سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فاطمه میرزاجعفری: دیجیتالسازی منابع کتابخانههای عمومی یکی از روندهای مهم و تحولآفرین در حوزه علم اطلاعات و کتابداری است که نقش کلیدی در دسترسی، حفظ و گسترش دانش ایفا میکند. افزایش دسترسی عمومی، حفظ و صیانت از منابع نادر یا فرسوده، کاهش هزینههای نگهداری، تسهیل پژوهش و آموزش از راه دور، ارتقای عدالت اطلاعاتی ازجمله اهداف دیجیتالسازی در کتابخانههای عمومی است.
بهطور کلی در دنیای دانشمحور و شبکهای امروز، اطلاعات باید سریع، دقیق و در دسترس باشد؛ بنابراین دیجیتالسازی موجب تقویت یادگیری میشود؛ همچنین در شرایطی مانند پاندمی کرونا، منابع دیجیتال نقش حیاتی در استمرار آموزش و پژوهش داشتند. به اعتقاد برخی کارشناسان نیز دیجیتالسازی موجب حفظ میراث فرهنگی و علمی کشور میشود؛ بهویژه در کتابخانههایی که دارای نسخ خطی و منابع تاریخی هستند. از دیدگاه اقتصادی و مدیریتی نیز، کتابخانههای دیجیتال امکان همکاری و اشتراک منابع بین نهادها را افزایش میدهند.
مهدی علیپورحافظی، دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی، رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی، درباره اهمیت دیجیتالسازی کتابخانههای عمومی معتقد است: کتابخانه عمومی، متاسفانه به لحاظ نیروی انسانی نتوانستند نیروی غنی و خوبی را جذب کنند، بهویژه اینکه نیروهای غیرمتخصص بسیاری بعضاً در کتابخانههای عمومی مشغول فعالیتاند از طرفی هم زیرساخت لازم را هم برای تولید محتوای دیجیتال ندارد.
- دیجیتالسازی منابع کتابخانههای عمومی تا چه اندازه اهمیت دارد؟
بحث دیجیتالسازی، امروزه اهمیت بسیار زیادی دارد؛ بنابراین باید همه تلاشمان را صرف غنیتر کردن منابع زبان فارسی در فضای وب و محیط دیجیتال کنیم. بهویژه اینکه نسل آینده، به تدریج وارد عرصه فعالیتهای اجتماعی میشود و با محیط دیجیتال آشنایی دارند. علاوهبراین با فضای دیجیتال رشد کردند؛ طبیعتاً در دسترس قرار دادن محتوای دیجیتال بسیار مفید است. باید به یک نکته درباره دیجیتالسازی توجه کرد؛ آیا برای تغییر فرمت منبع اطلاعاتی، مجوز لازم را به لحاظ حق مولف داریم یا خیر؟ اگر این کار را انجام ندهیم، بهطور طبیعی مشکلی که ایجاد میشود، متضرر شدن ناشر است.
بهطور طبیعی، ناشر هزینهای را بابت انتشار یک اثر متقبل میشود، بنابراین برای این هزینه انتظار سودآوری دارد و اگر محتوای دیجیتال، غیرقانونی و بدون مجوز تولید شود و آن اثر در دسترس عموم قرار گیرد سبب بروز مشکلات متعددی خواهد شد. بنابراین باید به این نکته حتماً توجه شود که کتابخانه عمومی آیا نقش و وظیفه دیجیتالسازی دارد یا خیر؟
بهطور طبیعی، کتابخانه عمومی، یا تولیدات ناشران، نیازهای کتابمحور یک کشور که مخاطب عام از آنها استفاده کند را تامین میکند؛ از این منظر لازم است به این موضوع توجه شود که کتابخانه عمومی باید این منابع را آماده کند.
- با توجه به این توضیحات، میتوانیم یک شبکه یکپارچه کتابخانهای عمومی داشته باشیم؟
اگر ما بخواهیم یک شبکه یکپارچه کتابخانهای عمومی داشته باشیم باید بتوانیم منابع دیجیتال را بهطور عمومی عمومی تامین کنیم و در دسترس قرار دهیم، امنیت این کار طبیعتاً میتواند مسئلهآفرین باشد، ناشران نیز عموماً موافق این بحث نیستند؛ مگر اینکه تدابیری برای حمایت از ناشران اعمال شود.
کتابخانههای عمومی دیجیتال باید بتوانند به نیاز مخاطبانشان پاسخ دهند و منابع مورد نیاز آنان را تامین کنند؛ از طرفی در دسترس قرار دادن این منابع در فضای وب، یک امری بدیهی و ضروری است اما اینکه بخواهیم کتابهای کتابخانههای عمومی را دیجیتال کنیم در عمل امری شایسته به نظر نمیرسد و باید مجوزهای لازم را در اختیار داشته باشیم.
- میدانیم، دیجیتالسازی منابع کتابخانههای عمومی زمینهساز رشد و شکوفایی و معرفی تاریخ و فرهنگ و تمدن کشور میشود. درباره این تاثیرگذاری بفرمایید.
اینکه کتابخانههای عمومی تا چه اندازه میتوانند زمینهساز رشد و شکوفایی تاریخ، فرهنگ و تمدن کشور شوند، به نظرم این یک عرصه از فعالیتهای عمومی با بازیگران عمده است که یکی از این بازیگران، کتابخانههای عمومی هستند. کتابخانه عمومی، متاسفانه به لحاظ نیروی انسانی نتوانستند نیروی غنی و خوبی را جذب کنند، بهویژه اینکه نیروهای غیرمتخصص بسیاری بعضاً در کتابخانههای عمومی مشغول فعالیتاند از طرفی هم زیرساخت لازم را هم برای تولید محتوای دیجیتال ندارد؛ بنابراین کتابخانههای عمومی نتوانستند در این عرصه فعالیت خوبی را داشته باشند و کتابخانه عمومی با وجود اینکه میتواند یکی از بازیگران اصلی در حوزه تولید محتوا، باشد، به هیچ وجه وارد این عرصه نشده و هیچ اثر مثبتی در این حوزه نداشته، درحالی که میتوانست، در این حوزه خیلی مفید باشد و با تولید محتوا در معرفی آثار فارسی محیط وب، بهویژه برای افرادی که داخل کشور و حتی خارج از کشور زندگی میکنند، ایفای نقش کند.
امروزه چتهایی هستند که در بسیاری از مواقع در محتواهای فارسی و پاسخ ضعف دارند و این ضعف نشاندهنده ضعف محتوایی است که در فضای وب برای معرفی تاریخ فرهنگ و تمدن کشور خودمان داشتهایم پس به نظر میرسد که بازیگران عمدهای باید در این عرصه حضور داشته باشند که یکی از آنها کتابخانههای عمومی هستند و به نظر میرسد که در معرفی تاریخ و فرهنگ و تمدن کشور خودمان در فضای دیجیتال و فضای وب ضعف داشتهایم.
- تا چه اندازه نسبت به تربیت کتابداران و کارشناسان متخصص در کتابخانههای دیجیتال تلاش شده است؛ لزوم این امر تا چه اندازه مهم است؟
درباره تامین و تربیت نیروهای متخصص برای فعالیت در کتابخانههای دیجیتال چند سالی است که گرایش کتابخانههای دیجیتال در دانشگاهها طراحی شده و فارغالتحصیلان وارد بازار کار شدند اما استقبال مناسبی از طرف دانشجویان درباره این موضوع انجام نشده است و همچنان دانشجویان بیشتر تمایل دارند که در گرایش مدیریت اطلاعات تحصیل کنند.
از طرفی در دوره کارشناسی هم محتواها و عناوین درسی در حوزه کتابخانه دیجیتال مثل طراحی کتابخانه دیجیتال، طراحی وب سایت و یا فعالیتهایی که در حوزه دیجیتال میتواند اتفاق بیفتد مثل پایگاه اطلاعاتی و مواردی از این قبیل در سرفصلهای درسی دانشجویان قرار گرفته و دانشجویان تا حدودی با این مباحث آشنا میشوند اما اینکه این میزان آشنایی دانشجویان تا چه حد میتواند مفید باشد و چقدر جوابگوی نیازهاست؛ بازار کار باید نظر بدهد. هرچند تعامل با بازار کار نشاندهنده این است که این افراد تا حدودی توانستند پاسخگوی بازار کار باشند اما اینکه تا چه حد این افراد انگیزه کافی پیدا میکنند که وارد این عرصهها شوند، یعنی وارد نوآوری در حوزه دیجیتال شوند و تا چه حد توانستند در محیط دیجیتال فعالیت اثرگذاری انجام دهند وابسته به بازار کار است و انگیزه هایی که بازار کار باید ایجاد کند.
برای مثال کتابخانهها و بهویژه کتابخانههای عمومی تا چه حد توانستند، انگیزه لازم برای افراد ایجاد کنند که فرد بعد از ورود به کتابخانه عمومی انگیزه کافی برای فعالیت در حوزه دیجیتال و نوآوری و ارائه توانمندیها داشته باشد. به نظرم بازار کار در این حوزه، خیلی موفق نبوده و انگیزه لازم به لحاظ مالی و به لحاظ پشتیبانی از این نوآوریها ندارد و افراد فقط در حد نیاز سعی میکنند که آن توانمندی را عرضه کنند.
- سازمان اسناد به عنوان نهاد پیشرو چقدر در بحث دیجیتالسازی منابع خود گام برداشته و موفق بوده است؟
کتابخانه ملی وارد حوزه دیجیتالسازی شده است. تا جایی که حضور ذهن دارم و تعاملهایی که داشتم و کارهایی که با همدیگر انجام دادیم، اطلاع دارم که فعالیتهای خوبی در این حوزه انجام گرفته است اما همچنان در فعالیتهایی که انجام میگیرد از ضعف مدیریت بهینه فعالیتها و اقدامهای استاندارد برخوردار هستیم؛ این ضعف را در این حوزه داریم و هیچوقت نتوانستیم فعالیتهای خودمان را با استانداردهای جهانی پیش ببریم.
سازمان اسناد و کتابخانه ملی هم در بحث دیجیتالسازی با وجود اینکه فعالیتهایی انجام داده اما همچنان در این حوزه ضعف اصلی را از منظر مدیریت فرایندی و مدیریت محتواهای دیجیتال دارد درحالی که یکی از ارکانهای اصلی تولید محتوای سال در حوزه فرهنگ و تمدن کشورمان را میتواند ایفا کند؛ این عرصه میتواند یک عرصه بسیار مهم برای فعالیت سازمان اسناد باشد، با وجود اینکه به نظر میرسد، کتابخانه ملی علاوه بر اینکه خودش باید وارد عرصه تولید محتوا شود باید بتواند زیرساخت لازم و استانداردهای لازم در این عرصه را تولید کند در صورتی که این کار را انجام نداده است.
درحال حاضر سازمان اسناد و کتابخانه ملی در حوزه دیجیتالسازی نقش بسزایی علاوه بر نقش تولید محتوایی دارد؛ همچنین در تامین زیرساخت و ایجاد آن و معرفی استانداردها، تولید و معرفی ابزارهایی که سازمانها بهصورت منبع میتوانند از آن استفاده کنند، ضعف اساسی دارد؛ بنابراین و به نظر میرسد، مشکل اصلی در تامین بودجه است که متاسفانه سازمانها و نهادهای فرهنگی، در این حوزه خیلی فقیر هستند.
نظر شما