به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نیلی در پاسخ به سوال سروش صحت مبنی بر اینکه در شرایطی که جامعه زیر فشارهای اقتصادی است و مردم روزبهروز با مشکلات معیشتی بیشتری روبهرو میشوند، اساساً “فردا” چقدر معنا دارد؟ و اصلاً در این شرایط، چه کسی دل و دماغ ساختن فردا را دارد؟، بیان کرد: «اتفاقاً دقیقاً در همین شرایط است که باید دربارهی فردا حرف بزنیم. چون امروز ما محصول دیروز ماست، و اگر امروز را فقط صرف بقا کنیم، فردا هم مثل امروز خواهد شد. مهمترین پروژهی امروز، ساختن فرداست.»
او ادامه داد: «کشورها و ملتهایی که توانستهاند از بحران عبور کنند، آنهایی بودهاند که به جای ماندن در گذشته یا غرق شدن در اکنون، چشم به آینده داشتهاند. سیاستگذار باید بتواند میان درد امروز و امید فردا تعادل برقرار کند. ما اگر نتوانیم برای فردا برنامهریزی کنیم، امروزمان هم به درستی معنا پیدا نمیکند.»
اقتصاد به مثابه نقشهای برای فردا
نیلی در توضیح این نگاه گفت: «اقتصاد، علم قیمتها و عددها نیست؛ علم تصمیم برای فرداست. اقتصاد به ما یاد میدهد که منابع محدود را چطور به سمت آیندهای بهتر هدایت کنیم. هر تصمیم اقتصادی در واقع یک تصمیم زمانی است — یعنی تصمیم دربارهی اینکه “الان خرج کنم یا برای بعد بگذارم”. وقتی جامعهای نتواند میان حال و آینده تعادل برقرار کند، یا گرفتار روزمرگی میشود یا در خیالپردازی فرو میرود. ما امروز بیشتر گرفتار نوع اولیم: روزمرگیِ مزمن.»
«یعنی ما خیلی در لحظه زندگی میکنیم؟» این سوالی بود که نیلی در پاسخ به آن عنوان کرد: «ما در “لحظهی اضطرار” زندگی میکنیم. جامعهای که مدام درگیر خاموش کردن آتش است، دیگر فرصت طراحی نقشه ندارد. اما اگر همه چیز فقط به امروز ختم شود، آیندهای نخواهد ماند که از ما یاد کند. حتی سادهترین سیاست اقتصادی باید رگهای از آیندهنگری داشته باشد. سیاستی که فقط بخواهد مسکّن باشد، دیر یا زود خودش تبدیل به درد میشود.»
نسبت میان سیاستگذار و شهروند
در بخش دیگری از گفتوگو، دکتر نیلی از نسبت میان سیاستگذار و مردم گفت و تأکید کرد: «سیاستگذار باید بلد باشد آینده را برای مردم قابل دیدن کند. اگر مردم احساس کنند که مالیات میدهند ولی نتیجهای نمیبینند، انگیزهشان از بین میرود. این فقط مسئلهی پول نیست؛ مسئلهی اعتماد است. وقتی اعتماد عمومی وجود داشته باشد، مردم حتی در سختترین شرایط هم حاضرند برای آینده هزینه بدهند. اما اگر اعتماد نباشد، هیچ سیاست اقتصادی کار نمیکند.»
او افزود: «وظیفه حکومت فقط اداره امروز نیست، بلکه ساختن فردایی است که مردم بتوانند به آن دل ببندند. مردم وقتی تصمیم به مهاجرت میگیرند، در واقع اعلام میکنند که “به فردا در اینجا امید ندارم”. بنابراین بزرگترین شکست هر سیاستگذار، از بین رفتن امید به آینده است.»
ساختن فردا یعنی اولویت دادن به خیر جمعی
این اقتصاددان با اشاره به بیت معروف سعدی - «بنیآدم اعضای یک پیکرند» - گفت: «ما همیشه این بیت را تکرار میکنیم، اما گوهر اصلیاش را فراموش کردهایم. آن گوهر، “خیر جمعی” است. یعنی همهی اعضا باید در خدمت کل بدن باشند. اگر بخشی از جامعه رنج بکشد، در نهایت همه آسیب میبینند. سیاستگذار باید مثل مغز بدن، اولویتها را تنظیم کند؛ گاهی باید دست را عقب بکشد تا سر آسیب نبیند. این یعنی تدبیر خیر جمعی. آینده فقط با این تدبیر ساخته میشود، نه با تصمیمهای مقطعی و واکنشی.»
او تصریح کرد: «وقتی از ساختن فردا حرف میزنیم، منظورمان فقط رشد اقتصادی نیست. منظور این است که جامعه احساس کند در مسیر یادگیری و اصلاح است. اگر مردم حس کنند که هر روزشان تکرار دیروز است، دیگر انگیزهای برای ماندن نمیماند. اما اگر ببینند مسیر به سمت بهتر شدن است، حتی در سختیها هم پای کار میمانند.»
امید؛ مهمترین سرمایه اقتصادی
در پایان گفتوگو، دکتر نیلی خاطرنشان کرد: «امید، مهمترین متغیر اقتصادی است. هیچ شاخصی به اندازهی امید نمیتواند رشد ایجاد کند. رشد یعنی اینکه افراد و بنگاهها تصمیم بگیرند فردا بهتر از امروز باشد - یعنی سرمایهگذاری کنند، کار تازهای شروع کنند، دست به ریسک بزنند. بدون امید، هیچکس برای فردا برنامهریزی نمیکند.»
او با جمعبندی صحبتهایش مطرح کرد: «ما اگر بخواهیم به اقتصاد معنا بدهیم، باید آن را از حساب و کتاب صرف خارج کنیم و به حوزهی اخلاق و آینده پیوند بزنیم. اقتصاد سالم یعنی جامعهای که مردمش احساس کنند فردا را میشود ساخت. ساختن فردا با شعار ممکن نیست؛ با انضباط، شفافیت و صداقت ممکن است. و به نظرم، در شرایط امروز ایران، این مهمترین پروژهی ملی ماست: ساختن فردا.»
نظر شما