به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، محسن درجزی، نویسنده، بازیگر و هنرمند تئاتر نیشابور، روز دوشنبه، ۱۴ مهرماه چشم از جهان فروبست. او معلمی بود از تبارِ خواندن و نوشتن، مردی که تخته کلاس را با تخیل پیوند زد و با واژه، اندیشه کاشت. بیش از پنج دهه، زندگیاش را وقف نوشتن و آموختن کرد و از خود آثاری بر جای گذاشت که هر یک نشانی از روح جستوجوگر و انساندوست او دارند.
در رمان «آشوب» زادگاهش نیشابور را با نگاهِ واقعگرایانه و در عینحال شاعرانه به تصویر کشید، شهری که در لایههای خاک و تاریخش، انسانهایی ساده و صادق میزیستهاند.
در کتاب «سالها درنگ» از گذرِ زمان و تأمل انسان بر بودن نوشت، نگاهی که مخاطب را به ایستادن، اندیشیدن و بازشناختنِ خویشتن فرامیخوانَد.
درجزی در کتاب «سیب به سر» روایت عشق و تقدیر را با لحنی تلخ و تأملبرانگیز درهم تنید و در «غلام غلمان» از فریادهای خاموش و زخمهای پنهانِ آدمی از رنج زیستن و ایمان به ادامه دادن گفت.
درجزی نه تنها نویسندهای پرکار بود، بلکه بازیگر و کارگردانی بود که صحنه را محرابِ حقیقت میدانست در تئاتر، همانگونه که در نوشتن، صداقت را میجست و هر نقش را فرصتی برای گفتوگوی انسان با وجدان خویش میدید.
او معلمی بود که هیچگاه بازنشسته نشد، زیرا آموزگارِ اندیشه را بازنشستگی نیست. شاگردانش هنوز صدای آرام و مهربانش را به یاد دارند، وقتی میگفت «واژه را باید کاشت تا از دلش انسان بروید.»
نظر شما