به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ آیین رونمایی از کتاب «پسر خدا»، با حضور محمدهادی عبدالوهاب، نویسنده اثر؛ حبیب احمدزاده، نویسنده و منتقد ادبی و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب، روز پنجشنبه، ۲۴ مهر در کافه کتاب «ماه» برگزار شد.
محمدهادی عبدالوهاب، نویسنده کتاب «پسر خدا»، درباره محتوای اثر گفت: من این کتاب را برای مخاطب ایرانی نوشتهام. سهراب، شخصیت اصلی این کتاب، کسی است که پدر و مادر خود را در جنگ از دست داده و جنگ برای او سرنوشتی رقم زده که بر گذشته و حالش تأثیرگذار بوده است. جنگ، مفهومی است که مخاطب ایرانی آن را بهخوبی درک میکند. با این حال، داستان به گونهای نیست که برای مخاطب خارجی غیرقابل فهم باشد؛ شاید تنها لازم باشد در فرم روایت تغییراتی ایجاد شود تا برای خوانندهی غیرایرانی نیز ملموستر گردد.
او، مسئله «انسان» را دغدغه و انگیزه نگارش کتاب دانست و عنوان کرد: مهمترین دغدغه من در نگارش این اثر، انسان بوده است. تلاش کردهام در این رمان، مسئله «انسان» را در مرکز توجه قرار دهم. کلیت داستان دربارهی شخصیتی است که پدر و مادر خود را در جنگ از دست داده است. جنگ، پدیدهای بشری است و تأثیر آن بر سرنوشت انسانها جهانی است. این شخصیت، هیچ نقشی در سرنوشت خود نداشته است؛ او نه پدری را دیده تا الگوی مردانگیاش باشد و نه مادری را که از او مفهوم زنانگی را بیاموزد.
نویسنده کتاب «پسر خدا» افزود: سالها میگذرد تا این شخصیت به مرحلهای از زندگی میرسد که باید خود تصمیم بگیرد. او همواره خود را قربانی سرنوشت دانسته، اما اکنون در نقطهای ایستاده است که قرار است پدر شود. پدر شدن، نخستین گام پدر شدن، داشتن مردانگی است، و این مرد به جایی رسیده که حتی همسرش به او میگوید: «من نمیخواهم فرزندم مثل تو باشد و تو کسی مانند خودت را تکثیر کنی.» تا اینجا، بهگمانم داستان برای همه انسانها قابل درک است. با این حال، برای جهانشمول شدن اثر، همانطور که اشاره شد، شاید میشد در فرم روایت به گونه دیگری عمل کرد.
جنگ مقدس نیست، ایستادن در برابر جنگ مقدس است
حبیب احمدزاده، نویسنده و منتقد ادبی، با اشاره به نقاط ضعف و مثبت کتاب «پسر خدا» بیان کرد: این رمان دارای نقاط قوت قابلتوجهی است و قابلیت آن را دارد که به اثری کاملتر و تأثیرگذارتر تبدیل شود. چرا نباید چنین سوژهای را به گونهای پرداخت که برای مخاطب خارجی نیز قابلدرک و ملموس باشد؟ این کتاب در کلیت خود واجد ارزشهای بسیاری است، اما در جزئیات نیز میتوانست با دقت بیشتری پرداخته شود. معنا در ذهن مخاطب شکل میگیرد و نویسنده تنها کلید ورود به آن را در اختیار او میگذارد. در «پسر خدا»، نویسنده مسیری را پیموده که در آن دگردیسی در دل یک زندگی خصوصی آرام و معمولی بهتدریج شکل میگیرد. رمان بهصورت روان و منسجم پیش رفته است. برخی موضوعات ظرفیت آن را ندارند که به مفاهیمی جهانشمول تبدیل شوند، اما این رمان چنین ظرفیتی را داراست. با این حال، در برخی جزئیات، نویسنده میتوانست با دقت و ظرافت بیشتری عمل کند. یکی از این موارد، نامگذاری شخصیتهاست. هر نام، ذهنیتی مشخص را در ذهن مخاطب ایجاد میکند و از این جهت بسیار تأثیرگذار است.
او، ادامه داد: همچنین برخی جزئیات در روایت، بیدلیل باعث کندی ریتم رمان میشوند. هر عنصر بیرونی میتواند یا باعث توقف در روند خوانش شود یا به تسهیل آن کمک کند؛ بنابراین انتخابهای نویسنده در این زمینه اهمیت زیادی دارد. در هیچ نقطهای از جهان، جنگ پدیدهای مقدس نبوده است. رزمندگان ما به جنگ نرفتند، بلکه در برابر جنگ ایستادند. در نوشتههای ما نیز باید بر همین نکته تأکید شود؛ اینکه ما در برابر جنگ ایستادیم و باید روایت کنیم چگونه ایستادیم. به این معنا که ما باید «چگونگی عملکرد رزمندگانمان» را تقدیس کنیم، نه «موقعیت جنگ» را. موقعیت جنگ در هیچ کجای دنیا تقدیس نمیشود؛ آنچه قابل ستایش است، رفتار و کنش انسانها در مواجهه با جنگ است که میتواند آن را به امری متمایز تبدیل کند. بسیاری از کتابهای مربوط به دفاع مقدس ما، با نگاهی احساسی نوشته میشوند؛ در حالی که ما در دفاع مقدس خود، حرفهای عمیقتر و مهمتری برای گفتن داریم.
نظر شما