به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، بهمن ساکی در آئین روایت پایداری «خوانش و تحلیل کتاب دسته سیسیلیهای آبادان» در دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه پیشانی جنگ در خوزستان است و قصه جنگ با اولین ریزش سقف، گلوله و… آغاز شد، بیان کرد: قصه جنگ با خوزستان شروع شد اما در سراسر کشور با شنیدن اخبار، سراغ قصه جنگ رفتند.
وی افزود: هنرمندان در خوزستان در وضعیت چندگانه قرار داشتند، آنها مراقب جان ومال و در عین حال نگران مسئله جنگ بودند. آنان با قید فوریت و در لحظه به خلق آثار ماندگار دست زدند. وقتی آثار هنرمندان در حوزه دفاع مقدس را بررسی میکنیم درمییابیم که اگرچه آثار هنرمندان آراسته به تکنیک هنری نبود، اما قید فوریت در مرحله اول قرار دارد و بعد از آن رنگ و لعاب اضافه شده است و این آثار در خلوت تولید نشدند بلکه در شرایط بحرانی خلق شدند.
زمین سوخته احمد محمود؛ رمان رئالیست اجتماعی
وی ضمن مرور تاریخ جنگ و نقش نویسندگان این دوره، اظهار کرد: جمله شهید جهان آرا این بود که ما تا اینجا مقاومت کردیم و از اینجا به بعد استقامت میکنیم. وقتی دو مفهوم مقاومت و استقامت در کنارهم قرار میگیرند، اوج قصه را خلق میکنند. هنرمندان رشتههای مختلف شامل بازیگر، نویسنده، شاعر که در جنگ شهید شدند، همه جوان بودند. کتاب «روزهای مقاومت در خرمشهر» از پرویز مسجدی قبل از زمین سوخته منتشر شد. در سال ۶۱ احمد محمود «زمین سوخته» را که یک رمان رئالیست اجتماعی از دوران سه ماهه اول جنگ، منتشر کرد.
وی ادامه داد: دو شخصیت برادر خالد و شاهد هر کدام درگیر کشمکشهای زیادی شدند. شاهد تعادل روانی را از دست داده و خالد به شهادت و خلود میرسد. نامگذاری دو اسم مناسب که یکی شاهد ماجرا و دیگری واقعه هولناک را دیده و خود راوی داستان نیز شخصی معادل شاهد است با این تفاوت که تعادل از دست نداده و راوی حوادث ماندگاراست.
این شاعر خوزستانی گفت: از آثار مهم دیگر میتوان به کتاب «خرمشهر تابوتهای بی در و پیکر» بهزاد زرین شاعر و دانشجوی دانشگاه شهید چمران بود، اشاره کرد که شاعر سالهای بعد روایت خودش را میخواند. و اشعار او تصاویر ملموس و روشنی از جنگ ارائه میدهد و نوعی گزارش واقعه یا روایت شناسی در ادبیات است.
وی در ادامه یکی دیگر از چهرههای ماندگار دفاع مقدس خوزستان را «عبدالرضا حیاتی» برشمرد و افزود: حیاتی پرکارترین نمایشنامهنویس خوزستانی که محور داستانهایش جنگ بود. و در جایگاه بعدی «محمدرضا آریانفر» نمایشنامه نویسی بود که هماکنون ساکن اصفهان است و قلم میزند. چهره دیگر «نعمت اله لاریان» است که در سالهای جنگ با نمایش نامیرا جاودانه شد.
ساکی، گروه چهل شاهد را از دیگر چهرههای دفاع مقدس دانست و تصریح کرد: گروه چهل شاهد و چهل محصل دبیرستان با روایتهای مختلف بودند و تلاش میکردند هرنفر که شهید میشود یکی دیگر را جایگزین و عدد ۴۰ را حفظ کنند. ۲۱ نفر آنها شهید شد و در حال حاضر ۳۴ نفرآنها زنده است. شاعران اهواز نیز به سرپرستی محمد شیدا در پادگانها و مقرها برای رزمندگان شعرخوانی میکردند. اما در این میان شاعری که مرید مسجد بود به نام هدایت اله عسکری با تخلص خوشه چین اگر چه شعر او از تکنیک کمتری برخوردار بود اما وقتی همراه شاعرانی چون: حمیدزمانی اصل و محمد شیدا در پادگانها شعر میخواند چون شعرش با خلوص بود مورد توجه قرار میگرفت. و در مجموع ۲۳۰ نفر هنرمند در رشتههای مختلف تاکنون در آمار شهدای هنرمندان خوزستان قرار دارند.
عبدالرضا حیاتی پرکارترین نمایشنامهنویس خوزستانی
مدرس دانشگاه شهید چمران و یکی از منتقدان نشست با تقسیمبندی آبادان به دو دوره صنعت نفت و جنگ گفت: آبادان دو دوره در تاریخ ایران دارد. یکی آبادان جدید که مبتنی بر صنعت نفت و پالایشگاه بود. که در این زمان انگلیسیها و نیروهای جویای کار از سراسر کشور وارد آبادان شدند. در حالیکه ایران در قحطی بود اما نگین آبادان پالایشگاه نفت بود.و در فضای چند فرهنگی، ادبیات، سینما و شعر با تمام مظاهر مدرن، شتاب و گستردگی در همه جای ایران خودش را نشان داد.
