سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - لیلا جعفری؛ در میان کتابهایی که با موضوع هنر به انتشار میرسند، کتابهای نفیسی که به معرفی رشتههای مختلف هنری میپردازند، جذابیت خاصی دارند. کتاب «شاهکارهای نگارگری ایران» یکی از این آثار است که به تازگی منتشر شده است؛ کتاب بر اساس ۱۱۸ قطعه از آثار شاهنامهی شاه طهماسبی که در گذشته در پی یک تبادل با موزهی متروپولیتن، در موزه معاصر به نمایش درآمد، نگاشته شده. «گنجینه ملی موزه فرش ایران» نیز کتاب دیگری است که به دست همین ناشر وارد بازار کتاب شده است. این اثر همانطور که از نامش پیداست در ارتباط با هنر فرش ایرانی است؛ کتابی که به فرشهای کهن که از سالیان دور در موزه فرش ایران و حتی در تاریکی خزانه این موزه آرمیدهاند، میپردازد.این دو کتاب فرصتی پدید آورد تا با رضا یساولیثانی، مدیر انتشارات یساولی درباره این دو کتاب و چاپ کتابهای نفیس گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
برای آشنایی با کتاب «شاهکارهای نگارگری ایران» که اکنون در انتشارات یساولی زیر چاپ است، مختصری توضیح دهید.
حدود سه سال است که روی کتاب شاهکارهای نگارگری ایران که هم اکنون در دست چاپ است کار میکنم. این کتاب توسط موزه معاصر و با همکاری میراث فرهنگی در سال ۱۳۸۶ چاپ شده بود و جزو کتابهایی به شمار میرفت که نقطه عطفی برای نگارگری محسوب میشد چون این کتاب مرجعی بود برای کسانی که در ارتباط با هنر نگارگری کار میکنند. پیش از آن کتابهایی در این زمینه با تعداد صفحات کمی وجود داشت و یا اینکه چندان کیفیتی در چاپ نداشتند و یا به عللی پراکنده بودند. برای همین بیشتر، آثار جدید اساتید معاصر در اختیار هنرجویان قرار میگرفت و این معضلاتی را ایجاد کرده بود.
تا اینکه موزه معاصر ایران توانست ۱۱۸ قطعه از آثار شاهنامه شاه طهماسبی را با انجام مبادلهای از موزه متروپولیتن بگیرد. این مبادله در قبال یکی از آثار دکونینگ انجام شد. در این تبادل موزه معاصر توانست این ۱۱۸ قطعه را به ایران بیاورد و در اختیار موزه معاصر قرار دهد. از آنجا که موزه معاصر قصد داشت به عنوان رونمایی، نمایشی از این آثار برپا کند، تصمیم میگیرد که در کنار این کار که محدود به دوره شاه طهماسب بود، کارهای دیگری در ارتباط با ادوار مختلف تاریخ نگارگری را نیز در برابر دید مخاطب قرار دهد که بتواند حق مطلب را ادا کند. این نمایشگاه برگزار شد و استقبال فوقالعاده خوبی هم از آن صورت گرفت. این کتاب هم بر اساس آثاری که در نمایشگاه به نمایش درآمده بود شکل گرفت. استقبال خیلی خوبی از این اثر به عمل آمد و حتی به چاپ دوم هم رسید.
چهطور شد که چاپ بعدی این اثر در اختیار شما قرار گرفت؟
درباره چاپ سوم با رئیس وقت موزه آقای احسان آقایی صحبتی داشتم. با توجه به اینکه در زمینه نگارگری فعالیت داشتم و از سوی دیگر دست کم ۱۶ سال از چاپ این اثر میگذشت، به ایشان پیشنهاد دادم که میتوان دوباره روی این اثر کار کرد و با چاپ و کیفیت بالایی آن را منتشر کرد. خوشبختانه ایشان با نظر مثبتی که داشتند این پیشنهاد را پذیرفتند و به این ترتیب این کتاب در دست انتشارات یساولی قرار گرفت. بعضی از آثار در کتاب، میتوانست شاهکار قلمداد نشود، برای همین حذف شدند. به جای آنها حدود ۶۰ کار جدید را ضمیمه اثر کردم. این آثار بیشتر از دوره دوم پهلوی انتخاب شد.
