سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -مریم محمدی؛ کتاب «نویسنده پنج دقیقهای» از انتشارات نیماژ راهی ساده برای رسیدن به هدفی بزرگ یعنی نوشتن خلاق در زمینهداستان، نمایشنامه و فیلمنامه است.
وحید اکبری مترجم کتاب «نویسنده پنج دقیقهای» درابتدای کتاب و در یادداشت مترجم برای معرفی این کتاب نوشته است: «نویسنده پنج دقیقهای جهدی جالب و جذاب و در عین حال ساده فهم از پدیده ی نویسندگی خلاق است. مارگرت گراگتی با استفاده از روانشناسی رسانهی سینما و ادبیات و تنوع عجیب منابعش به تدوین مجموعه ای جالب از تکنیکها رسیده است.
کتاب متشکل از پنجاه و هشت درس نامه است، هر درس شامل مبحثی کوتاه و تمرینی برای گشایش افقی جدید برای خوانندگان است. نویسنده ی پنج دقیقه ای با ایده ها و تمرینها و ترفندهایش اثری فوق العاده برای طیف وسیعی از مخاطبان است، از نوقلمان در سودای چاپ اولین اثر تا نویسندگان گریزان از جمود افکار و رخوت ساختار؛ از مدرسان جوان دوره های نویسندگی گرفته تا معلمان و مربیان مدارس و اساتید و والدین عاشق پرورش خلاقیت؛ در واقع برای هر فرد صاحب ذوقی از این خرمن خوشهای آمادهاست.»
مارگرت گراگتی مولف کتاب «نویسنده پنج دقیقهای» برای معرفی کتابش در پیشگفتار این کتاب آورده است: «این کتاب ثمره تمایل من به ایجاد تمرینهای جدید و هیجان انگیز برای هنرجویان حاضر در کلاسهای نویسندگی خلاق است. همچنین قصدم گشایش دریچه ای در اذهان هنرجویان و تشویق آنها به کشف قدرت و قابلیتهای کلمات مکتوب است.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «سلسله تحقیقاتم مرا به رشته های دیگر - زبان شناسی، هنر، فیلم، تبلیغات - راهنمایی کردند که بسیاری از آنها منابع غنی ایدهها بودند. در واقع، من تکههای طلا را از جاهای پرت پیدا کردم.»
مولف کتاب «نویسنده پنج دقیقهای» هدف نهایی خودش از نگارش این کتاب را چنین عنوان کردهاست: «هدف نهایی این اثر الهام بخشیدن به شما برای نوشتن است، حتی اگر چند دقیقه برای نوشتن فرصت داشته باشید. هر فصل یک تکنیک را به شما ارائه میکند و به دنبال آن یک تمرین پنج دقیقه ای داده میشود.تمرین پنج دقیقه ای، به ظن من، یکی از مؤثرترین روشها برای کشف و توسعه قابلیتها خواهد بود.»
مارگرت گراگتی معتقد است: «همه ما نمیتوانیم نابغه باشیم.کاری که از ما برمیآید تمرین نوعی تفکر است که به حکم تجربه، موجب پرورش خلاقیت میشود.برای تحقق چنین هدفی من تمریناتی را ابداع کردم که آنها را در این کتاب آوردهام.»
یکی از تمرینات مهمی که او معتقد است استفاده از آن باعث یافتن پاسخ سوالات نویسندگان میشود استفاده از تکنیک چه میشد اگر…؟ است.
مارگرت گراتی در صفحه ۸۲ کتابش در مورد این تکنیک مینویسد: «طرفداران پروپاقرص سینما احتمالاً این تکنیک را در پیرنگ فیلم «تجارت پرخطر» به نویسندگی و کارگردانی پل بریکمن به یاد میآورند که در دهه ی ۱۹۸۰ تام کروز را به ستارهای درخشان تبدیل کرد. فیلمی که به خاطر صحنه ی رقص تام کروز با گیتار خیالیاش ارزش تماشا دارد. صد البته این فیلم با پیرنگ خوش ساختش نمونهی کاملی از وضعیتی غیر قابل کنترل را نشان میدهد که شخصیت اصلی فیلم جوئل گودسن، در حل مشکلات خود دچار چالش میشود.»
نویسنده در صفحه ۱۴۶ کتاب به اهمیت استفاده از وحدت مکان اشاره میکند و میگوید: «اگر بیننده سریالهای تلویزیونی باشید متوجه یک نکته مشترک در آنها خواهید شد که همان وحدت مکان است. این بدان معنا است که اتفاقات مهم در محیطی آشنا رخ میدهند. در بریتانیا این ساختار موفق از سال ۱۹۶۰ با فیلم خیابان کورنیشن، آغاز شد که در آن همه شخصیتهای اصلی در یک خیابان غمانگیز واقع در شمال شهر به نام ودرفیلد زندگی میکنند و داستانهایشان را در یک کافه ی محلی مبادله میکنند. حالا هم بیننده سریالهایی چون ایست اندرز، بروک فیلد و امرالد هستیم که عناوین آنها وحدت مکان را توصیف میکند. آنچه نویسندگان فیلمنامه در اینجا ایجاد کردهاند تمرکز یا پس زمینهای برای کل داستانها است.شخصیت ها نیازی به توجیه ظاهرشان ندارند، حضورشان به خودی خود در لوکیشن موردنظر موجه است.»
البته با خواندن کتاب و انجام تمرینات آن متوجه میشوید که نمیتوانید فقط با تمرین، به یک نویسنده تمام عیار داستان، نمایشنامه و فیلمنامه تبدیل شوید اما لااقل نیمی از راه را رفتهاید. اگر اندکی ذوق، علاقه و پشتکار برای نوشتن دارید این کتاب میتواند با تمرینهای کوتاه مدت خود سطح نویسندگی شما را ارتقا دهد. اما به قول معروف باید هزار کلمه خواند تا بتوان یک کلمه نوشت.
بهتر است اگر میخواهید نویسنده شوید قلم آهنی خود را بردارید و شروع به تمرین کنید این کتاب میتواند با تمرینات سادهاش به شما در راه رسیدن به رویایتان کمک قابل توجهی کند.
نظر شما