یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۲
رشت؛ پایتخت شعری شاعر نوگرا

گیلان– نصرت رحمانی شاعر نوگرا و نوپرداز معاصر، اگرچه زاده تهران بود اما رشت را به عنوان پایتخت شعری خود برگزید و در آخرین روزهای بهار سال ۱۳۷۹، در این شهر رخت حیات بربست و در آرامگاه سلیمان‌داراب، همانجایی که مقبره میرزا کوچک جنگلی است، به خاک سپرده شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در رشت، پیرسرا، محله‌ای با اصالت و قدیمی در شهر رشت، بین رودخانه‌های زرجوب و گوهررود قرار دارد و بافت تاریخی آن، این محله را به یکی از جذاب‌ترین محله‌های رشت تبدیل کرده و مغازه‌های پرشمار صنایع دستی، بر جذابیت آن افزوده چراکه در گذشته، پیرسرا محل فعالیت هنرمندان چوب و خراطان بوده است.

با قدم زدن در این محله قدیمی رشت، تاریخ غنی این شهر قدیمی مرور می شود اما یکی از مهمترین مولفه‌های فرهنگی پیرسرا، وجود خانه نصرت رحمانی است؛ خانه شیرازی یا خانه نصرت رحمانی در محله پیرسرای رشت و در انتهای بن بست امیرحکیمی، در دوره ناصرالدین شاه قاجار ساخته و در نقشه سال ۱۲۹۷ شمسی نیز نام کوچه، شیرزای ثبت شده است.

این خانه که در شمار خانه‌های تاریخی رشت محسوب می‌شود؛ در ۱۳ بهمن ۱۳۸۸ به شماره ۲۹۳۱۶ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

نصرت رحمانی دهم اسفندماه سال ۱۳۰۸ در تهران متولد شد و در ۲۷ خرداد ۱۳۷۹ در رشت، بدرود حیات گفت. او سال‌های آخر عمر خود را در این شهر و در کنار همسرش پوران شیرازی و پسرش آرش گذراند.

رحمانی را شاعری نوگرا می‌نامند و در اشعارش می‌توان بازتابی از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه آن زمان را مشاهده کرد؛ او با تکیه بر سبک رمانتیک، شعر اجتماعی می‌گفت و مهم‌ترین دلیل این وجه اجتماعی شعرهای رحمانی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شرایط جامعه پس از کودتاست. رحمانی درباره ماهیت و تبیین خود از شعر گفته است: «آدم باید خیلی با خودش و اطرافش غیر صمیمی باشد که در چنین دورانی و در جهانی چنین ظلمانی خصیصه سیاسی بودن را از کارش کنار بگذارد. این کار انقدر زحمت دارد که می‌شود گفت تقریباً غیر ممکن است».

مسیر شعری او از غزل شروع شد و بعد به چهارپاره و شعر نیمایی رسید اگرچه خودش می‌گفت: من میراث‌دار هدایت بودم نه نیما.

نظر نصرت رحمانی درباره رشت

این شاعر نوپرداز در توصیف رشت گفته است: من با همسرم که زاده رشت است در تهران آشنا شدم، ازدواج من با او، خود از جمله دلایلی بود که مرا هر چه بیشتر به این شهر علاقه‌مند کرد و من از همان اولین باری که در نوجوانی به‌دعوت دوستان به اینجا آمدم، شیفته این سامان شدم. این طبیعت زیبا و پر شکوه، این بام‌های سفالین، این هوای پر کرشمه که هر ساعتی حالتی دارد، آفتابی‌ست و می بارد، گاه نم‌نم باران به بارشی پیگیر و سرشار از اندوهی گنگ تبدیل می شود، با حال من هماهنگی بسیار دارد.

رشت؛ پایتخت شعری شاعر نوگرا

علی‌رضا پنجه‌ای شاعر، روزنامه‌نگار، نظریه‌پرداز و منتقد ادبی در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا، نصرت رحمانی را بنیانگذار و مروج فرهنگ کوچه و بازارِ شعر معاصر می‌داند و او را اینگونه توصیف می‌کند: «نصرت شاعرِ دوره پهلوی دوم است، شاعر دوره‌ای که در پس‌زمینه تاریخی نزدیک خود شکست مشروطیت را دارد؛ شکست اندیشه‌های انقلابی را، نصرت محصول دوره افول فعالیت روشنفکری و آشکار سیاسی به ویژه احزاب چپ و ملی گرایان است. او زمانی شعر سیاه را هژمونی می‌کند که فضای درونی روشنفکری ایران بسیار سیاست زده بود».

وی گفت: اجتماع شاعرانه شاعران در دهه‌های پیش از انقلاب بیشتر خلاصه می‌شد به نشست‌های شاعران با یکدیگر و البته شاعرانی که بیشتر جزو همفکران سیاسی هم بودند. در پنهانِ چشمِ دیگران، نصرت و شاعران مستقل دیگر را بیشتر به گوشه می‌کشاند و گوشه‌گیری او اندوه مضاعف برای او به همراه داشت و شاعر افسرده هم شاعر تاریکی‌هاست و رصد کننده رخوت‌ها و محافل به اصطلاح خوش گذرانی‌های سیاه!

این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به سروده‌ای از نصرت رحمانی

«وقتی پرنده‌ای را معتاد می‌کنند

تا فالی از قفس به‌در آرد

و اهدا کند به جویندگان خوشبختی

تا شاهدانه‌ای به هدیه بگیرد

پرواز، ‏آه

قصه‌ی بس‌‬ کودکانه‌ای است

از معبر قفس …» اظهار داشت: مجموعه مسائلی که جهان ادبیات شعری ما را می‌سازد، متاثر از فضای سیاسی و اجتماعی جامعه است.

وی ادامه داد: نسل دوم شاعران پسانیما متأثر از دو واقعه بوده‌اند؛ شهریور سال ۱۳۲۰ و کشیده شدن جنگ جهانی دوم به ایران با وجود اعلام بی‌طرفی کشور و دیگری دخالت دولت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط کردن دولت ملی دکتر مصدق که تاثیر زیادی بر غرور ملی ایرانیان به ویژه منورالفکرها داشته و شاهد آثار این رخدادها در اشعار شاعران هستیم.

این منتقد ادبی دو واقعه مذکور را موجب درگیر شدن فکر و ذهن روشنفکران ایرانی دانست و گفت: نصرت رحمانی نیز متاثر از این فضا بوده و پس از سرودن شعرهای عاشقانه، به تدریج رگه‌های اعتراض را در اشعارش بروز می‌دهد.

وی فضای افسردگی ایجادشده در جامعه را در فعالیت های هنری و ادبی موثر دانست و افزود: برخی نصرت رحمانی را به سبب شعرهایش در کتابی با عنوان «مردی که در غبار گم شد» شاعر شعر سیاه خوانده‌اند درحالیکه او را با توجه به مقدمات پیش‌گفته از شرایط اجتماعی و سیاسی آن روز جامعه، باید شاعر شعر سیاهی دوران دانست.

این روزنامه‌نگار به شعرهای رحمانی اشاره کرد و گفت: او زاده محله پامنار تهران بود و در اشعارش زشتی‌ها و پلشتی‌هایی که مردم محلات پایین شهر بدان‌ها گرفتار شده بودند را همچون یک خبرنگار، روایت می‌کند و از این رو باید نصرت را شاعری دانست که روایتگر سیاهی‌های جامعه است.

پنجه‌ای به سکونت رحمانی در رشت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اشاره و اضافه کرد: پس از انقلاب تردد به رشت از خانه به تهران به خانه خان شیرازی زاده (پدر همسرش) بدل به سکونت پایدارش می‌شود، در واقع رشت همان بهشت گمشده‌ای بود که نصرت سال‌ها به دنبالش بود اگرچه ازدواج با پوران شیرازی‌زاده (پوری) سبب می‌شود تا رشت را به پایتختی شعر خود برگزیند.

او ادامه داد: هر وقت هم که به دیدارش می‌رفتیم یا گریزی به منزل ما می‌زد به شوخی به او می‌گفتم: تخت نصرت برقرار؟ و در پاسخ می گفت: برقراره!

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی‌رضا پنجه‌یی US ۲۲:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۴
    درود. ضمن سپاس و دست‌مریراد، لطفا متن شعری نصرت نقل از من را اصلاح کنید. پرواز وقتی پرنده‌ای را معتاد می‌کنند تا فالی از قفس به‌در آرد و اهدا کند به جویندگان خوشبختی تا شاهدانه‌ای به هدیه بگیرد پرواز، آه قصه‌ی بس کودکانه‌ای‌ست از معبر قفس نصرت رحمانی
  • مظفر رویایی IR ۲۳:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۱
    حرف‌های صمیمی یک شاعر درباره یک شاعر صمیمی و مردمی دیگر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها