شنبه ۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۳
«۵۸ جستار در باب رمان و معنویت»؛ فتح‌بابی برای اندیشیدن به مفهوم معنویت و رمان است

خراسان‌رضوی - یک نویسنده گفت: شکل‌گیری کتاب «۵۸ جستار در باب رمان و معنویت» حاصل یک فرایند کنکاش و جستجو بود، چراکه متوجه شده بودم معنای مشترکی برای «معنویت» در میان نویسندگان نیست، این اثر تنها یک فتح‌باب و فراخوانی برای خواندن، فکر کردن و اندیشیدن پیرامون این موضوع است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، محمدقائم خانی در نشست رونمایی از کتاب «۵۸ جستار در باب رمان و معنویت» که در شعبه ۱ کتابفروشی چشمه دلشدگان مشهد برگزار شد، گفت: شکل‌گیری رمان «۵۸ جستار در باب رمان و معنویت» حاصل یک فرایند کنکاش و جستجو بود، چراکه متوجه شده بودم معنای مشترکی برای «معنویت» در میان نویسندگان نیست، در واقع پیدا نکردن این ادبیات‌نظری و وجودِ این خلا موجب شکل‌گیری کتاب حاضر شد و این اثر هم تنها یک فتح‌باب و فراخوانی برای خواندن، فکر کردن و اندیشیدن است.

وی گفت: حدود سال ۹۱ در یکی از کلاس‌های داستان‌نویسی‌ام، خانمی دغدغه‌ای را مطرح کرد با این عنوان که چرا جوانان و نوجوانان بعد از خواندن آثار مشهور ادبیات‌داستانی جهان، نسبت به سنت‌های خودمان، دلزده می‌شوند می‌شوند، من پاسخ دادم شاید این اتفاق به دلیل حال و هوای این قبیل رمان‌ها است، او به من گفت «شما به عنوان یک نویسنده به این موضوع و چرایی آن بپردازید»، من هم در همان کلاس، با همراهی چندنفر از دوستانِ نویسنده‌ام، چند اثر ادبی را به عنوان نمونه انتخاب کردیم و در قالب جستار آن رمان‌ها را مورد بررسی قرار دادیم.

وی گفت: بعد از نوشتن چند جستار و پرداختن به این موضوع، متوجه شدم من و دوستانم، خودمان در خصوص «معنویت» اتفاق‌نظر نداریم و هم‌دل نیستیم چراکه هیچکس تاکنون از این زاویه به «رمان» نگاه نکرده بود، لذا هیچ‌کدام از دوستانم نمی‌دانستند در مواجهه با این مفهوم به سراغ چه چیزی بروند، یکی «روح‌گرایی» را مبنا قرار داده بود، یکی «فقدانِ معنای زندگی» را ملاک قرار داده بود و دیگری «معنادار بودن هستی» را.

«معنویت» کلافی سردرگم در میان نویسندگان

این نویسنده و تحلیگر ادبی ادامه داد: همین فقدانِ اتفاق‌نظر روی مفهوم معنویت در میان نویسندگان، منجر شد تا خودم به این موضوع فکر کنم، لذا این موضوع تبدیل شد به مسئله خودم. پس از آن مسائل مرتبط با مفهوم «معنویت» را با دوستان نویسنده‌ام که افراد شناخته شده‌ای هستند، مطرح می‌کردم و به مرور بیشتر درگیر این مفهوم شدم و دیدم در ادبیات داستانی هم کسی این موضوع را واکاوی نکرده است.

نویسنده کتاب «صور سکوت» مطرح کرد: به مرور چند رمان ایرانی را نوشته و رهسپار بازار کتاب کردم و باز بعد از چندسال با دوستان نویسنده‌ام حول همین مفهوم به گفت‌وگو نشستم و باز دیدم هنوز معنای مشترکی برای «معنویت» در میان نویسندگان حاصل نشده، نهایتاً همه طی واکاوی این مفهوم، به «معنای زندگی» رسیده بودند.

«۵۸ جستار در باب رمان و معنویت»؛ فتح‌بابی برای اندیشیدن به مفهوم معنویت و رمان است

این مدرس داستان‌نویسی ابراز کرد: من با خیلی از نویسندگان صحبت کرده بودم و می‌دانستم معنویت از نگاه بسیاری دیگر از نویسندگان «معنای‌زندگی» نیست لذا هنوز به دنبال کنکاش بودم. تا اینکه یک روز دیدم اینقدر در خصوص این مطلب جسته و گریخته نوشته‌ام که می‌توانستم به نوشته‌هایم به عنوان یک کتاب نگاه کنم، هرچند از نظر فرم آن کتاب شاید مجموعه‌مقاله نمی‌شد، اما تصمیم گرفتم این کار را به نتیجه برسانم، بر این اساس چندتا از آثار مهم جهان را که بررسی نشده بودند، به چند نفر از دوستانِ نویسنده‌ام سپردم.

«۵۸ جستار در باب رمان و معنویت» فتح‌بابی برای اندیشیدن به مفهوم معنویت و رمان است

او شکل‌گیری «۵۸ جستار در باب رمان و معنویت» را حاصل یک فرایند کنکاش و جستجو دانست و تصریح کرد: در واقع پیدا نکردن این ادبیات‌نظری و وجودِ این خلا موجب شکل‌گیری کتاب حاضر شد، این کتاب نه ادعای کتاب بودن دارد و نه ادعای مجموعه‌مقاله بودن، فقط یک فتح‌باب، شروع و فراخوانی برای خواندن، فکر کردن و اندیشیدن است.

پوچی و بی‌معنایی در ادبیات داستانی

محمدقائم خانی با اشاره به پوچی و بی‌معنایی در ادبیات‌داستانی معاصر ابراز کرد: بعد از فروپاشی شوروی، یکباره جهان با خلا کلان‌روایت مواجه شد، به دلیل وجود ایدئولوژی مبارزه در شوروی، در کشورهای جهان سوم شاهد جنبش‌های ضد امپریالیسم، ضد استعمار و… بودیم و برای افرادی که می‌خواستند عاملیت خود را در این کشورها نشان دهند، این مفاهیم تولید معنا می‌کرد.

این نویسنده بیان کرد: در کشورهای جهان دوم وجود مفاهیمی نظیر پوچی و بی‌معنایی مبرهن است، چراکه وضعیت استعماری دنیا به جهان سوم اجازه نمی‌دهد که به همچین چیزی فکر بکند، بعد از جنگ‌های جهانی و تاثیرِ حضور شوروی باعث شده بود که آدم‌ها گمان کنند چیزی بزرگ‌تر وجود دارد که به زندگی معنا می‌دهد.

وی افزود: از سویی دیگر، چالش‌هایی که برنده جنگ‌جهانی با آن مواجه بود و آن جنگِ‌سردی که وجود داشت، یک قهرمانی عمومی ساخته بود یعنی اگر فرد کنش‌گر باشد، قهرمان باشد یا قهرمانی در زندگی داشته باشد، احتمال اینکه در تله پوچی بیفتد کم است، انگار فرد در عملِ قهرمانه آن قهرمان شریک است.

«۵۸ جستار در باب رمان و معنویت»؛ فتح‌بابی برای اندیشیدن به مفهوم معنویت و رمان است

رمان؛ حماسه بورژوازی

وی افزود: در جنگ سرد می‌بینیم این عامل به خود کشورهای صنعتی هم باز می‌گردد و به یک نیروی بزرگ تبدیل می‌شود و فضایی ایجاد می‌کند تا رمان‌ها که هگل آن‌ها را «حماسه بورژوازی» می‌دانست ادامه پیدا کنند، رمان‌ها تا قبل از قرن بیستم معمولاً زندگی معناداری را برای انسان بورژوا تامین می‌کردند اما از دهه ۵۰ قرنِ بیستم به بعد واکنش‌های زیادی در میانِ هنرمندان به مسئله پوچی دیده شد و از دهه ۹۰ این موضوع به میان عامه‌مردم کشیده شد، آن‌ها جنگ را پوچ می‌دانستند و می‌خواستند کلان‌روایت‌ها را از بین ببرند و بی‌بنیاد بودن هستی و زندگی را پیش بکشند.

این نویسنده با اشاره به اینکه رمان و سینمای نو، به همین شیوه شکل گرفت، عنوان کرد: آثار برشت، در انتظار گودو، کرگدن و.. در قرن بیستم بر این اساس متولد شدند، اما در همین میان، معنایی وجود داشت، اینکه فرد می‌دانست پشت جنگ چیزی وجود ندارد، اما همان آگاه کردن دیگران به این موضوع، خود به زندگی معنا می‌داد.

نبود قصه تازه در قرن ۲۱

محمدقائم خانی ادامه داد: اما در قرن ۲۱ ما با یک خلا مواجهیم، بزرگ‌ترین بنگاه‌های تولیدِ کلان‌روایت هم تازگی‌شان را از دست داده‌اند چراکه همه معتقدند هیچ قصه تازه‌ای وجود ندارد و تلاش ما تنها برای متفاوت بیان‌کردنِ همان قصه‌های تکراری است. این موضوع ورود به عصری است که تنها گفتار عمومی جامعه در آن، همین فقدان قصه نو است، به این معنی که هیچ داستان خاصی پشت سبک زندگی نیست.

وی با ذکر مثالی گفت: امروزه بسیاری از برندهای مطرح دنیا در زمینه تکنولوژی شاید به لحاظ فنی برتری خاصی نسبت به رقبایشان نداشته باشند اما طوری خود را به جهانیان معرفی کرده‌اند که انگار افراد با داشتن آن برند، سبک زندگی متفاوتی را تجربه می‌کنند، یعنی انگار زندگی افراد با داشتن آن محصولِ برند، زندگی‌شان دارای معنا می‌شود.

تنها کلان روایت باقیمانده «مصرف» است

این نویسنده با بیان اینکه داستان معناداری‌زندگی، قبلاً یک کلان‌روایت معنادار بود، گفت: در جنگ جهانی دوم در آمریکا این موضوع خودش را مثل یک منجی نشان داد و گفت «ما دموکراسی را به کشورهای تحت‌استعمار هدیه می‌دهیم»، اما حالا تنها کلان روایتی که باقیمانده «مصرف» است، در این کلان‌روایت هم چیزی گیرِ ما نمی‌آید که بخواهیم معنای بزرگی را به واسطه آن خلق کنیم.

وی افزود: مردم الان به دنبال این هستند تا به چیزی برسند که به زندگی شخصی‌شان معنا بدهد اما متاسفانه الان داستانی برای رسیدن به این مفهوم وجود ندارد.

خانی گفت: آنچه در این کتاب ارائه داده‌ام این است که بیش از آنچه در رمان‌ها به عنوان «معنازدایی» دیده می‌شود، ما خودمان در «معنازدایی» دمیده‌ایم، یعنی انگار معنازدایی یک‌جور ژست شده، انگار در جامعه هرکس کتابی بخواند، مد است که در مورد پوچیِ زندگی صحبت کند!

ساختن معنا در جهان صنعتی

وی ادامه داد: درحالی‌که جهان صنعتی هم دیگر از مسئله پوچی به معنای کلان‌روایت عبور کرده و کاملاً پذیرفته که «معنایی وجود ندارد ولی ما باید بتوانیم معنا بسازیم»، بر این اساس اغلب کارگردانان و نویسندگان بزرگ که درگیر این مسئله هستند، در این سال‌های اخیر به هرشکلی به دنبال ساخت معنا و روشن‌دیدنِ آینده هستند و انگار اثر آنان سفارشی است چرا که اثرشان در نقطه امیدوارانه‌ای جمع نمی‌شود.

بررسی معنویت در رمان فرانکشتاین

در بخش دیگری از این نشست محسن خیابانی، دیگر نویسنده خراسانی که یکی از جستارهای این کتاب به قلم او نوشته شده به بررسی جنبه‌های معنوی رمان «فرانکشتاین» پرداخت. او این رمان «مری شلی» را یکی از بحث‌برانگیزترین رمان‌های تاریخ ادبیات از نظر جنبه‌های معنویت دانست و اظهار کرد: نویسنده این کتاب یعنی مری شلی در زندگی شخصی با افراد سکولار در ارتباط بوده، لذا از زمان انتشار این اثر مناقشاتِ بسیاری پیرامونِ معنای نهفته در این اثر وجود دارد.

او به دو ویرایش متفاوت کتاب اشاره کرد و گفت: ویلیام گادوین پدر مری شلی نویسنده‌ای تندرو با عقاید سکولار و مادرش مری وارتون کرافت فیلسوفی فمینیست با همین عقاید بوده‌اند. پرسی شلی، همسر مری شلی نیز با وجود تعلق به جنبش رمانتیک، فردی سکولار بوده است.

به گفته خیابانی، رمانتیک‌ها عموماً مذهبی به معنای واقعی کلمه نبوده‌اند، اما به مذهب گرایش داشته‌اند و طیف متنوعی را شامل می‌شوند. در این میان، برخی مانند کاسپار فردریش نقاش، هنرمندی مذهبی و برخی دیگر مانند لرد بایرون و کولریج، دیدگاه‌های متفاوتی داشته‌اند. برخی دیگر نیز آشکارا نسبت خود را با معنویت نفی می‌کردند.

این نویسنده گفت: پرسی شلی به دلیل یادداشت‌های تند و سکولار از دانشگاه اخراج شد اما خود مری شلی دیدگاه‌های متعادل‌تری نسبت به سایر اعضای خانواده‌اش داشته است.

خیابانی با اشاره به نسخه سال ۱۸۱۸ رمان فرانکشتاین، موضوع اصلی آن را پی بردن یک شخص به راز حیات و ساخت یک موجود زنده، یک انسان کریه المنظر می‌داند. در این نسخه، مسئولیت اصلی شخصیت اصلی داستان، عدم پذیرش مسئولیت در برابر مخلوق خود بوده است. اما در در نسخه دیگر که کمیاب‌تر است، مری شلی با بازنویسی کتاب، گناه شخصیت اصلی را دخالت در کار خداوند اعلام کرده است.

خیابانی معتقد بود که مری شلی در سایر آثار خود مانند «آخرین انسان» توانسته عقاید مذهبی خود را آزادانه‌تر بیان کند.

او رمان فرانکنشتاین را از جنبه‌های معنوی بسیار بحث‌برانگیز دانست و تصریح کرد: اقتباس‌های سینمایی و تئاتری از این کتاب، آن را از این نظر، در رتبه اول در جهان قرار می‌دهد. هر کارگردان با سبک خود، برداشتی از نسخه اولیه رمان ارائه کرده است. از اولین نسخه بلند در ۱۹۱۷ تا نسخه رنگی و نسخه ۱۹۷۴ کنت برانا، وفادارترین نسخه و نسخه جدید، همگی برداشتی متفاوت از این اثر ارائه داده‌اند.

خیابانی معتقد است که رمان فرانکنشتاین بستری را فراهم کرده که نویسندگان و کارگردانان مختلف می‌توانند از آن اقتباس کرده و حرف خود را بزنند. او با اشاره به نسخه سینمایی «گیلرمو دل تورو» گفت: در این نسخه، بیشتر اسطوره پرومته، کهن‌الگوی اودیپ مورد توجه قرار گرفته است.

خیابانی در پاسخ به سوالی درباره نسبت رمان و معنویت در این اثر، این موضوع را پیچیده دانست و بیان کرد: دو نسخه متفاوت کتاب، این نسبت را تحت تاثیر قرار داده است. او با اشاره به پررنگ‌تر شدن مسئله تکامل و پیدایش حیات در جامعه مدرن، این رمان را مهم دانست.

او این سوال را مطرح کرد که «آیا اگر انسان بتواند حیات ببخشد و راز حیات را پیدا کند، این امر برایش همراه با سعادت خواهد بود یا نه؟» خیابانی این مسئله را با موضوع هوش مصنوعی مقایسه کرد و گفت رسیدن به راز حیات، همزمان می‌تواند موفقیت و شکست انسان باشد.

معنویت در طول تاریخ بشر جایگاه مهمی دارد

به گفته وی، رمان فرانکنشتاین از این نظر بحثی را در مورد حیات بخشیدن باز می‌کند که یکی از مهم‌ترین مسائل مذهبی بوده است. معنویت در طول تاریخ بشر از نظر باز کردن مبحثِ نسبت بین خالق و مخلوق جایگاه مهمی داشته و این سوال را طرح می‌کند که «آیا انسان می‌تواند خالق باشد؟»

محسن خیابانی ادامه داد: این مفهوم می‌تواند به نوعی خودش یک معنویت باشد ولی از این جهت این کتاب شاخص است که می‌گوید تفاوت انسان و خداوند در این است که انسان مقهور مخلوق خودش می‌شود ولی خداوند اینگونه نیست.

وی ادامه داد: فرانکشتاین یک جمله خیلی کلیدی و مشهور هم دارد، آن جایی که مخلوقِ فرانکنشتاین آمده و با فرانکشتاین گفت‌وگو می‌کند، در خلالِ این تبادل نظر «مری شلی» به مناقشه بین خالق و مخلوق می‌پردازد. او می‌نویسد که مخلوق، خالق خود را مسئول بدبختی‌هایش می‌داند و تهدید می‌کند که زندگی او را به جهنم تبدیل خواهد کرد. در ادامه، خالق از مخلوق خود یعنی فرانکشتاین می‌خواهد که از او اطاعت کند.

خیابانی گفت: این قسمت از کتاب بستری برای بحث درباره معنویت است، این تقابل، یادآور نظریات نظریه‌پردازان و انسان‌شناسانی است که در مواجهه با پوچی و بی‌معنایی، به عدم فاعلیت انسان و فقدان هدف مشخص در آینده اشاره می‌کنند. به همین دلیل، تلاشی برای دستیابی به اهداف، بی‌معنا تلقی شده و پوچی پدیدار می‌شود.

به گزارش ایبنا؛ کتاب «۵۸ جستار در باب رمان و معنویت» به قلم محمدقائم خانی با طراحی جلد خوارزم مدرس، در ۱۰۰۰ نسخه و ۴۸۵ صفحه، با قطع رقعی و قیمت ۵۸۰ هزار تومن توسط نشر شناسا رهسپار بازار کتاب شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها