به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مفهوم عینیت از مفاهیمی است که از دیرباز تحت رئوس ثمانیه علوم به طور ضمنی مطرح میشد. جهان شمولی و کلیت و ضرورت علم از اصولی بود که اهل منطق به آن پایبند بودند. این دیدگاه در نظر پوزیتویستهای اروپایی با روش خاص خودشان صورت بندی جدیدی شد.
ماکس وبر که دیدگاه های خود را ذیل علم فرهنگ مطرح می کند به ضرورت و کلیت و دوام به معنای گذشته پایبند نبود اما کلیت را به معنای کلیت در اعتبار تحقیق میدانست. او راهی میان پوزیتویستها و هرمنوتیسینها انتخاب کرد و به عینیت در اعتبار تحقیق باور داشت. عینیتی که از طریق اشتراک میان محقق و خواننده تامین میشود و نوعی اعتبار اشتراکی فرهنگی است.
علامه طباطبایی با موضوع قرار دادن واقعیت مطلقه رویکرد کانت را در مجهول بودن شیء فی نفسه به چالش میکشد و بدین ترتیب ایدئالیسم آلمانی پایه اصلی خود را از دست میدهد و بعد از کانت شیء فی نفسه از بین میرود.
علوم تماماً ذیل فلسفه قرار میگیرند و واجد عینیت تعینی برای واقعیت مطلقه میگردند. معنای عینیت در علوم حقیقی غیر از فلسفه نیز ربط عروضی قضایای علوم با موضوع علم تلقی میشود از جهت دیگر علم در مرکب اعتباری خود نیز واجد اثری عینی است.
علومی که گزارههای آنها اعتباری است واجد تعین واقعیت مطلقه هستند و به همین جهت دارای نوعی عینیت هستند. علاوه بر آن گزاره های آنان واجد اثر عینی است.
جمع اعتباریات در علم به جهت وحدت اعتباری است که به آنها اعطا میگردد. وحدت اعتباری کثرات اعتباری را در خود میبلعد و از طرفی خود به جهت اینکه تعینی از تعینات واقعیت است دارای نوعی عینیت می شود.
این اثر تلاشی نو در پیوند دادن مباحث فلسفی علامه طباطبایی با مبانی معرفتشناسی علوم اجتماعی مدرن است.

نویسنده در مقدمه اثر مینویسد: علومی که گزارههای آنها اعتباری است واجد تعین واقعیت مطلقه هستند و به همین جهت دارای نوعی عینیت هستند. علاوه بر آن گزارههای آنان واجد اثر عینی است.
جمع اعتباریات در علم به جهت وحدت اعتباری است که به آنها اعطا میگردد. وحدت اعتباری کثرات اعتباری را در خود میبلعد و از طرفی خود به جهت اینکه تعینی از تعینات واقعیت است دارای نوعی عینیت میشود.
نظر شما