کریم مظفری افزود: امیر نادی و ناصر تقوایی فیلمساز، نجف دریابندری و ابراهیم گلستان مترجم و موحد حقوقدان و مورخ صنعت ملی شدن نفت که از کارمندان شرکت نفت بود و… به همین ترتیب چهرههای جدیدی در آبادان پدید آمد و این وضعیت ادامه دارد تا اعتصابات کارگری که تأثیرگذارترین دوران در دهه ۳۰ و ۴۰ است که کل ایران را تحت تأثیر قرار داد و دوره دوم آبادان با وقوع انقلاب و جنگ در آبادان شکل گرفت.
وی ادامه داد: در دوره دوم آبادان از سراسر ایران رزمنده به آبادان میآمد و باز اثرگذاری و شعاع آن به وسعت کل ایران بود. باید جنگ را به عنوان متن بشناسیم و اجازه دهیم قرائتهای مختلفی از جنگ ارائه شود و این قرائت از نسل جدید به نسلهای آینده با متن، شکل دیگری بگیرد.
مدرس دانشگاه گفت: کتاب «دسته سیسیلیها در آبادان» با اینکه خیلی به جنگ نپرداخته و به دو داستان محدود شده است اما نویسنده در مواجه جذاب با جنگ به خوبی استفاده کرده است.
در این آئین نویسنده کتاب دسته سیسیلیها در آبادان بیان کرد: به گفته کریم مظفری منتقد نشست، کتاب در مورد جنگ کمتر داستان دارد. اما باید بگویم که تمام داستان مستتر در جنگزدگی است. پدر و مادرم در منطقه جنگی پرستار بودند. و من در شهر کازرون با فرسنگها فاصله با مادرربزرگم زندگی میکردم. آنها هر ۶ ماه یکباربه دیدن من میآمدند. و در یکی از آمدنها به علت پتوهای آلوده درمانگاه گال میگیرند. وقتی به دیدن من آمدند در فاصله چند متری همه باهم گریه میکردیم چون نمیتوانستیم همدیگر را در آغوش بگیریم و این فراغ همچنان تمدید میشد. پس نمیتوانی از جنگ بنویسی بلکه مجبوری از جنگزدگی بنویسی.
رامین دسته سیسیلیها در آبادان از جنگزدگی میگوید
گفت: وقتی میشنوید در شهریور ۵۹ خانوادهای که از آبادان خارج شده و در جاده آبادان ماهشهر فرزندشان سقط و بدون نام به خاک سپرده میشود؛ مجبوری از جنگزدگی بنویسید. زمانیکه با خانواده سوار کامیون هستید تا به شهر امنی برسید و مرتب به ما و کامیون از طریق هموطنانمان سنگ پرت میشود، باید از جنگزدگی بنویسیم. همانطور که احمد محمود مجبور بود در زمین سوخته به جای راوی قهرمان راوی ناظر داشته باشد.
این نویسنده خوزستانی بیان کرد: قاضی ربیحاوی از حماسه و اسطوره عبور میکند و به تاریخ میرسد. پس تجربه زیستی که داریم ما را وادار میکند که از جنگزدگی بنویسیم و تا زمانی که جنگ به شکل کامل در ناخودآگاه ما است و هیچ ریموتی برای خاموش کردن آن نداریم؛ آبادان هنوز زنده است و زنده میماند.
جوکار سپس یکی از داستانهای کتاب دسته سیسیلیها در آبادان را برای مخطبان خوانش کرد.
دیگر منتقد نشست و مدرس زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز در این مراسم، گفت: من داستان کوتاه خارجی زیاد میخوانم اما از بچههای خوزستان نخوانده بودم. در زمینه تکنیک و ساختار خیلی از چخوف نقل میشود که اگر نویسندهای اول داستان تفنگ آورد باید تا آخر داستان از تفنگ استفاده شود. و تمام المان باید در خدمت مضمون اصلی داستان باشد.
کریم لویمی مطلق با بیان اینکه داستان کوتاه بیشتر از همه داستانها جذاب است، تصریح کرد: در اصطلاح نقد داستان کوتاه باید پاراگراف آغازین کتاب مخاطب را جذب خود کند و این اتفاق در یکی از داستان کتاب که امین جوکار خواند، اتفاق افتاده است. «موهاش یک جور عجیبی فر بود آنقدر فر که یادم رفت صاف است» نویسنده خیلی کوتاه و مختصر پرداخته و خواننده درگیر مساله عشقی راوی میشود.
وی گفت: نویسنده ناخودآگاهانه، ناخودآگاه طرح داستانش را ریخته است و قهرمانی در یک مسیری دارد که هر زمان وارد آن مسیر میشود تغییر در آن به منظور رسیدن به یک هدف ایجاد میشود. هانیه معشوقه راوی در همان اول با جمله گودبای لاو که از یکی از اشعار شاعر یونانی است هدفش را به راوی گفته اما او متوجه نشده است. راوی به هم ریخته و زبان اضطراب دارد. عشق تاثیرش را گذاشته و راوی برای پیدا کردن صفحه کاست شعر دست به کارهای مختلفی میزند.
وی یادآور شد: در شهر آبادان داستان اتفاق افتاده و هنرمندی نویسنده است که زبان از پاراگراف دوم شتاب میگیرد. مخاطب با راوی همراه میشود و سوار طرحی که پیریزی شده است پیش میرود. زبان تلخ پیرنگها متکی بر روشی که استفاده کرده داستان را از نظر زبانی و فنی نمونه داستانی شده که چخوف خوشش میآید. و داستانی قابل ترجمه است و برخلاف انتظارات خواننده و خود راوی داستان به شکل فکاهی طنزآمیز تمام میشود. طنز سیاهی که مخاطب توقعاتی در ذهنش خلق میکند اما برعکس آن اتفاق میافتد.
نظر شما