درواقع این کتاب را از روند تاریخی خودش گرفتیم و به معاصران رساندیم. البته معاصرانی که میشود گفت تا مدرسه صنایع قدیم است. که بیشتر شاگردان هادی تجویدی و استاد بهزاد و.... بودهاند.
هدفی که از چاپ و انتشار کتاب شاهکارهای نگارگری ایران دنبال میکردید چه بود؟
هدف ما از چاپ این اثر، انتشار یک اثر فرهنگی بود. شاید عدهای این هدف را یک شعار در نظر بگیرند ولی از آنجا که شخصاً مسیر هنر در نگارگری را از سال ۱۳۵۵ که وارد هنرستان شدم و بعد در دانشگاه تهران و اکنون که تدریس دارم طی نمودهام، تعصب و عرق خاصی نسبت به این رشته دارم.
با تجاربی که در این سالها درباره چاپ و صفحهآرایی به دست آوردهام و با کمک استادانی که واقعاً زحمت کشیدند و کارشناسی را به عهده داشتند هدفم این بود که در این راه مثمرثمر باشم و کتاب شاهکارهای نگارگری که سال ۱۳۸۶ چاپ شده بود را حتی با اندکی کیفت بهتر به چاپ برسانم. از این نظر قصد ما یک کار فرهنگی بود و تاثیر این کار را قطعاً خواهم دید. چه بسا در مورد همین اثر که سال ۸۶ چاپ شد، میتوان تاثیر را دید، چون هنرمندان این رشته به یک باره سمت هنر کلاسیک رفتند و از رنگهای کلاسیک استفاده کردند و با دیدن کارهای اصیل قدیم، نوع کار و عملکردشان در هنر نسبت به قبل از سال ۱۳۸۶ که بیشتر آثار معاصر در اختیار هنرجویان و هنرمندان قرار میگرفت متفاوت شد.
برویم سراغ کتاب گنجینه ملی موزه فرش ایران، موضوع این اثر چگونه شکل گرفت؟
آقای ژوله مولف این اثر، طبق صحبتی که با سازمان مربوطه درخصوص فرش انجام دادند، قرار شد ۲۵۰ قطعه از آثاری که در موزه فرش ایران موجود است عکاسی شود. این فرشها از نظر تاریخی به دوره صفویه و تیموری تاکنون مربوط میشود. فرشهایی از دوره قاجار و معاصر هم در بین این فرشها موجود هست. تمامی این فرشها در مخزن و انبار موزه فرش نگهداری میشد، که بسیاری از آنها را حتی خیلی از کارشناسان یا کسانی که راجع به فرش تحقیقات جدی دارند هم رویت نکرده بودند. قرار شد این فرشها با عکاسی دیده شوند و درباره هر یک متنی نوشته شود و به صورت کتاب در دو جلد یا سه جلد، بر اساس تعریفی که برای هر کدام نوشته میشود، سروشکلی پیدا کنند و به بازار وارد شوند.
هدف از این پیشنهاد که از سوی شما یا مولف مطرح شد چه بود؟
قصد بر این بود تا این فرشها شناخته شود. به نوعی تلاش بر این بود تا موقعیت از دست رفته فرش ایران مجدداً به خودش بازگردد و اثری ارائه شود که ارزش و قدمت فرش ما را به جهانیان اثبات و به نوعی آن را احیا کند.
چهقدر زمان صرف تهیهی این اثر شد؟
این کتاب یک پروژه شش، هفت ساله را پشت سر گذاشته است؛ گرچه آقای ژوله که زحمت تالیف آن را با نظارت استاد سیروس پرهام کشیدند، هنوز هم روی ادامه جلدهای بعدی این اثر مشغول هستند. اگر میخواستیم همه فرشهایی را که در مخزن موزه فرش موجود بود در این اثر بگنجانیم به زمان بیشتری نیاز داشتیم به این منظور تصمیم گرفتیم یک پیش ارائهای داشته باشیم. به آقای ژوله پیشنهاد دادم که بیایید از ۲۵۰ اثری که قرار است درباره آنها اثر تهیه کنیم، ۵۰ اثر را انتخاب کنیم که نمونهای از کلیت این ۲۵۰ فرش باشد و آن را به صورت یک کتاب مستقل چاپ کنیم. درواقع یکجور معرفی این ۲۵۰ اثر باشد در قالبی که شاید جزو کتاب اصلی نباشد ولی نمونهای باشد از کلیت آن پروژه که دارد انجام میشود. یک پروسه ده ساله را پشت سر بگذراند. به این ترتیب میتوانستیم تعدادی را که آماده شده چاپ کنیم و ادامه کار را در جلدهای بعدی و یا فرمت دیگری بر اساس آن ادامه دهیم. ایشان هم قبول کردند و استارت کار زده شد.
