محمود هاشمی، مدیر کتابفروشی سوره مهر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره وضعیت بازار کتاب، بیان کرد: نگاه دقیق به آمار فروش کتابها، واقعیت تلخی را نشان میدهد؛ تعداد فروش جلدی کتاب، بهشدت کاهش پیدا کرده که بیتردید، دلایل زیادی دارد.
وی با اشاره به برخی عوامل موثر بر کاهش فروش در بازار کتاب، ادامه داد: گرانی کاغذ، زینک، چاپ، صحافی و حتی هزینه حملونقل، هر یک سهمی بزرگ در بروز وضعیت فعلی بازار کتاب دارند. هر کتاب پیش از آنکه به دست مخاطب برسد، از مسیر پُرهزینه و دشواری عبور میکند، از نویسنده و مترجم گرفته تا ناشر، لیتوگراف، چاپخانهدار، پخشکننده و در نهایت کتابفروش، همه در این مسیر دشوار، نفسنفس میزنند. در نتیجه کتابی که باید در دسترس باشد، به کالای لوکس، تبدیل میشود؛ بنابراین میشنویم بسیاری از مردم، در مواجهه با قیمت کتاب میگویند: «ممنون، بعداً میام میگیرم».
به گفته این کتابفروش، این جمله، شاید برای یک مشتری فقط به معنی تعویق خرید باشد، اما برای کتابفروش، زنگ خطری است که هر روز بلندتر شنیده میشود. وقتی کتاب در سبد خرید خانوادهها، جایی نداشته باشد، یعنی فاصله گرفتن جامعه، از اصلیترین منابع رشد و آگاهی
هاشمی ادامه داد: کتاب در کشور، به کالایی کممشتری تبدیل شده و آمارها بهروشنی میگویند که فروش کتاب، حتی در میان ناشران بزرگ، به لحاظ تعدادی افت کرده است. در بسیاری از موارد، شمارگان کتابها از چند هزار نسخه درگذشته، به ۲۰۰ تا ۷۰۰ جلد رسیده است.
وی افزود: ناشران، با علم به اینکه کتابشان خریدار دارد، باز هم با احتیاط و تردید دست به تجدید چاپ میزنند، چون میدانند بازگشت سرمایه ممکن است، ماهها و گاهی یک یا چند سال طول بکشد و اما پرسش اینجاست: چرا کسی به فکر این مسئله مهم نیست؟ چگونه ممکن است در شرایطی که همه میدانیم مطالعه پایه رشد فرهنگی و اجتماعی هر ملت است، وضعیت نشر و کتابفروشیها تا این اندازه نادیده گرفته میشود؟
هاشمی، با طرح این موضوع که نباید تصور کنیم، مردم اهل کتاب نیستند، یادآور شد: مردم ایران اهل مطالعهاند؛ نسل جدید، با وجود تمام تغییراتی که در سبک زندگی و رسانهها رخ داده، هنوز تشنه دانستن است. نوجوانان و جوانان امروز نسل باهوشی هستند؛ درست است که ساعتهای زیادی را در فضای مجازی میگذرانند، اما کمکم دریافتهاند که شبکههای اجتماعی هرچقدر سرگرمکننده باشند، چیزی در آنها نیست که روح انسان را غنی کند یا به او بینش بدهد.
وی با بیان اینکه بسیاری از آنان به کتاب پناه میآورند تا پاسخ پرسشهایشان را بیابند، تا آرامش بگیرند و معنایی در میان این هیاهو پیدا کنند، گفت: اما در همان گام نخست، با قیمتهای سنگین مواجه میشوند، اینجاست که باید گفت، گرانی کتاب ربطی به کمبود تقاضا ندارد؛ بلکه زنجیره هزینهها چنان سنگین شده که حتی عشق و اشتیاق خواندن نیز در برابر آن کم میآورد.
وی افزود: در چنین شرایطی، کتابفروشیها این پناهگاههای کوچک اندیشه، بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایتاند. بسیاری از کتابفروشیهای بزرگ تنها با فروش اقلام غیرکتابی مثل نوشتافزار، صنایع دستی یا محصولات فرهنگی دیگر توانستهاند چراغ خود را روشن نگه دارند، وگرنه از فروش کتاب به تنهایی نمیتوانند دوام بیاورند.

وضعیت سخت کتابفروشان در شهرستانها
هاشمی، با بیان اینکه اما کتابفروشیهای کوچکتر در شهرها و شهرستانها وضعیتی بسیار سختتری دارند، توضیح داد: این فروشگاهها، که با عشق و ایمان به فرهنگ، کار خود را آغاز کردهاند، امروزه یکییکی در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند. پشت هر کرکرهای که پایین میآید، رویای یک عاشق کتاب، فرو میریزد.
وی با طرح این موضوع که از همینجا، خطاب به مسئولان فرهنگی کشور باید گفت که به داد این صنف برسید، عنوان کرد: صنف کتابفروشان، ناشران و فعالان نشر، نیازمند حمایت واقعی هستند؛ نه فقط شعار. کاهش مالیات، تسهیلات بانکی کمبهره، طرحهای حمایتی برای خرید کتاب از ناشران و کتابفروشیها، و برنامههای تشویقی برای ترویج مطالعه، همه میتوانند در نجات این چرخه فرهنگی نقش داشته باشند.
هاشمی گفت: انتظار میرود نهادهای فرهنگی با ایدهها و طرحهای خلاقانه، روح تازهای به کتابفروشیها بدمند. اما در کنار همه این گلایهها و نگرانیها، نباید سپاس خود را از مردم شریف و فرهنگدوست ایران فراموش کنیم، در همین روزگار سخت، هنوز کسانی هستند که به کتابفروشیها سر میزنند، کتاب میخرند، گفتوگو میکنند، و حضورشان دلگرمی بزرگی برای ماست و هر بار که قدم به کتابفروشی میگذارند، بدانند که نه فقط یک کتاب میخرند، بلکه به استمرار فرهنگی هزارساله کمک میکنید؛ فرهنگی که بر پایهی قلم و اندیشه استوار است.
هاشمی، با بیان اینکه مردم در هفته کتاب، باید همه با هم دوباره دست در دست هم بگذارند، گفت: نویسنده، ناشر، کتابفروش و خواننده، باید باور کنند که کتاب هنوز میتواند حال ما را بهتر کند، نگاهمان را روشنتر و دنیایمان را انسانیتر بسازد و امیدوارم این هفته، آغازی باشد برای حرکتی تازه؛ حرکتی برای بازگرداندن شور مطالعه و امید به آینده فرهنگ ایران.
نظر شما