به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از فایننشال تایمز، سایمون کوپر، منتقد ادبی، سه کتاب را به عنوان نمونههایی از آثار بد معرفی کرده و نشان داده که ضعف کتابها معمولاً از فقدان خودآگاهی نویسنده، روایت ضعیف و سادهسازی اغراقآمیز ناشی میشود. این سه اثر شامل خاطرات فوتبالیست آشلی کول، رمان سیاستمدار بریتانیایی نادین دوریس و کتاب جنجالی «اروابیا» نوشته بت یئور هستند.
کوپر که سالها به مطالعه و نقد آثار ادبی مشغول است، سه کتاب را به عنوان بدترین آثار خود معرفی کرده است: دفاع من (My Defence) نوشته آشلی کول، نقشه (The Plot) نوشته نادین دوریس و اروبیا (Eurabia) اثر بت یئور.
کتاب کول که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، نمونهای از خاطرات سلبریتیها است که تنها صدای خودخواهانه نویسنده را بازتاب میدهد و فاقد شخصیتهای قابل باور، روایت یا توسعه داستانی است. داستان کتاب حول عشق کول به باشگاه قدیمیاش، آرسنال، و جدایی ناخواستهاش از آن میچرخد.
کتاب نادین دوریس، مشابه کول فاقد خودآگاهی است و به توطئهچینی میپردازد؛ دوریس مدعی است که دیگر اعضای حزب محافظهکار بریتانیا تلاش میکردند نخستوزیر محبوب او، بوریس جانسون، را برکنار کنند. روایت کتاب شامل مصاحبههای متعدد با منابع ناشناس است که همگی شبیه هم و به صدای نویسنده شبیهاند.
کتاب سوم، با اینکه از نظر علمی و مستندات ضعیف است، تأثیر عجیبی بر افکار عمومی گذاشته است. یئور مدعی توطئهای دههها طولانی است که اروپا را به کنترل اعراب درمیآورد. این اثر حتی مورد استناد اندرس بریویک، قاتل نروژی، قرار گرفت. کوپر میگوید قدرت سادهسازی و انتشار ایدههای سیاسی افراطی، یکی از ویژگیهای کتابهای تأثیرگذار و همزمان بد است.
او نتیجه میگیرد که ضعف این کتابها ناشی از خودمحوری نویسنده، فقدان روایت جذاب و تمایل به سادهسازی بیش از حد است، اما برخی از آنها، مانند اروبیا، با سادهسازی افراطی، به تأثیری نگرانکننده بر مخاطبان دست یافتهاند.
نظر شما