به این ترتیب ۵۰ قطعه از فرشهایی که مربوط به ادوار مختلف فرش ایران از دوره تیموری، صفوی تاکنون است را انتخاب کردیم. بر اساس این آثار مقدمهای آورده شد تا کتاب حکم کاتالوگ پیدا نکند. به این منظور راجع به اصطلاحات و تاریخچه فرش و فرشبافی به صورت کارشناسانه متنی تهیه شد و در مقدمه کتاب آورده شد. پس از آن وارد معرفی این فرشها شدیم.
نظارت استاد سیروس پرهام که اشاره نمودید به چه صورت بوده است؟
در این زمینه استاد سیروس پرهام نظارت جدی داشتند و به دقت همه موارد را چک میکردند.
این اثر چه ویژگیهایی دارد؟
قصد داشتیم این کتاب معرف اصالت فرش ایرانی باشد برای همین سعی کردیم در صفحهآرایی تمام هنرهای کلاسیک ایران را به مخاطب اروپایی و احتمالاً امریکایی هم معرفی کنیم. مثلاً طبق اطلاعاتی که از نسخ قدیمی داشتیم سعی کردیم که خوشنویسی فارسی را به نوعی معرفی کنیم. فرش ایران یکی از مهمترین آثار کلاسیک ایران است و کیفیت فوقالعاده در عکاسی برای این اثر برایمان خیلی مهم بود.
در نگارگری از برخی از این فرشها استفاده شده است که تصاویری از آنها را به عنوان شیرینکاری در بخشهای مختلف این کتاب آوردیم. تذهیب هم که کلیت آن در اطراف کتاب تزئینبخش صفحات کتاب است. در مجموع به بهانه این اثر سعی کردیم هنرهای کلاسیک ایران را در این کتاب جمع کنیم تا مخاطب با ظرافتکاری و تزئینات هنری ایران آشنا شود.
عکاسی از فرشها با توجه به قدمت آنها و همچنین تدابیری که برای نگهداری و حفظ آنها صورت میگیرد به چه شکل انجام شد؟
عکاسی از این فرشها دشوار بود به لحاظ اینکه بسیاری از آنها ابعاد بزرگی داشت. با دوربینهای معمولی امکان عکاسی وجود نداشت. برای همین ناچار شدیم سازهای را در خود موزه فرش تعبیه کنیم، چون امکان بیرون بردن آنها وجود نداشت.
این سازه در پشتبام موزه نصب شد. دوربین به صورت ریلی و در فاصله حدود ۲۰ یا ۱۵ متری حرکت میکرد تا بتواند کلیه اثر را دربر بگیرد و عکاسی کند.
از بهترین نوع دوربین هم استفاده شد که آقای زرانی زحمت آن را به عهده داشتند. تعدادی از این آثار را با توجه به نور روز توانستیم عکاسی کنیم ولی بعضی از آنها که داخل بود و در جاهایی قرار داشت که به نور فلش نیاز بود، عکاسی از جزئیات صورت نگرفت.
درباره قطع بزرگ کتاب این پرسش مطرح میشود که آیا نشان دادن جزئیات تصاویر فرشها باعث انتخاب این اندازه شده یا دلیل دیگری داشته است؟
بله یک دلیل این است که فاخر بودن و جزئیات هر فرش در کتاب به وضوح نمایش داده شود. قطع کتاب را تعمدا قطع سلطانی انتخاب کردم که دو برابر کتاب رحلی محسوب میشود. البته سایز ۳۵ در ۵۰ را برای هر صفحه از این کتاب در نظر گرفتیم تا به وضوح و به صورتی که درخور شان فرش ایرانی باشد فرشها را در کتاب نمایش دهیم.
در بعضی از صفحات هم با توجه به جزئیاتی که از هر فرش به دست آورده بودیم، اندازه تصویر را در نظر گرفتیم. این کتاب توانسته گوشهای از هنر فرش ایران را متجلی کند، با این ذهنیت این اندازه و قطع را برای کتاب درنظر گرفتم که اگر دست موزه متروپلیتن هم که رسید هر بیننده، به خاطر قطع این کتاب، مجبور شود بلند شود، بایستد و به آن نگاه کند. یعنی هر بیننده خواه ناخواه احترامی را برای فرش ایران قائل باشد و درواقع این احترام را همه برای فرش ایران و هنرهای کلاسیک ایران قائل شوند.
چرا زمانی طولانی صرف این اثر شد؟ کدام مرحله از کار زمان بیشتری نیاز داشت؟
پس از عکاسی صفحات کتاب خوشنویسی شد و ترجمه آن زمانی طولانی را پشت سر گذاشت، ولی در آخر، کار نفیسی از آب درآمد و آنگونه شد که انتظار داشتیم. فکر میکنم این کتاب اولین کتابی است که در ایران با این درجه از نفیس بودن و این ارزش چاپ میشود. نه برای اینکه این کار توسط ما و در انتشارات یساولی صورت گرفته است، بلکه به این دلیل که یک کار تیمی صورت گرفت، زحمات زیادی صرف آن شد و نتیجه خوبی هم از آن حاصل شد.
آیا استقبال خوبی از کتاب شده است؟
از این کتاب استقبال خیلی خوبی شد. اخیراً مجله هالی حدود چهار، پنج صفحه از متن خود را به نقد این کتاب اختصاص داد. این نقد به لحاظ کیفیت چاپ و عکاسی و محتوا و روان بودن ترجمه نگاه مثبتی به این کتاب داشت. از آنجا که برخی از مترجمان ما بر اساس انتظاراتی که وجود دارد شاید نتوانند آنطور که شایسته است متن را از فارسی به انگلیسی برگردانند، در حالی که این معضل از انگلیسی به فارسی وجود ندارد، به نقل از این مجله ترجمه این کتاب خوب و مناسب انجام شده است و مطلب را به درستی به مخاطب منتقل میکند.
هدف انتشارات از انتشار کتاب گنجینه ملی موزه فرش ایران چه بود؟
با توجه به اتفاقاتی که در سالهای اخیر میافتد و کشورهایی مانند هند و پاکستان به دنبال گرفتن بازار فرش ما هستند، باید درباره شناخت فرش کار بیشتری کنیم. اکثر مطالعات فرش ایران بیشتر از سوی خارجیها بوده و با توجه به ظرفیتی که در مخازن فرش ایران وجود دارد باید قدمهای نخست راجع به هنر فرش ایران برداشته شود تا جبران کمکاریهای گذشته باشد. این کار را با این انگیزه شروع کردیم که بتوانیم این هنر را معرفی کنیم. آقای ژوله در اینباره بسیار زحمت کشیدند.
فکر میکنید چهقدر به هدف خود نزدیک شدهاید؟
نمونهای از موفقیت در این زمینه را با خاطرهای بیان میکنم. یادم میآید یکی از کارشناسان فرش که نامشان را به یاد ندارم، به دفترم آمدند تا ملاقاتی را با آقای ژوله داشته باشند. آقای ژوله در حال نشان دادن ماکت کار به ایشان بودند که به یکی از فرشهای دوره تیموری رسیدند. کارشناس تعجب کردند و پرسیدند که مگر این فرش در موزه وجود دارد؟! به گفته ایشان کسی نمیدانست این قطعه در موزه فرش وجود دارد و بین کارشناسان و دستاندرکاران فرش تصور بر این بود که از آن فرش تنها دو قطعه موجود است که در دو موزه دیگر نگهداری میشود. آن کارشناس آنقدر از دیدن آن فرش شگفتزده شد که گفت حالا که این قطعه سوم موجود هست و در همین موزه فرش هم قرار دارد، میتوانم مقالهای درباره آن بنویسم.
