به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از کروکس، انتشار کتاب تازهای از پاپ لئو چهاردهم با عنوان «لئون چهاردهم: شهروند جهان، مبلغ قرن بیستویکم» رویدادی مهم در فضای کاتولیک و جهان مسیحیت است. این کتاب که به زبان اسپانیایی و توسط انتشارات پنگوئن در پرو منتشر شده، نه تنها نخستین گفتوگوی طولانیمدت و مستقیم پاپ جدید با رسانهها به شمار میآید، بلکه به نوعی «بیانیه آغازین» او در مقام رهبر کلیسای کاتولیک محسوب میشود.
نویسنده کتاب، الیز آن آلن، روزنامهنگار شناخته شده کاتولیک و همسر جان ال. آلن جونیور است. به همین دلیل گزارشگر در عین تصریح به علاقه شخصی، تاکید میکند که این اثر را باید پنجرهای جدی به ذهن و قلب پاپ جدید دانست، چراکه خود او چنین بستری را برای معرفی رسمیاش انتخاب کرده است.

در نخستین بخشهای منتشر شده از کتاب، پاپ لئو چهاردهم دیدگاههای متنوعی ارائه میکند: از گرایش فوتبالیاش به تیم ملی پرو در صورت رویارویی با آمریکا گرفته تا تحلیل او از نقش ژئوپولیتیک پاپ در عرصه جهانی، ضرورت تلاش برای صلح در اوکراین، اهمیت سازمان ملل متحد، شکافهای اجتماعی و درآمدی و نیز خطرات قطببندیهای فرهنگی و سیاسی.
هرچند طرح این موضوعات کوتاه و در سطح اشاره است، اما نشانهای از دغدغههای گسترده او به شمار میآید. با این حال، برجستهترین بخش گفتوگو به «سینودالیته» اختصاص دارد؛ همان برنامه محوری پاپ فرانسیس که هم محبوبیت و هم مخالفتهای بسیاری برانگیخت. لئو چهاردهم در این زمینه موضعی دقیق و چندلایه اتخاذ کرده است. نخست آنکه او با صراحت بر وفاداری به جوهره اندیشهها تأکید میکند و سینودالیته (تصمیمگیری بر اساس مشورت، مشارکت و همراهی همه اعضای کلیسا) را بیش از یک سازوکار، نوعی نگرش میداند که بر مشارکت، گفتوگو، دعا و تامل جمعی همه اعضای کلیسا استوار است. او این روحیه را پادزهر قطببندیهای اجتماعی میداند و حتی به اسقفان و کشیشانی که از تهدید شدن اقتدار خود بیم دارند هشدار میدهد که برداشتشان از مفهوم اقتدار شاید نادرست باشد.
دوم آنکه پاپ لئو با اشاره به تجربه آمریکای لاتین و همچنین شورای دوم واتیکان یادآور میشود که مشارکت و گفتوگوی جمعی پیش از فرانسیس نیز وجود داشته است. بدین ترتیب او مفهوم سینودالیته را فراتر از شخص پاپ فرانسیس قرار میدهد و آن را به جریانی گسترده و دیرینه پیوند میزند. این نگاه هم مشروعیت بیشتری به ایده میبخشد و هم آن را از وابستگی به یک فرد خاص میرهاند.
سوم آنکه او تأکید میکند تحقق روح سینودالیته الزاماً به همان سازوکارها و ساختارهای دوره فرانسیس وابسته نیست. به باور او فرصتهای مواجهه و گفتوگو میتواند در قالبهای گوناگون تحقق یابد و مهم آن است که روحیه گفتوگو و احترام متقابل زنده بماند، نه اینکه کلیسا به شیوههای خاصی محدود شود که برخی مفید و برخی دیگر بیثمر میدانند.
این سهگام در مجموع رویکردی روشن از سیاست پاپ جدید در قبال میراث سلفش ارائه میدهد: وفاداری به جوهره اندیشهها برای پرهیز از گسست، ریشهیابی در سنت کلیسایی برای کاستن از شخصیسازی و انعطافپذیری در روشها برای کارآمدی و استمرار.
چنین نگاهی نشان میدهد که لئو چهاردهم نه قصد دارد همهچیز را وارونه کند و نه بیچونوچرا به مسیر پیشین بچسبد، بلکه در تلاش است میراث پاپ فرانسیس را در عین وفاداری بازخوانی و پالایش کند.
جان ال. آلن در پایان گزارش خود اشاره میکند که این موضع بیانگر درکی عمیق از شرایط است؛ زیرا پاپ جدید میداند جانشین شخصیتی شده که هم الهامبخش و هم مناقشهبرانگیز بود و از اینرو برای تداوم اثرگذاری فرانسیس، باید هم پاسداری و هم اصلاح صورت گیرد.
نظر شما