سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دولت صفوی یکی از باثباتترین دولتهای پس از اسلام بود که تشیع را در ایران رسمیت بخشید، هنر و معماری را متحول کرد و سبک زندگی ایرانیان را تغییر داد. با این توصیف سقوط سلسله صفوی تاثیر عمیقی در تاریخ ایران بر جای گذاشته است. بعد از سقوط اصفهان توسط افغانها، در دورههای مختلف تاریخی، مورخان و محققان زیادی سعی کردهاند علت این سقوط را واکاوی کنند. این پژوهشگران دلایلی همچون ضعف پادشاه، نفوذ خواجهها و حرمسرا تا افزایش تعصبات مذهبی و زوال اقتصادی و خشم الهی را برمیشمارند. اما در این علتیابیها دولت صفوی از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
کتاب «ریشهیابی یک سقوط تاریخی» با عنوان فرعی نقش شکافهای اجتماعی در سقوط اصفهان و انقراض حکومت صفوی به کوشش مهرداد موسوی خوانساری سعی دارد، این سقوط تاریخی را از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی مورد بررسی قرار بدهد.
مهرداد موسوی خوانساری در این کتاب شکافهای اجتماعی متفاوتی را پیشران جنبشها و تحولات اجتماعی ذکر میکند و معتقد است این شکافها به مثابه گسلهای زمینشناسی، عامل اصلی زلزلههای اجتماعی و سیاسی هستند. این نویسنده تحلیل رویدادهای مهم تاریخی را بدون بررسی این پیشرانهای اصلی بی نتیجه میداند. او کتاب «ریشهیابی یک سقوط تاریخی» را در پنج فصل سامان داده و در فصل نخست به موضوع شکافهای اجتماعی و پیشینه مطالعاتی آن میپردازد. شکاف قومیتی در دوره صفوی در فصل دوم مورد بررسی قرار گرفته است.
نویسنده ساختار ایلیاتی و طایفهای ایران و مکان ویژه آن را از نظر جغرافیایی مستعد هجوم اقوام مختلف میداند و در فصل سوم به شرح این موضوع میپردازد. او این ویژگی را از جمله موانع تشکیل یک دولت مرکزی مقتدر و منسجم میداند و معتقد است حتی زمانی که ایران دارای یک دولت مرکزی مقتدر است نیز ماهیت اجتماعی این سرزمین به فعالیت شکاف مرکز پیرامون منجر میشود.
در ادامه مهرداد موسوی خوانساری به شکاف ایدئولوژیک یا عقیدتی در فصل چهارم اشاره میکند و بر این عقیده است که در ایران بعد از اسلام، شکاف مذهبی در قالب چالش بین مذاهب مختلف اسلامی و فرقههای صوفیانه صورتبندی میشود. به عنوان مثال خراسان در قرن چهارم و پنجم ه ق مشحون از درگیریهای فرقهای میان فرق اهل سنت مثل حنفی، شافعی و همچنین درگیری بین فرق صوفیانه نظیر کرامیان است.
شکاف اقتصادی موضوع دیگری است که از دید نویسنده کتاب «ریشهیابی یک سقوط تاریخی» دور نمیماند. او در فصل پنجم به شرح این موضوع میپردازد و معتقد است که شکاف اقتصادی در مطالعات مدرن، بین طبقات اجتماعی بر اساس سطح رفاه، دسترسی به منابع و سطح درآمد صورتبندی میشود. بر این اساس در ایران معاصر چهار طبقه اجتماعی مورد شناسایی قرار گرفته است که شامل طبقه کارگر، طبقه مرفه یا سرمایهدار، طبقه متوسط سنتی شامل بازاریان و کسبه و طبقه متوسط مدرن شامل روشنفکران، کارمندان، معلمان، مهندسان و… میشود.
نقطه قوت کتاب در این است که پیشینههای پژوهش در موضوع مورد بحث از نظر دور نمانده و مورد بررسی کامل قرار گرفته و در کتاب ذکر شده است. این پیشینه به راحتی پژوهشگر را به متون مرتبط دیگر رهنمون میشود.

در ادامه به بررسی یک فصل از کتاب «ریشهیابی یک سقوط تاریخی» میپردازیم:
شکاف قومیتی در عصر صفوی
«ورود ترکها به ایران از اواسط دوره ساسانیان تا دوره قاجار، تحولات عمیق سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی را در تاریخ ایران ایجاد کرد. این ورودی تاریخی، باعث ایجاد یک شکاف اجتماعی عمیق و ماندگار به نام شکاف ترک –تاجیک شد که میتوان رد آن را در سراسر تاریخ ایران پس از اسلام دستکم تا دوره پهلوی مشاهده کرد. از آنجا که این ترکها در تاریخ ایران موفق به تشکیل حکومت میشدند، تاثیر شکاف ترک-تاجیک که در قالب شکاف قومیتی قابل دستهبندی است بسیار عمیق، ماندگار و سرنوشتساز بوده است. مواجه حکومت سامانی با مسئله ترکها یکی از اولین دریچههای ورود این قومیت را به تاریخ ایران باز کرد. سامانیان به عنوان یکی از اولین دریچههای ورود این قومیت را به تاریخ ایران باز کرد. سامانیان به عنوان یکی از اولین سلسلههای ایرانینژاد بعد از اسلام، در مرزهای شرقی خود با تهاجم ترکان آسیای میانه روبهرو بود.
ترکانی که مسلمان نبودند، توسط سامانیان به عنوان برده وارد ساختار اجتماعی، سیاسی و نظامی جهان اسلام شدند و از آن به بعد با سرعت زیاد ردههای ترقی را هم در دربار شاهان ایران و هم در دستگاه خلافت بغداد پشت سر گذاشتند.»
نویسنده به خواجه نظامالملک طوسی به عنوان یکی از بزرگترین وزرای تاریخ ایران بعد از اسلام که از نزدیک درگیر این شکاف عمیق ترک-تاجیک بود و به گونهای قربانی آن محسوب میشود، اشاره میکند و مینویسد: «او در کتاب سیاستنامه سعی میکند تعارض بین قدرت مطلق شاه آرمانی ایرانشهری را با قدرت نامتمرکز قبیلهای ترکان سلجوقی حل کند و سلجوقیان را با الگوی شاهان آرمانی ایرانشهر باستانی هدایت کند. هر چند او موفق به این کار نمیشود و جان بر سر آن می گذارد. با مرگ او و سپس مرگ مشکوک ملکشاه در بغداد، سلسله سلجوقیان چندپاره شده و رو به سوی تجزیه میگذارد. یکی از عوامل فروپاشی امپراتوری متمرکز سلجوقی که دولت مستعجل بود، نشانه بارز و آشکار فعالیت شکاف قومیتی از نوع ترک-تاجیک است.»
***
در کل این اثر کوششی است برای واکاوی لایههای پنهان ساختار قدرت در جامعه صفوی و ارائه نگاهی نو به دلایل سقوط یکی از مهمترین سلسلههای تاریخ ایران.
کتاب «ریشهیابی یک سقوط تاریخی» با عنوان فرعی نقش شکافهای اجتماعی در سقوط اصفهان و انقراض حکومت صفوی به کوشش مهرداد موسوی خوانساری با ۱۶۷ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه و بهای ۲۸۰ هزار تومان از سوی انتشارات ندای تاریخ به بازار کتاب آمده است.
نظرات