این را میخواهم بگویم که دیدن بعضی از این فرشها، کسانی که به صورت تخصصی روی فرش کار میکنند را شگفتزده کرد. انگیزه ما در این راه کاملاً فرهنگی بوده و این انگیزه به منظور معرفی مجدد فرش ایران و احیای اعتبار از دست رفته آن است. باید بتوانیم مقام نخست خود را به عنوان کشوری که در زمینه فرش در جهان صاحب هنر بوده دوباره به دست آوریم.
تاثیر این کتاب بر هنر فرش ایران چه بوده است؟
حداقل تاثیرش این است که به خودباوری برسیم. به یاد آوریم که در گذشته چه داشتهایم و اکنون چه باید کنیم که بتوانیم این مسیر را ادامه دهیم. خودباوری مجدد ما نسبت به هنر فرش این است که بتوانیم به جهان ثابت کنیم که همه کشورهایی که به نوعی پا در کفش فرش ایران میکنند به یاد آورند که در مورد این هنر، حداقل چیزی حدود ۲۵۰۰ سال از ما عقبتر هستند!
فروش این کتاب تا کنون چگونه بوده است؟
فروش این کتاب خیلی روند رو به رشدی نداشته است. گرچه قیمت آن هم به خاطر هزینههایی مانند کاغذ مرغوب، چاپ، عکاسی، ترجمه، خوشنویسی، به کار بردن رنگ پنجم و … که به آن تحمیل شده است بالاست. اگر میخواستیم به ارزان بودن کتاب فکر کنیم و غیر از این عمل کنیم کتاب با این درجه از نفیس بودن ارائه نمیشد. برای همین قیمت کتاب مبلغ قابل توجهی پیدا کرده است که شاید هر کسی از پس خرید آن برنیاید. قصد من فروش این کتاب به شخص نبود بلکه نیت من بیشتر این بود که از طریق نهادها یا ارگانهایی مانند وزارت امور خارجه فروخته شود. من این گلایه را از وزارت خارجه دارم که این کتابی که میتواند به عنوان یک نماد فرهنگی مملکت از نظر معرفی فرش باشد، آن هم در حالی که بسیاری از اشخاص از بیرون کشور ما را با فرش ایران میشناسند، حمایتی از ان نداشت!
واقعیت این است که خارج از کشور آنقدر که ما را با فرش میشناسند شاید با نگارگری و دیگر رشتهها نمیشناسند. به همین دلیل من از وزارت محترم امور خارجه این گلایه را دارم که کتابی که میتوانست نماد فرهنگی مملکت از نظر فرش باشد آن هم در حالی که همه جا درباره فرش ما صحبت میکنند، تا جایی که اول فرش و سپس نگارگری ایران را میشناسند، مورد توجه قرار نگرفت.
برای مثال میتوان از این اثر برای اهدا به سفیرانی که آن را با خود به کشورهای دیگر میبرند استفاده کرد در حالی که تا کنون از این کتاب که خود هدیه نفیس و معرف فرش اصیل ایرانی به جهان است تا کنون اهدایی صورت نگرفته است. روی هم رفته این اثر نیاز به حمایت دولتی همچون حمایت از سوی وزارت امور خارجه دارد.
به عنوان ناشر آثار هنری ویژگی کتابهای نفیس را در چه میدانید؟
در ارتباط با کتاب نفیس برای آثار هنری، عکاسی اهمیت زیادی دارد. تصاویر بایستی هر چه بیشتر به اصل کار نزدیک باشد چون هنرمندان رنگهای مخصوص خودشان را دارند و نمیتوان یک تعریف کلی برای آنان حتی برای رنگهایی که به کار میبرند ارائه داد. برای همین مجبور هستیم عکاسی درستی انجام دهیم. باید عکاسی درستی داشته باشیم تا تفاوت کار را به خوبی نشان دهیم.
یکی از مهمترین موارد در عکاسی برای کتابهای نفیس که باید روی آن تاکید شود کیفیت است چون اگر کیفیت پایین باشد مراحل مختلف دیگر را نمیتوان در اثر پیش برد. با توجه به اینکه دوربین و لنز و … باید در سطح بالایی باشد به طور معمول باید مبلغ قابل توجهی برای عکاسی پرداخت کرد.
حتی در صورت استفاده از تصاویر دیجیتال باز هم مراحلی همچون نگارش متن، مترجم هم هزینه به دنبال دارد و هم جایگاه خاصی در اثر دارند. مخصوصاً دربارهی مترجم این نکته مهم است که از هر مترجمی نمیتوان بهره برد و باید از ترجمههایی بهره برد که در تخصص و شان اثر باشد. برای نمونه کسی که متون روانشناسی را ترجمه کرده ممکن است به یکباره نتواند متنی تخصصی مانند هنر فرش را ترجمه کند برای همین باید به دنبال مترجم متخصص و کارآمد گشت.
کیفیت چاپ نیز با توجه به بالا رفتن هزینهها گران درمیآید بهویژه که باید از کاغذ گلاسه یا مقوای گلاسه استفاده کرد چون روی کاغذ تحریر کیفیت مورد نظر را نمیتوان داشت. در کتابهای نفیس همه موارد باید با کیفیت باشد. مثلاً نمیتوان عکاسی باکیفیت داشت و با چاپ درجه ۳ به چاپ رساند؛ بلکه همه مراحل باید با کیفیت بالا صورت بگیرد. مثلاً باید مرکب مرغوب و کاغذ مناسب و عالی باشد تا هزینهای که برای عکاسی و مراحل قبل صورت میگیرد به نوعی به هدر نرود.
در ذات کتاب نفیس هزینه کردن وجود دارد. وقتی یک اثر نگارگری ایرانی را به چاپ میرسانیم نمیتوانیم یک کار معمولی ارائه دهیم، بلکه باید درخشندگی رنگهای نگارگری ایرانی، که مشخصه هنر ایرانی است را به بهترین نحو نشان دهیم. برای نمونه در همین اثر شاهکارهای نگارگری ایران تمامی هزینهها به صورت تحمیلی از سوی ناشر انجام میشود تا بتوان اثری ارائه کرد که حداقل تفاوت را با نگارگری اصیل که با این اثر، به طور مجدد نگهداری میشود به دست مخاطب برسد و اینها اجتناب ناپذیر است.
چرا در سالیان اخیر کتاب با موضوع هنر کمتر به چاپ میرسد؟
با وجود تکنولوژی روز و دنیای مجازی میتوان به آثار مورد نظر که در دنیای مجازی و یا حتی موزهها با کیفیت خیلی خوبی ارائه میشود، دسترسی پیدا کرد. این موضوع کار را بر هنرمندان راحتتر کرده و دسترسی آنان را به آثار با کیفیت بالا تامین نموده است.
امروزه میتوان از طریق فایلهای پیدیاف آنچه را که مد نظر است به راحتی به دست آورد. در گذشته مخاطب بر اساس نیازی که داشت ملزم به تهیه برخی از آثار نفیس هم بود ولی اکنون متفاوت شده و اطلاعات مورد نیاز خود را به کمک پیدیافها مرتفع میکند. همین موضوع فروش کتابهای هنری را پایین آورده است و برای همین انتشار کتاب هنر برای ناشر هم توجیه اقتصادی ندارد و خواه ناخواه این کتابها کمتر از گذشته انتشار پیدا میکند.
به عبارت ساده، ناشر هزینه بالایی را صرف چاپ آثار نفیس میکند و برای مخاطب هم دشوار است که آن را بخرد، به این ترتیب خواه ناخواه بازار این کتابها نسبت به گذشته سختتر شده است.
برای اینکه بتوان کتاب نفیس و به طور کلی کتاب را راحتتر در اخیار مردم قرار داد پیشنهاد شما چیست؟
یارانههایی که دولت به ناشران میدهد، مانند کاغذ، میتواند یک راه حل باشد. اگر مانند گذشته کاغذ در اختیار ناشران قرار بگیرد، و انتشارات بتواند حداقل کاغذ را دولتی در اختیار داشته باشد، بخشی از هزینهها را میتواند تامین کند. شاید نتوان در مورد چاپ، یارانه در نظر گرفت، ولی کاغذ را میتوان با یارانه ارائه کرد. به این ترتیب کارهایی که با پیدیاف یا در دنیای مجازی نمیتواند کیفیت و نیاز مورد نظر را انتقال دهد و نیاز مخاطب را برآورده کند، در اختیار مخاطب قرار خواهد گرفت.
نظر شما