر را در ۴۶۴ صفحه منتشر کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها