سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نیلوفر شهسواریان: چه مناسبتی برای گفتوگو بهتر از اینکه کتاب «دختر دال» با تصویرگری نوشین صادقیان و بازنویسی احمد اکبرپور، جایزه بزرگ سیامین دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا ( BIB ۲۰۲۵) را از آن خود کرد. این کتاب از مجموعه کتابهای طوطی (بخش کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است و پیش از این هم جوایز فراوانی گرفته است.
صادقیان پیشتر جوایز مهمی مانند جایزه بزرگ قلم طلایی دوسالانه بلگراد ۲۰۲۱ برای کتاب «درخت سیب و دیو» و جایزه جزیره طلایی کنکور نامی کره را دریافت کرده بود. برگزیدهشدن در نمایشگاه کتاب بولونیا ایتالیا و دریافت جایزه بزرگ هیئت داوران جشنواره آناناس چین در سال ۲۰۲۲ از دیگر موفقیتهای اوست. همچنین کتاب «آن دورِ دور» با تصویرگری او از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به مسابقه تصویرگری براتیسلاوا ۲۰۲۱ راه یافت.
دوسالانه براتیسلاوا که از سال ۱۹۶۷ با حمایت یونسکو در اسلواکی برگزار میشود، از معتبرترین جشنوارههای جهانی تصویرگری کتاب کودک است. سیامین دوره جشنواره (BIB ۲۰۲۵) از مهر تا دی ۱۴۰۵ برپا است. پیش از این هنرمندان ایرانی، علیرضا گلدوزیان (۲۰۰۵) و حسن موسوی (۲۰۱۹) موفق به دریافت جایزه بزرگ براتیسلاوا و فرشید مثقالی برنده دیپلم افتخار جایزه براتیسلاوا (۱۹۶۸) و جایزهی «سیب طلا» براتیسلاوا (۱۹۷۰) شده بودند.
با صادقیان در مورد تصویرگری کتاب «دختر دال» و دنیای هنرمندانهاش گفتوگو کردهایم.
برای تصویرگری یک کتاب کودک، چطور کار را شروع میکنید؟ مراحل کار چگونه است و چطور با نویسنده تعامل میکنید؟
اول با فریمی که از لحاظ تصویری بیشترین ارتباط را با آن برقرار میکنم شروع میکنم؛ فریمی که بیشترین تصویر را به من میدهد. با همان فریم اول، ایدهپردازی اصلی داستان شروع میشود؛ اینکه به چه سبکی میخواهم کار کنم و چه کارهای خلاقانهای میخواهم انجام دهم و...
من همیشه داستان را میگیرم و کار خودم را شروع میکنم، یک «مودبورد» هم درست میکنم و توضیحات را مینویسم. اگر موردی باشد با مدیر هنری هماهنگ میشوم. خیلی کم پیش آمده که به صورت مستقیم با نویسنده صحبت کنم. یکبار روی کتاب آقای احمدرضا احمدی کار میکردم، از او پرسیدم منظور شما در این قسمت چنین بود یا نه؟ گفتند هیچ چیز به تو نمیگویم، کار من تمام شده و اکنون کار تو آغاز میشود و برداشتی که خودت داری مهم است.
شما برای آنکه به روحیات و دنیای مخاطب کودک نزدیک شوید چه کار میکنید؟
سعی کردهام به کودک درونم توجه کنم. دقت میکنم که بچهها دربارهی همهچیز چگونه فکر میکنند. دوران کودکیام خیلی در ذهنم مانده است، مخصوصاً وقتی که کتاب میخواندم یا تأثیری را که یک کتاب یا فیلم بر من میگذاشت کاملاً به یاد دارم. تا مدتها توی ذهنم و تخیلاتم با روایت داستان درگیر بودم.
وقتی کودک بودید و کتابها را ورق میزدید، مدل کتابخوانی شما چطور بود؟
وقتی هنوز به مدرسه نرفته بودم و سواد خواندن نداشتم، کتابهای کودک را ورق میزدم وبرای خودم بر اساس تصویرها در ذهنم داستان خلق میکردم. همینطور بزرگ شدم و تا سنی هم انسان متوجه نمیشود داستان کتابها از چه قرار است. باز همین کار را تکرار میکردم. بهطور کلی هر کتاب را هم چند بار میخواندم.

وقتی برای اولین بار دختر دال را خواندید، چه حسی از آن گرفتید؟
داستان را خیلی دوست داشتم چون به داستانهای فولکلوریک علاقهمندم و از بچگی چنین داستانهایی را برایم تعریف میکردند و داستانش برایم آشنا بود. حس خوبی داشتم و ایدههای خوبی به من میداد و از نظر تصویری صحنههای متفاوتی داشت که به نظرم بهترین خودم را میتوانستم اجرا کنم.
از چه تکنیکی برای تصویرگری «دختر دال» استفاده کردید؟
ترکیب چند تکنیک است، (میکس مدیا) اول یک اتود زدم و به ناشر و آقای ناصری نشان دادم. بعد که تایید کردند کار را شروع کردم. اولین تصویری که ایده بهتری میداد انتخاب کردم چون اولش سخت است که از چه روشی خلاقیت را وارد داستان کنید. همان ابتدا تکنیک را مشخص کردم. کار من الهام گرفته از موریس اشر، نقاشیهای قدیمی ژاپنی و نگارگریهای ایرانی است. سعی کردم به نگارگری ایرانی نگاهی نو و مدرن داشته باشم.
فکر میکنید چه مفاهیمی در «دختر دال» وجود دارد که در تصویرگری هم آن را نشان دادید؟
تضاد میان خیر و شر و نبرد این دو نیرو، با استفاده از ترکیببندی متفاوت و پالت رنگی و رنگگذاری در هر فریم، به همراه نیروی باروری طبیعت که سرسبزی را به زمین بازمیگرداند؛ مخصوصاً در آخر داستان که رنگ سبز همهجا را فراگرفته است. هر جلد این مجموعه از داستانها مربوط به یک قومیت است. «دختر دال» مربوط به لرستان بود. تا به حال به لرستان نرفتهام اما دقت کردم لباسها و المانها لری باشد و از رنگبندی این شهر در آن استفاده کنم. خاک لرستان قرمز است و از رنگ قرمز استفاده کردم و سرسبزی محیط زیست آن را نیز در اثر آوردم و چند جنبه را در نظر گرفتم.

شما جوایز زیادی دریافت کردهاید، وقتی برندهی جایزهی براتیسلاوا شدید، چه احساسی داشتید؟
این جایزه خیلی متفاوت بود. «دختر دال» نیز چندین جایزه گرفته که پشت جلد آن همهی جوایز را نمیشد گذاشت. تا ۲-۳ روز شوق زیادی بابت این جایزه داشتم.
معمولاً نظر مخاطبان در مورد تصویرگریهایی که انجام دادهاید چیست و چه حسی از آن میگیرند؟ آیا به بازخورد مخاطبان توجه میکنید؟
همه خیلی کارها را دوست دارند. حتی بعضی از کارهایی که خودم فکر نمیکردم خیلی جالب باشند، اتفاقاً طرفداران بیشتری داشتهاند که برایم بسیار جالب بوده است. بله، به بازخوردها بسیار توجه میکنم، چون یکی از اهداف مهم کار ما این است که مخاطب بتواند کار را درک کند و آن را دوست داشته باشد و حتی با تصویر همذاتپنداری کند، مخصوصاً کودکان.
آثار کدام تصویرگران ایرانی و خارجی را معمولاً بیشتر دنبال میکنید؟
آثار تصویرگران زیادی را دوست دارم. نمیتوانم یکییکی نام ببرم.

یک تفاوت آثاری که از شما دیدهایم با برخی از تصویرگران ایرانی، همین هویت ایرانی است. به نظرتان اینکه تصویرگران ایرانی شبیه تصویرگران خارجی کار میکنند و آثارشان رنگ و بوی ایرانی ندارد، آیا ویژگی است یا ضعف به حساب میآید؟
نه میتوان گفت ضعف است و نه ویژگی. در دنیای هنر هر کسی آزاد است که بخواهد کار میکند. من آنچه برای خودم در نظر گرفتهام این است که آثارم هویت ایرانی داشته باشد. مثلاً برای کتابی که با انتشارات خارج از ایران کار میکنم نمیتوان اینطور گفت که حتماً باید به شکل ایرانی کار کنم. اما آنچه به نظرم درست نیست، تقلید از هنرمندان دیگر است که وقتی آثارشان را میبینید بگویید اینکه کپی است. آنچه در خروجی نهایی تصویرگری اهمیت دارد، رعایت ترکیببندی و تداوم داستان و فاکتورهای پراهمیتتر دیگری است که باعث میشود یک اثر به درجهای برسد که مخاطب متوجه شود که این کار را یک هنرمند حرفهای انجام داد. اگر هویت ایرانی درست استفاده شود میتواند یک مزیت محسوب شود در غیر این صورت خیر.
نظر شما