پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۳
ادبیات ابزار ثبت، دفاع یا تعلیم یک اندیشه نیست

قم – یک داستان‌نویس با بیان اینکه قصه تاریخی اثری ماقبل رمان است و شاید بهتر باشد به جای رمان تاریخی بگوییم برگرفته از تاریخ، تایکد کرد: گزارش تاریخی رمان نیست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، یونس عزیزی نویسنده، داستان‌نویس و منتقد ادبی در نشست رونمایی، نقد و بررسی رمان «صراط» اثر علیرضا خواستار در انجمن ادبی «ماها» دانشگاه هنر و اندیشه قم، گفت: داستان‌نویس و مورخ هر دو سر و کارشان با روایت است. کار داستان‌نویس خلق اثر هنری است لذا از قوه تخیل و خلاقیت بهره می‌برد اما مورخ گزارشگر محض تاریخ است و آنچه در گذشته رخ داده را روایت می‌کند بنابراین نسبتی با خلاقیت و استفاده از قوه تخیل پیدا نمی‌کند.

عزیزی ادامه داد: گزارش تاریخی رمان نیست. قصه تاریخی اثری ماقبل رمان است. شاید بهتر باشد به جای رمان تاریخی به عنوان مثال بگوییم برگرفته از تاریخ، چون با گفتن رمان تاریخی سهم تخیل کم می‌شود.

وی بیان کرد: یک دعوایی وجود دارد و هر کدام از طرفین این دعوا استدلال‌هایی برای ادعای خودشان دارند. اینکه در نسبت بین ادبیات و تاریخ، نویسنده تا چه اندازه باید وفادار به واقعیت تاریخی باشد یا هنرمند چقدر در خلق اثر نه تنها وفادار به واقعیت تاریخی نباشد بلکه دست به تحریف تاریخ بزند. این دو مقوله‌ای است که همیشه مورد بحث و نظر است.

نویسنده رمان «چپ‌دست‌ها» با بیان اینکه چالش واقعی نویسنده رمان تاریخی ایجاد تعادل بین عنصر تاریخ و داستان به انضمام عناصر تخیلی و غیر واقعی است، بیان کرد: نویسنده رمان تاریخی برای ذکر وقایع تاریخی رمان نمی‌نویسد بلکه به تحلیل جنبه‌های اجتماعی رویداد می‌پردازد.رمان‌نویس مورخ نیست که تاریخ بنویسد و مورخ هم نمی‌تواند رمان بنویسد. رمان‌نویس باید تخیل را اصل قرار دهد و تاریخ در درون تخیل او غوطه بخورد.

وی افزود: اینکه نویسنده از تاریخ بهره می‌برد ارزشمند است و یک ارزش افزوده برای وی محسوب می‌شود چون به بسیاری از ایده‌ها و سوژه‌ها دستیابی پیدا می‌کند و اساساً تاریخ یک بستر قدرتمند برای روایت کردن است و با اتصال به تاریخ بسیاری امکان‌ها برای نویسنده فراهم می‌شود.

ادبیات ابزار ثبت، دفاع یا تعلیم یک اندیشه نیست

یکی از ویژگی‌های ادبیات فراگیری مخاطب است

این نویسنده تصریح کرد: یکی از ویژگی‌های ادبیات فراگیری مخاطب است، مخاطبی که نه می‌خواهد تاریخ بخواند، نه فلسفه، نه کلام و نه الهیات. او اساساً دلبسته ادبیات است و از قضا ممکن است افرادی تاریخ و فلسفه و الهیات خوانده هم ادبیات بخوانند اما به خاطر تخصصشان به سمت ادبیات نیامدند و اساساً ادبیات را به خاطر ادبیات می‌خوانند.

عزیزی تاکید کرد: اگر رویکرد اول استیلا داشته باشد به نظرم تاریخ بر ادبیات تفوق پیدا می‌کند که این از ساحت ادبیات به دور است چرا که این گونه به نظر می‌رسد که ادبیات محملی برای بازخوانی، انتقال، تایید، رد یا حتی تبلیغ مفاهیم و مضامین دیگر شده است.

نویسنده کتاب «هیژده‌چرخ» یادآور شد: از این رو رمان تاریخی راه رفتن روی لبه تیغ است. از این منظر که نویسنده به دامان تاریخ نیفتد و تبدیل به گزارشگر تاریخی صرف نشود چرا که در رمان اصالت با ادبیات و قصه و داستان است و نویسنده یا داستان‌نویس از تاریخ برای پیشبرد قصه و عمق دادن به آن استفاده می‌کند.

وی با تاکید بر اینکه در مواجهه اول مخاطب رمان را برای اطلاع از تاریخ انتخاب نمی‌کند و بعدها ادبیات می‌تواند بخشی از تاریخ را در مقابل تاریخ رسمی متکفل شود، اضافه کرد: اگر نویسنده بخشی از تاریخ را برای روایت خود انتخاب می‌کند به نظرم بهترین انتخاب، انتخاب بخش‌های ناگفته، تاریک و پنهان تاریخ است یا آنجا که با تاریخ رسمی و ثبت شده مغایرت دارد. برای ادبیات گفتن و نوشتن از همان تاریخ مکتوب و پذیرفته شده چیزی جز بازخوانی آن نیست.

