پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷
«خداحافظ عروسک من»؛ چرخشی مفهومی از نماد زن تا بیگانگی انسان در قالب نمایش بومی و معاصر

خوزستان-- نویسنده خوزستانی گفت: اثر اقتباسی خداحافظ عروسک من روایتی نه تنها وفادار به ساختار درام کلاسیک است، بلکه عروسک را از نمادی زنانه فراتر برده و آن را به ابژه‌ای اجتماعی برای نمایش بیگانگی انسان در نظام‌های مردسالار و قدرت‌ محور بدل می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، عباس سعیدی شامگاه چهارشنبه در مراسم اختتامیه نمایشنامه «خداحافظ عروسک من» در کتابفروشی محام اهواز، با اشاره به اینکه نمایشنامه «خداحافظ عروسک من» اقتباسی از نمایشنامه «خانه عروسک» نوشته هنریک ایبسن و ترجمه بهزاد قادری است؛ اظهار کرد: این نمایشنامه اثری است که با نگاهی نو به نمایشنامه کلاسیک ایبسن تلاش می‌کند مفاهیم مدرن هویت زن قدرت و مردسالاری را در بستری بومی و معاصر باز تعریف کند.

وی افزود: تلاش کردم با انتخاب عنوان «خداحافظ عروسک من» نه تنها به اصل درام وفادار بمانم بلکه با چرخشی مفهومی، عروسک را به ابژه‌ای اجتماعی برای نمایش گرداندن انسان‌ها بدل کنم.

سعیدی توضیح داد: در این اقتباس عروسک، دیگر تنها نماد زن نیست بلکه نماینده انسانی است که در نظام‌های مردسالار و قدرت‌محور از خود بیگانه می‌شود، در لایه زیرین اثر «خداحافظ عروسک من» داستان خودشناسی زن در جامعه مردسالار است. زنی که برای رسیدن به خود واقعی ناگزیر از شکستن ساختارهای درونی و بیرونی است و این نمایش به نوعی نقد اجتماعی و فلسفی بر وضعیت زن در نظام‌های اقتدارگرای سنتی است و به تعبیر فوکو در آن قدرت از طریق بدن و زبان اعمال می‌شود.

سعیدی گفت: نمایشنامه «خداحافظ عروسک من» تلاشی برای ساخت تئاتری از بطن جامعه است که با زبان استعاره و نشانه، مسئله هویت، قدرت و رهایی را باز می‌خواند.این اثر به‌دنبال بیانیه‌ای تئاتری، در جستجوی زن آزاد از عروسک بودن است.

وی با بیان اینکه تئاتر برای او و همکارانش همچون سوخت تازه‌ای‌ست؛ افزود: با این حال همیشه سعی می‌کردیم سر قرارمان با تماشاگران حاضر شویم تئاتر برای ما تنها دلخوشی است، تنها جایی که احساس می‌کنیم مفید هستیم و می‌توانیم کاری برای فرهنگ و هنر این سرزمین انجام دهیم.

وی با تاکید بر نقش تئاتر به عنوان هنر جمعی و تاثیرگذار، خاطرنشان کرد: هدف ما تنها اجرای یک نمایش نبود بلکه می‌خواستیم نشان دهیم تئاتر حتی در سخت‌ترین شرایط هم می‌تواند زنده بماند و پیامش را به گوش مردم برساند. اعتقاد داریم تئاتر باید برای اطلاع فرهنگ و شعر این دیار باقی بماند.

البرز حیدرپور محقق و پژوهشگرحوزه فلسفه نیز با اشاره به نوشتار دقیق و پرمایه متن نمایشنامه «خداحافظ عروسک من» اظهار کرد: در این اثر لحظه‌های احساسی و موقعیت‌های مرزی زندگی چنان عمیق به تصویر کشیده شده است که مخاطب ناگزیر به تحمل می‌شود. این نمایشنامه پر از لحظاتی است که جهان آدمی را در یک آن فرو می‌ریزاند از ملالت و اضطراب گرفته تا تلاش زن برای آغاز زندگی جدید در ساختاری بزرگ‌تر.

وی ادامه داد: از نگاه فلسفی هر انسانی از یک سو و رابطه به جدال سوژه‌ها تبدیل می‌شود وقتی کسی وارد زندگی دیگری می‌شود می‌خواهد دیدگاه خود را به وی تحمیل کند و این آغاز تضاد است در واقع دیگری به مثابه دوزخ است و متن این نمایشنامه از همین منظر غنی است.

حیدرپوربه فرایند اسیرسازی زن در بند ازدواج اشاره کرد و گفت: «عروسک من» در ظاهر گفتمانی کودکانه دارد اما وقتی می‌پذیریم در قاب تعریف شده دیگران زندگی کنیم، در دام انقیاد می‌افتیم که این نشان می‌دهد تعارض زن و شوهر هرگز حل نمی‌شود و ۳۰ سال زندگی مشترک آنان ممکن است در یک لحظه فرو بریزد.

وی ادامه داد: نمایشنامه «خداحافظ عروسک من» در حیطه خانواده و مسائل زنان عمیقاً کاوش می‌کند پس در نگاه ما سعی می‌شود جدال زن و شوهر را مهار کنیم اما مسئله وقتی حاد می‌شود که زن نقش خود را فراموش می‌کند.

حیدرپور گفت: در زندگی زناشویی نباید قید و شرطی تحمیل شود از سوی دیگر گاه دشمنان زنان، خود زنان هستند یک زن، زن دیگر را به خاک سیاه می‌کشاند باید این تعارض را در تقابل فردی مشاهده کنیم.

حسین عباسی دیگر محقق و پژوهشگر حوزه زبان در این نشست با تحلیل چهار گونه سرمایه اقتصادی اجتماعی انسانی و روانشناختی تاکید کرد: نسا در این نمایش نماد زنی است که با تمام سرمایه‌هایش خداحافظی می‌کند و در نهایت تنها به جنس مونث تقلیل می‌یابد زنی که پای مادری و همسری فدا می‌شود و بدون شوهر منزلت خود را از دست می‌دهد.

عباسی با اشاره به نقش سنتی مادرانه‌ای که نسا رها می‌کند و رابطه او با دخترش شادی که پدرش او را نمی‌شناسد، گفت: گفت‌وگوها در این نمایش «بگو مگو» است گویی دو لال با هم صحبت می‌کنند که در این نمایشنامه تاب‌آوری به عنوان مهم‌ترین بخش روانشناختی رابطه، از بین رفته است.

وی با تاکید بر اهمیت عنصر مکان در نمایش تصریح کرد: نسا قربانی فرسایش نظام خانواده شهری است که در این نمایش دیدنی، برابری عاطفی وجود ندارد. قراردادهای پدری و مادری و تعهدات نادیده گرفته می‌شود.

این محقق و پژوهشگر حوزه زنان گفت: امروزه ما از خانواده‌های گسترده جدا شدیم و به شهر آمدیم تا خانواده هسته‌ای تشکیل دهیم اما به شروع زودرس می‌رسیم و کودک به موبایل پناه می‌برد. نمایش خداحافظ عروسک من، ما را با ناهنجاری‌های اجتماعی خانواده شهری روبه‌رو می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها