سه‌شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۴
کابدشکافی زخم‌های روانی یک نسل در کتاب جدید سباستین فالکس

سباستین فالکس، در جدیدترین اثر خود «آتش‌هایی که فروزان می‌سوختند»، از قالب خاطره‌نویسی سنتی فراتر رفته و به کاوشی عمیق در باب تأثیرات ماندگار جنگ بر روان نسل پس از آن می‌پردازد. این کتاب که یک «تقریباً-خاطره‌نویسی» توصیف شده، با نگاهی تحلیلی به دنبال منشأ زخم‌های روانی پنهان در زندگی شخصی نویسنده و هم‌نسلان اوست.

سرویس بین‌المل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: رمان‌نویس برجسته، سباستین فالکس، در جدیدترین اثر خود با عنوان «آتش‌هایی که فروزان می‌سوختند» (Fires Which Burnt Brightly) که در ۲ سپتامبر ۲۰۲۵ توسط انتشارات Hutchinson Heinemann منتشر شده است، قدم به عرصه‌ای نامتعارف و شخصی می‌گذارد. این کتاب که خود نویسنده آن را «تقریباً-خاطره‌نویسی» توصیف می‌کند، بیش از آنکه یک خودزندگی‌نامه خطی باشد، کاوشی معماگونه در باب حافظه، سوگ، و تأثیرات ماندگار جنگ بر روان یک نسل است.

فالکس، که به «خاطره‌نویس ناخواسته» شهرت یافته، با لحنی که میان صمیمیت و فاصله در نوسان است، خواننده را به سفری در تکه‌هایی از زندگی خود می‌برد و در این مسیر، به جای ارائه پاسخ‌های قطعی، پرسش‌هایی عمیق درباره سرچشمه زخم‌های روانی مطرح می‌کند.

کالبدشکافی ساختار: کشمکش میان مقاله و خاطره

یکی از جنبه‌های تحلیلی کلیدی کتاب، ساختار دوگانه و تا حدی متناقض آن است. همان‌طور که در پیشگفتار اشاره می‌شود، ایده اولیه فالکس، نگارش مجموعه‌ای از «مقاله‌ها درباره چیزهایی که بیشترین معنا را برای من داشتند» بوده است؛ رویکردی که بر تجربیات حرفه‌ای او از روزنامه‌نگاری در خیابان فلیت تا تحلیل‌هایی در باب سیاست و روان‌پزشکی تمرکز داشت. با این حال، با دخالت ناشر و حذف بخش‌های «کمتر خودزندگی‌نامه‌ای»، متن به سمت یک روایت زمانی و شخصی سوق داده شده است. این کشمکش ویرایشی در سراسر کتاب محسوس است؛ گویی نویسنده از اعتراف مستقیم و قالب سنتی خاطره‌نویسی می‌گریزد، در حالی که نیرویی بیرونی او را به سمت آن هل می‌دهد.

محور اصلی و تحلیلی کتاب، تلاش فالکس برای شناسایی—یا شاید صرفاً اشاره به—زخمی روانی است که توان بیان مستقیم آن را ندارد. او به جای شرح صریح، از ابهام نحوی و تغییر زاویه دید به سوم شخص استفاده می‌کند، گویی درد آن دوران هنوز برای رویارویی مستقیم بیش از حد «خام» است.

کتاب به روشنی نمی‌گوید منشأ این غم عمیق چیست، اما سه احتمال را به عنوان سرنخ به خواننده ارائه می‌دهد: نخست، آگاهی از بار سنگینی که نسل‌های پیشین در جنگ‌های صنعتی قرن بیستم به دوش کشیدند. دوم، زخم روانی ناشی از تجربه تلخ مدرسه شبانه‌روزی در هشت‌سالگی که او آن را به «تغییر تنظیمات کارخانه» یک موجود تشبیه می‌کند. و سوم، احتمال وجود یک ترومای بین‌نسلی که در پایان کتاب با اشاره به کودکی دهشتناک مادرش در کنار پدری بازمانده از جنگ و نامادری الکلی، به شکلی تکان‌دهنده مطرح می‌شود.

تاریخ شخصی و سایه بلند جنگ

«آتش‌هایی که فروزان می‌سوختند» در نهایت، تأملی عمیق بر چگونگی شکل‌گیری یک نسل زیر سایه ویرانگر جنگ جهانی دوم است. پدر خود فالکس، یک قهرمان پنهان و دارنده «صلیب نظامی»، نمادی از نسلی است که تجربیات هولناک خود را در سکوت دفن کرد. این کتاب نشان می‌دهد که چگونه پیامدهای جنگ، نه تنها در سطح کلان اجتماعی، بلکه در خصوصی‌ترین لایه‌های زندگی فردی و خانوادگی نفوذ کرده و میراثی از درد و سکوت را به نسل بعد منتقل کرده است.

هدف غایی نویسنده، آن‌گونه که خود بیان می‌کند، رسیدن به نقطه‌ای است که «از آن آغاز کرده‌ایم و شناختن آن مکان برای نخستین بار». این اثر با نگاهی تیزبین و آمیخته به طنزی سخاوتمندانه، فراتر از یک خاطره‌نویسی صرف عمل کرده و به سندی روان‌شناختی از تأثیر تاریخ بر هویت فردی تبدیل می‌شود.

منبع: آمازون و گاردین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها