به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ مرضیه حدیدچی دباغ را میتوان از زنان تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران دانست؛ زنی که از دل یک خانواده مذهبی در همدان بزرگ شد و با تکیه بر ایمان، شجاعت و روحیهای مقاوم، مسیری را طی کرد که کمتر زنی در آن دوران امکان ورود به آن را داشت. او فعالیت سیاسی خود را از سالهای آغازین نهضت امام خمینی آغاز کرد و با تحمل شکنجههای سخت در زندان ساواک و سپس مهاجرت به سوریه و لبنان، به یکی از چهرههای فعال مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد.
حضور نزدیک او در نوفللوشاتو و نقشآفرینیاش در تیم حفاظت و برنامهریزی دیدارهای امام خمینی، اعتماد ویژهای برای او به همراه آورد؛ اعتمادی که پس از انقلاب زمینهساز مسئولیتهای مهمی همچون فرماندهی سپاه همدان شد. دباغ با اتکا به تجربههای نظامی و روحیه سازماندهی، توانست در یکی از بحرانیترین مناطق کشور نقش مؤثری در ایجاد امنیت و تثبیت ساختار سپاه ایفا کند. به بهانه سالروز درگذشت «مرضیه حدیدچی دباغ» نگاهی به کتاب «بانوی چریک» تالیف شیرین زارعپور انداختیم که ترجمه انگلیسی آن نیز در حال انتشار است.
پیشنهاد تشکیل سپاه همدان توسط مرضیه حدیدچی
با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸ به دستور شورای انقلاب و با حکم آیتالله بهشتی، جواد منصوری به عنوان نخستین فرمانده سپاه و آقای لاهوتی به عنوان نماینده امام منصوب شدند. هنوز مدت کوتاهی از تشکیل سپاه نگذشته بود که بحث گسترش و ایجاد واحدهای استانی سپاه مطرح شد. کشور در آن زمان با بحرانهای امنیتی بهویژه در کردستان روبهرو بود و نیاز شدیدی به سازماندهی نیروهای انقلابی احساس میشد. مرضیه دباغ که بهواسطه رفتوآمدهای مکرر به همدان از وجود نیروهای انقلابی فعال در آن شهر آگاه بود، متوجه شد که سپاه همدان هنوز تشکیل نشده است. او با هدف ساماندهی نیروها و پاسخگویی به نیازهای منطقه، به دیدار جواد منصوری رفت و پیشنهاد تشکیل سپاه همدان را مطرح کرد.
پس از بررسی شرایط همدان توسط هیأتی اعزامی از سوی فرماندهی سپاه، گزینه اصلی برای فرماندهی این واحد تازهتأسیس، شخص مرضیه دباغ معرفی شد. با وجود مخالفتهایی در تهران و همدان نسبت به سپردن فرماندهی سپاه به یک زن، منصوری حکم فرماندهی دباغ را امضا کرد و از او خواست برای تأیید حکم نزد آیتالله مدنی برود. آیتالله مدنی که از سوابق مبارزاتی و تواناییهای دباغ آگاه بود، حکم فرماندهی او را تأیید کرد.
مهمترین نکته این بود که مرضیه دباغ نه برای انجام فعالیتهای فرهنگی یا مسئولیتهای مربوط به امور زنان، بلکه به عنوان فرمانده سپاه همدان منصوب شده بود؛ مسئولیتی بسیار سنگین برای منطقهای حساس که همجوار کردستان بود. پس از صدور حکم، دباغ همراه آقای لاهوتی و چند تن از اعضای سپاه ابتدا به کرمانشاه رفتند؛ شهری که آن زمان درگیریهای داخلی میان نیروهای مذهبی و گروه موسوم به «شیت» یا شورای یاوری تهیدستان فضای امنیتی آن را مختل کرده بود. اختلافات شدید این گروهها تشکیل سپاه در کرمانشاه را دشوار کرده بود و حتی در برههای باعث انحلال موقت سپاه آن شهر شد.
مدیریت همهجانبه حدیدچی دباغ» در سپاه همدان
مرضیه دباغ پس از آغاز فرماندهی در همدان با وضعیتی روبهرو شد که بسیاری از نیروهای بومی تجربه نظامی نداشتند. در حالی که او در سوریه و لبنان دورههای جنگ چریکی و نبرد تنبهتن را گذرانده بود و سابقه مبارزاتی گسترده داشت، همین سوابق موجب شد اعتماد نیروها نسبت به او افزایش یابد. ظاهر نظامی او لباس چریکی، کلت کمری و اسلحه یوزی هیبتی متفاوت برای نیروهای سپاه ایجاد کرده و در شهر پیچیده بود که او با حکم فرمانده کل سپاه و نظر امام خمینی به همدان آمده است. حتی برخی روایت میکردند که او از سال ۴۲ در مبارزه بوده، شکنجههای سخت دیده، سالها در خارج فعالیت انقلابی داشته و از محافظان امام در نوفللوشاتو بوده است. همین روایتها سبب محبوبیت و نفوذ او در میان مردم و نیروهای سپاه شد.
رابطه میان دباغ و نیروهای تحت امرش رابطهای صمیمانه بود؛ تا حدی که مأموریتها را با میل و بدون هیچگونه تردید انجام میدادند. در بسیاری از شبها، به دلیل ناامنی منطقه، فرماندهان سپاه شهرهای اطراف در سپاه همدان شب را میگذراندند. یکی از این موارد، حضور داود عسکری فرمانده سپاه کامیاران بود که پس از آشنایی با دباغ از تواناییهای او شگفتزده شد و نیروهای همدان نیز با قاطعیت از فرماندهی او دفاع میکردند. در این دوره، همدان یکی از مسیرهای اصلی قاچاق مواد مخدر و ورود نیروهای مسلح ضدانقلاب از مرزها بود. دباغ بارها به پاسگاههای مرزی پرویز و دارخوین رفت و حتی شب را میان نیروهای مرزی میگذرانْد تا روحیه آنها را تقویت کند.

بخشی از وظایف سپاه همدان در آن دوران، رسیدگی به اعتیاد، ارجاع افراد به کمپها و مقابله با ناامنیهای مرزی بود. فعالیت فرهنگی سپاه نیز بهطور جدی دنبال میشد. مدارس محلی مهمترین محل نفوذ جریانهای منافقین، تودهایها و گروه پیکار بودند. مرضیه دباغ از نیروهایی مانند حسین رضوانیان برای فعالیتهای فرهنگی و شناسایی افراد مستعد استفاده میکرد و با خواهرانی که آمادگی همکاری داشتند ارتباط میگرفت. این مجموعه اقدامات سبب شد سپاه همدان به سرعت ساختار تشکیلاتی و فرهنگی منسجمی پیدا کند. در روابط داخلی سپاه، نظم و انضباط نظامی بخش مهمی از مدیریت دباغ بود. او هر روز صبح ساعت پنج نیروها را بیدار میکرد و با جدیت از آنها میخواست برای صبحگاه آماده شوند. نیروها با وجود خستگیهای بسیار، به دلیل علاقه و احترام به فرمانده، بدون اعتراض وظایف را انجام میدادند. شوخیها و رفتار صمیمانه او با نیروها نیز به تقویت پیوند میان فرمانده و بدنه سپاه کمک کرده بود.
نظر شما