شیوا مقانلو، نویسنده و مترجم، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره طرح سه پیشنهاد در دیدار اخیر با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیان کرد: در این دیدار به سه محور اشاره کردم؛ نخست، لزوم توجه بیشتر به ادبیات تالیفی ایرانی. میدانیم که در ایران فروش کتابهای ترجمه، نسبت به کتابهای تالیفی پیشی گرفته؛ و به دلایل مختلفی مردم در سالهای اخیر اقبال و توجه بیشتری به کتابهای ترجمه دارند تا تالیفی. البته حرفم به این معنا نیست که جلوی ادبیات ترجمه بایستیم (یعنی ایده خطرناک و ناممکنی که گاه برخی دوستان داستاننویس مطرح کردهاند که مثلاً بیایید ترجمه را تحریم کنیم، یا ارشاد کتابهای ترجمه را نخرد یا مجوز ندهد!) بلکه باید از تالیف آنقدر حمایت کرد که روی پای خودش بایستد و به سطح سزاواری برسد.
وی افزود: حمایت جدی از ادبیات تألیفی راههای گوناگونی دارد: مثلاً حمایت مستقیم از ناشران فعال در حوزه کتاب تالیفی، یا افزایش خرید کتاب از این نوع ناشران (ازجمله توسط نهاد کتابخانههای عمومی کشور)، یا برگزاری طرحهای تشویقی و مسابقات ادبی- با محور داستان ایرانی- در مدارس و دانشگاهها، و..
مقانلو، درباره دومین محور صحبتهایش در دیدار سالانه وزیر فرهنگ با نویسندگان و شاعران، بیان کرد: مسئله دوم این بود که کمی از مرکز و تهرانگرایی فاصله بگیریم و به شهرستانها بیشتر توجه کنیم؛ مثلاً با راهاندازی رسمی رزیدنسیها یا اقامتگاههای ادبی / هنری برای نویسندهها.
وی ادامه داد: این شیوه که در بسیاری از کشورهای دنیا رایج است، چند نتیجه مثبت به دنبال دارد؛ یکی اینکه نویسندهها میتوانند با استفاده از امکانات خود آن شهر یا شهرستان میزبان، برای علاقهمندان و جوانان و بهخصوص بچهها کارگاه و ورکشاپ و کلاس برگزار کنند؛ و درباره داستاننویسی و زبان و ادبیات فارسی، آموزشهای متنوعی بدهند.
نویسنده مجموعه رمانهای «تابان» با اشاره به دیگر آثار این طرح، گفت: دوم اینکه خروجی چنین سفرها و اقامتهایی، معمولاً یک داستان کوتاه یا حتی یک کتاب است؛ یعنی نویسنده براساس تجربه و برداشتش از آن فضا، داستانی میآفریند که چاپ هم میشود. این میزبانیها میتواند شامل حال نویسندگان خارجی هم باشد که بیایند و داستانی درباره ایران بنویسند و ایران را از طریق ادبیات، به جهان معرفی کنند.
به گفته وی، برای ایجاد چنین اقامتگاههایی، نه فقط بخش دولتی و وزارتخانهها یا شهرداریها، بلکه از بخشهای خصوصی نیز میشود کمکهایی گرفت.
مقانلو، بیان کرد: شاید درگذشته حرکتهای پراکنده و اندکی در این زمینه صورت گرفته باشد، اما هدف وی از پیشنهاد چنین طرحی به «دفتر ادبیات و زبان فارسی» ایجاد یک پایگاه اصولی و هدفمند و پُرتلاش است.
وی درباره سومین محور صحبتهایش در جلسه دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: سومین نکتهای هم که از سمت من بیان شد، توجه ویژه به «ترجمه معکوس» بود. میدانیم گرنت یک امر ثانویه و پسینی است که بعد از ترجمه شدن یک کتاب در خارج، به ناشر خارجی تعلق میگیرد؛ اما مد نظر من نوعی مرحله ترجمه اولیه و به اصطلاح «پیش ازگرنت» است. یعنی دفتر یا نهادی داشته باشیم تا کتابهای برگزیده جوایز مهم دولتی را مثلاً در ۲۰ صفحه، و با فصاحت و رعایت لحن، ترجمه کند تا آنها را حین شرکت در نمایشگاهها یا فلوشیپهای مختلف، به راحتی در اختیار ایجنتهای خارجی و ناشران قرار دهیم. این کار اعتماد و سهولت امر را برای طرف خارجی افزایش میدهد، تا بعدش همه کتاب را بخواند و با مترجم بومی خودش، ترجمه کند.
مقانلو، افزود: البته قاعدتاً این وظیفه در اختیار آژانسها و ایجنتهای ادبی است، اما طبق تجربه من ایجنتها در ایران - در عین حسننیت و پُرکاری - بیشتر کتابهای خارجی را به داخل فروختهاند، تا برعکس. پس تاکید من این است که از همه ظرفیتهای داخلی استفاده کنیم تا شانس معرفی و دیده شدن کارهای ایرانی، دستکم سالی ۱۰ کتاب برگزیده، افزایش پیدا کند، حالا با همت خود ناشر یا ایجنت، یا «دفتر ادبیات و زبان فارسی». به هرحال همچنان ادبیات داستانی بهترین و مهمترین راه حفظ و گسترش زبان فارسی است.
نظر شما