ادبیات ابزار ثبت، دفاع یا تعلیم یک واقعه یا اندیشه نیست

عزیزی تاکید کرد: ادبیات ابزار ثبت، دفاع یا تعلیم یک واقعه یا اندیشه نیست. ادبیات یک نوع نحوه اندیشیدن است. خیره شدن به مسائل و ایجاد پرسش و تردید کردن و به نقد کشیدن مسائل ثبت و ثابت شده که از نظر عمومی درست و خدشه ناپذیرند. ادبیات یک نحوه فکر کردن است. یک نحوه مواجه شدن با اصول از پیش تعیین شده یا پذیرفته شده و قطعی. ادبیات در این موقعیت با تردید و شک به گزاره‌ها آغاز می‌شود، با نقد وضعیت موجود ادامه پیدا می‌کند و حتی ممکن است پیشنهادی هم پیش‌روی مخاطب قرار دهد. حتی اگر پیشنهاد هم نداشته باشیم نقد وضعیت موجود خودش حرکت در مسیر یک پیشنهاد است.

ادبیات ابزار ثبت، دفاع یا تعلیم یک اندیشه نیست

رمان تاریخی باید دقت تاریخی داشته باشد

در بخش دیگری از این نشست مصطفی سلیمانی نویسنده رمان «آداب جنایت» با بیان اینکه جدیت فضای داستانی، منابع و مستند بودن اثر در یک رمان تاریخی اهمیت دارد، گفت: یک رمان تاریخی باید دقت تاریخی داشته باشد ما نمی‌توانیم در رمان تاریخی از تخیل صرف بهره ببریم باید رویدادها رخدادها شخصیت‌ها کاملاً مرتبط باشد و ما در رمان صراط می‌بینیم که ۲۰ منبع جدی در پایان کتاب اشاره شده که نشان می‌دهد نویسنده کوشا بوده و سعی و تلاش کرده یک رمان مستند و دور از تخیل محض بنویسد.

سلیمانی افزود: ترکیب تاریخ با مقوله داستان ترکیب خاصی است. نویسنده باید به نوعی بنویسد که هم خواننده جذب رمان شود و هم فضا و قالب خشک تاریخ او را اذیت نکند.

وی بیان کرد: این دو مولفه وقتی کنار هم قرار می‌گیرند ما یک نمای جدید را می‌بینیم که نویسنده صراط سعی و تلاش جدی کرده که این اتفاق رقم بخورد.

این نویسنده تاکید کرد: ما باید بتوانیم به واسطه رمان نکاتی را به خواننده ارائه دهیم و نقدی به تاریخ داشته باشیم. به نظرم باید رمان تاریخی مواجهه جدی‌تر و عمیق‌تری داشته باشیم. چون هم باید داستان بنویسیم و هم تخیل در خدمت تاریخ باشد.

سلیمانی گفت: در رمان تاریخی قرار است با تخیل تاریخ را تحریف نکنیم و همین موضوع نوشتن را سخت می‌کند. نویسنده محترم در هر رمان دو رمانش «نجیب بنی امیه» و به خصوص «صراط» به این اهمیت واقف بوده و کار را درست انجام داده است.

نویسنده رمان «آداب جنایت» گفت: سوالی که این رمان برای من ایجاد کرد و به نظرم نویسنده متکفل پاسخگویی به این سوال بود، اینکه صراط مستقیم امروزه با این همه تردید و شک در ذهن آدم‌های معاصر کجا قرار دارد. سوال این است که ما چگونه می‌توانیم به صراط مستقیم نزدیک شویم. به نظرم نویسنده در رمان این مهم را انجام داده و ذهن مخاطب را به آن سمت و سو کشیده است.

وی اضافه کرد: در رمان «صراط» یک نگاه جدی به تاریخ اسلام شیعی شده است که این موضوع زحمت و کار نویسنده را دوچندان کرده است. تم اصلی رمان «صراط مستقیم» در بین فتنه‌ها و رویدادهای تاریخی است از این منظر مخاطب امروز می‌تواند خودش را با شخصیت‌های رمان همراه و روابط عاطفی پیدا کند و با همزادپنداری که برای او پیش می‌آید نقبی به تاریخ بزند و به صراط مستقیم نزدیک شود.

ادبیات ابزار ثبت، دفاع یا تعلیم یک اندیشه نیست

در بستر رمان می‌توان فهم بهتری از تاریخ پیدا کرد

در پایان علیرضا خواستار نویسنده رمان «صراط» با توضیحاتی درباره نوشتن این رمان گفت: اساساً علاقه شخصی دارم که یک حادثه تاریخی را از جنبه دراماتیک بررسی کنم. قبل از اینکه «نجیب» و «صراط» را بنویسم در فضای مجازی رمانی به نام «سرابی در مه» می‌نوشتم که در این رمان داستان آندلس را بررسی می‌کردم.

وی ادامه داد: قبل از رمان «سرابی در مه» در یک دوره‌ای داستان عامه‌پسند می‌نوشتم اما از رمان «سرابی در مه» استقبال زیادی شد و احساس من این بود که اگر بخواهم یک واقعه تاریخی را به صورت دراماتیک بنویسم موفق‌تر خواهم بود.

خواستار ادامه داد: بعد برای شروع رمان «نجیب» من به دنبال یک حادثه تاریخی بودم که آنجا دراماتیزه کنم.

وی گفت: اولین نکته که درباره تاریخ فهم کردم اینگونه بود که مثلاً درباره غدیر، صدر اسلام یا یک واقعه تاریخی ما یک چیزی می‌شنویم یا می‌خوانیم، اینکه در رمان ما چقدر می‌توانیم به آن نزدیک شویم یا چه اندازه می‌توانیم آن حادثه و رخداد را درک کنیم موضوعی بود که ذهن مرا درگیر کرد. به نظرم در بستر رمان می‌توان درک و فهم بهتری از تاریخ رخ دهد و مخاطب آن واقعه را بهتر درک کند و به مسئله تاریخی نزدیک شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها